درواقع، بین زندگی و کلمه فاصله افتاده و مخاطبی که درگیر مسائل معیشتی است، دیگر نمیتواند برای فرهنگ و ادبیات هزینه کند.» روبین 66 ساله که بیش از 40 سال است در حوزه ترجمه فعالیت میکند، کتابی را در حوزه نقد آماده چاپ دارد و رمانی را نیز ترجمه کرده اما میگوید فعلا ترجیح میدهد این آثار منتشر نشوند.
ناهید توسلی شاعر و نویسنده نیز چهارشنبه مطالبی کم و بیش مشابه گفته و از روال ممیزی و اوضاع بد ناشران، گله کرده بود. پیش از این دو، یکی دو نویسنده دیگر نیز با دلایلی مشابه اعلام کردهاند فعلا آثارشان را منتشر نخواهند کرد.در این بین، توسلی بیش از آنکه از بیرغبتی به ادبیات گله کند، از شرایط بد چاپ آثار در حوزه ممیزی و نیز نحوه انتشار کتاب از سوی ناشران انتقاد کرده است. او میگوید: «الآن همه ناشران با مشکلات گرانی کاغذ و تأخیر در گرفتن مجوز برای آثار و تعطیلی انتشارات مواجه هستند و از سوی دیگر، حق تألیف هم نمیدهند و تنها 50 تا 100 نسخه از کتاب را تحویل میدهند؛ بنابراین انگیزهای برای چاپ کتاب باقی نمیماند.»
شکی نیست که شرایط کتاب و کتابخوانی در ایران، تقریبا مثل همیشه، آرمانی نیست. روال ممیزی همچنان طولانی، قائم به فرد و شاید سختگیرانه است. همین عوامل، همراه با بیمیلی عمومی مردم به کتاب و کتابخوانی، برخی ناشران را با مشکل مواجه کرده است و امید که مسئولان به این گلههای دردمندانه، توجه بیشتری کنند.
اما این، همه ماجرا نیست. در همین شرایط، بسیاری از ناشران خصوصی، پرکار و قدرتمند کارشان را میکنند و از حالا برای حضور جدی در نمایشگاه، برنامهریزیشان را شروع کردهاند. این ناشران اتفاقا قراردادهای خوبی با نویسندگان میبندند و مثل همیشه، حقالتألیف هم میدهند. در همین شرایط و با وجود بیمیلی مردم به کتاب و اوضاع معیشتی نه چندان مطلوب، هر سال دست کم چند رمان، به چاپهای چندم میرسند و رقابت بین نویسندگان - البته نویسندگان جوانتر و پرانگیزهتر - در انتشار کتابهای بهتر و گرفتن جوایز بیشتر، بهروشنی قابل مشاهده است.
همه اینها به معنای رد مشکلات موجود نیست اما کهنهکاران این حوزه، نظیر روبین یا توسلی و دیگران، بهخوبی میدانند که نویسندگی، صبورانهترین شغل دنیاست. نویسنده باید آب باشد تا از هر مانعی، آرامآرام بگذرد. انصراف از جوایز و چاپ نکردن آثار چه نتیجهای در پی دارد، جز تضعیف بیشتر همین فضای رقیق؟ حضور و فعالیت کهنهکاران و بزرگان دنیای کتاب، بیش از هر چیز میتواند شرایط را بهبود بخشد و موجب دلگرمی جوانان است. ادبیات به جریان مدام آبهای جاری و جدیاش نیاز دارد؛ حتی اگر گاهی تنها عبور قطرهای باشد از میان کوه.