تمام آثار تاریخ نمایش جهان بهصورت مستقیمگویی یا غیرآن حامل پیام ادیان مختلف بودهاند. در بررسی سیر تطور نمایش و پس از آنکه این قالب زیبا بهعنوان بیانگر باورهای دینی مطرح شد، رفته رفته عدهای به برداشتهای غیردینی و حتی گاهی مقابله با ادیان الهی در این قالب پرداختند. قله رفیع نمایش با درنظر گرفتن تمام زوایا و نیازهای انسان که حاصل عمری تلاش بزرگان این هنر است، توسط گروههایی برای انتقال پیامهای غیرانسانی نیز انتخاب و مورد سوءاستفاده نحلههای فکری انحرافی قرار گرفت.
در یک نگاه اجمالی این موج ضددینی در قالب ادبیات نمایشی کمتر مجال رخنه در تاریخ نمایش ایران را پیدا کرده که البته این دلالت بر اصالت و استحکام متون ادبی و فرهنگی ایران میکند و در این میان تلاش بزرگان این هنر غیرقابلانکار است.بدون شک این اعتلا مدیون عمری تلاش و پاسداری از کیان شریعت ماست که به دست صاحبنظران ایرانی پاس داشته شده است؛ البته در دوره صفویه شکل جدید نمایش دینی آغاز میشود. این آغاز براساس اعلام تشیع بهعنوان مذهب رسمی شکل میگیرد.
بر همین اساس تعزیه و نمایشهای دینی جانی تازه میگیرند. بسیاری از صاحبنظران، تعزیه را شناسنامه و ماهیت نمایش در ایران میدانند؛ از اینرو تعزیه مورد دقت کارشناسان بزرگ حوزه نمایش قرار گرفت و از یک مجلس روضهخوانی سنتی به شکل نمایش، با درنظر گرفتن تمام مؤلفههای زیبایی شناسانه یک اثر تصویری تغییر وضعیت یافت. تعدادی از این دست آثار که در دهههای اخیر خلق شده بهدلیل ضعف در محتوا و عدمپردازش علمی و تاریخی صحیح موجبات دلزدگی مخاطب حرفهای نمایش را فراهم کرده است.
به قول استاد شهید مرتضی مطهری باید درد دین داشت و در پی نوسازی دوباره دین حرکت کرد. در این میان باید گفت که عوامل دینگریزی و تضعیف باورهای دینی کجاست؟ چگونه باید زوایای مهجور و مغفول باورهای دینی را بررسی و آسیبشناسی کرد؟
بهنظر میرسد مهندسی نظام نوین تحقیق بر مبنای نیازمندیهای روز جامعه اصلیترین هدف برای بازسازی آثار دینی در حوزه نمایش بهشمار میآید؛ یعنی اینکه دینباوری و به تصویر کشیدن حقیقت دین و بزرگان آن نهتنها عقبماندگی نیست بلکه ضامن سلامت خود و جامعه است.
امروزه بشر در گردابهای بس عظیم در حال دست و پا زدن است و برای آن، چه الگویی مناسبتر از اسوههای حسنهای که جز آرامش و انسانیت هیچ ماموریتی از سوی خداوند ندارند. در این روزگار بحران معنویت در تمام دنیا به چشم میخورد.
روزمرگی آفتی برای دوری از معنویت بشر شده و هر آنچه هنر نام دارد تنها در خدمت ذائقه موجود جامعه قرار گرفته و این درحالی است که رسالت هنر و البته نمایش که از مهمترین انواع آن است، هدایت ذهن بشر به سمت تعالی، آرامش و دینباوری است. از اینرو باید پرداختن به مؤلفههای دینی، امروزه بیش از پیش مورد توجه اصحاب هنر نمایش قرار گیرد.نمایش - موسیقی «سنگ و سبو» که به ارائه کاربردی و امروزی الگوهای شریعت میپردازد، بر آن شدم تا با نمایشی از کربلا این بیان در قالب هنر ارائه شود.
قصه ما از گفتوگوی شاعری با دختر3 ساله خود آغاز میشود. در این بیان شاعرانه تمام نیازهای عاطفی و انسانی مرور میشود. کربلا جولانگاه تمام وقایع و احساسات مورد نیاز بشر است. کربلا تنها میدان مبارزه و رزم نیست؛ کربلا دانشگاه بشریت است. این درحالی است که متأسفانه در بسیاری از شئون محمدی و عاشورایی، آمیختگی با رویکرد ذهنی، کوچکی و ضعف در این حرکت و نهضت مشاهده میشود.
* نویسنده و کارگردان نمایش- موسیقی سنگ و سبو