از برکه «غدیر» تا اقیانوس«فزت و رب الکعبه» مجالی بود تا «انسان» و «تاریخ» در درنگ عقل و عاطفه خود را برانداز کند. کلمه علیای «غدیر» اگر چه در روی و ریای دنیاپرستان، لختی در دفتر فراموشی نشست، اما محراب رستگاری کوفه، چنان فصیح ماجرای خون او را حکایت کرد که اینک پیام رسول الله(ص) در حج واپسین، دلنوازتر و رساتر به گوش میرسد:
دیروز اگرچه کسانی میخواستند خورشید تابان خدا را به نفسهای خرد خویش خاموش کنند؛
دیروز اگرچه ثابت کرد که حتی اگر دست یداللهی را والاترین بشر همیشه تاریخ بالا ببرد، فرومایگان هوادار قوم و قبیله همچنان بر طبل خود پرستی میکوبند؛ دیروز اگرچه واگرچه ... اما شیعه آگاه امروز بر خود میبالد که به فراتر از تاریخ میاندیشد و غدیر برای او نه جغرافیا بلکه تاریخ است.
شیعه غدیر حتی ـ با آن که به تأیید نبوی دلگرم و پشتگرم است ـ از خود میگذرد، سکوت میکند، شکیبایی میورزد و خردمندانه به حقیقت میاندیشد تا به خون و خشونت وهواداری کور از ایل و تبار محکوم نشود، اما آن گاه که جامعه را در مقابل خود میبیند، از مسئولیت نمیگریزد و میایستد.
علی(ع) این آموزگار مؤمن پاکی، خردورزی و دینداری، با گفتار و کردار راستین خود، همه جانهای آگاه را به پاکی، خرد و دین فرا میخواند. انسان معاصر از پس این همه منش ها و گرایش ها و فراز ها و فرودها و در هجوم ایمان سوز و خردفرسای این همه بحران های نوبه نو، که دنیای مادی و معنوی او را در پنجه تباهی گرفته است، با اندیشیدن و توجه به میراث شریفی که علی(ع) در عرصه های زیست فردی وجمعی بر جای نهاده است، خواهد توانست از این معرکه ها ایمنی یابد.
اگر تکاپوی بسیاری از ایدهها و اندیشه ها ـ که همه بایدها و نباید های انسانی را درعرصه عمل و اندیشه نشانه گرفته اند ـ امروز به شکست میانجامد و یا دست کم ، خلل های بنیادین در آن ظهور مییابد، این اندیشه عمل گرا و عمل اندیشهوار علوی است که تا هنوز راه میبرد و موضوع گفته ها واندیشه هاست.
اگر چه زمانه، مهر و قهر مومنانه علی(ع) را برنتابید، اما او حقیقت را هیچ گاه به قربانگاه واقعیت، مصلحت و منیت نبرد و چنین است که او «انسان زمانها» ست.
علی(ع) زمان خود را فهمید، اما بزرگ اندیشید و تاریخ را درنوردید. امروز نیز باید هم فرزند زمان خود بود وهم به فراسو نظر داشت تا بتوان با علی(ع) نسبتی استوار برقرار کرد. امروز تمام فرهنگیان و دانشیان که به تعالی میاندیشند، از این میراث جانفزا بینیاز نیستند.
علم، اندیشمندی، هدفداری، برنامه ریزی، پایمردی، راستی، اعتماد، هوشیاری، صلابت و بسیاری اوصاف دیگر که همگی به شهادت تاریخ و وجدان در علی(ع) جمع آمده است، میتواند سامان بخش رخنه های موجود در نظام زیست فردی و اجتماعی ما باشد.
تا صورت پیوند جهان بود، علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود، علی بود
از«لحمک لحمی» بشنو تا که بیابی
آن یار که او «نفس نبی» بود، علی بود