در این مورد از پیامبر گرامی آوردهاند که فرمود: «ما انزل الله آیه فیها، «یا ایها الذین آمنو» الا و علی راسها و امیرها؛ هیچ آیهای در قرآن فرود نیامده است که در آن روی سخن با ایمان آوردگان باشد، جز این که علی(ع) پیشوای آنان است و پیش از هر کسی روی سخن قرآن با اوست.»(1)
در قرآن آیات بسیاری در ترسیم موقعیت خاندان وحی آمده است که باز هم امیرمومنان سرآمد آنان است؛ آیاتی نظیر آیه مباهله، آیههای سوره هلاتی، آیه تطهیر. به آیات چندگانه مینگریم و میگذریم:
موقعیت والای آن حضرت در آیه تطهیر
محدثان و مفسران بر این عقیدهاند که آیه مبارکه تطهیر در مورد شخصیت والای امیر مومنان، دخت ارجمند پیامبر و حسن و حسین است.
«انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهلالبیت و یطهرکم تطهیرا»(2)
ابوسعید در این مورد آورده است که: پیامبر گرامی پس از فرود این آیه مبارکه، 40 روز به طور مرتب بامدادان به در خانه علی و فاطمه گذر میکرد و میفرمود: هان ای خاندان پیامبر، خدا خواسته است که از شما پلیدیها و ناپسندیها را دور سازد و شما را آنگونه که شایسته و بایسته است پاک و پاکیزه گرداند. آن گاه میافزود: «انا حرب لمن حاربتم و سلم لمن سالمتم»(3)
همه محدثان و مفسران شیعه برآنند که آیه مبارکه تطهیر در گرامیداشت شخصیت والای علی و فاطمه و حسن و حسین است و همسران پیامبر را شامل نمیگردد. همین دیدگاه را گروهی از محققان و ژرفنگران اهل سنت، همچون: «ثعلبی»، در تفسیر خویش، «احمد بن جنبل» در کتاب «مسند»، «واحدی» در «البسیط»، «ابن بطریق» در «مستدرک»، «رازی» در تفسیر خود و انبوهی دیگر از بزرگان این آیه شریفه را در ترسیم موقعیت معنوی همان پنج نور مقدس تفسیر و تاویل کردهاند.
مباهله
ماجرا از این قرار است که پیامبر پیش از نزول سوره نمل نامهای به مردم نجران نگاشت و آنها را به یکتا پرستی و رستگاری دعوت نمود.
هنگامی که پیشوای دینی آن سامان، نامه سنجیده و روشنگرانه پیامبر را خواند، سخت برآشفت و ترس و هراس بر او چیره شد. بیدرنگ مردان بزرگ سیاست و اجتماع را فراخواند و نامه پیامبر را در برابر آنان قرار داد.
آنان پس از گفتگوی بسیار گفتند: واقعیت این است که در کتابهای آسمانی، نوید آمدن پیامبری بزرگ از نسل و تبار اسماعیل داده شده است، از کجا این همان پیامبر موعود نباشد؟ به همین جهت قرار بر این شد که گروهی را برای مطالعه و تحقیق پیرامون دین جدید و پیامبر آن و دیدار با آن حضرت به سوی مدینه گسیل دارند. پس از این تصمیم بود که از میان رجال سیاست و مذهب و فرهنگ 3 تن را برگزیدند و آنان به سوی مدینه به راه افتادند.
این گروه سه نفری که نامشان «شرحبیل» و «عبدالله» و «جبار» بود، به حضور پیشوای گرانقدر اسلام آمدند و پرسشهای خویش را از آن حضرت پرسیدند و پاسخ گرفتند، اما آشکارا انکار حق کردند و سخنان پیامبر را نپذیرفتند. اینجا بود که فرشته وحی فرود آمد و در برابر حق ناپذیری آنان آیات مباهله را آورد و پیامبر رو به آنان کرد و چنین خواند: «الحق من ربک فلا تکن من الممترین فمن حاجک فیه من بعد ماجائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل...»(4)
هنگامی که این پنج نور مقدس به وعدهگاه رسیدند، هیات مسیحیان نجران با دیدن چهرههای پر فروغ پیامبر و علی و تماشای حسن و حسین و معنویت و شکوه آنان از کار خویش پشیمان شدند و اجازه خواستند که فرصت مشاورهای دیگر به آنان داده شود.
پس از مشاوره و گفتگوی بسیار به این نتیجه رسیدند که آن حضرت پیامبر خداست و در دعوتش راستگو و امانتدار و خیرخواه است، از این رو اگر دست به بارگاه خدا بردارد و عزیزترین کسان او نیز که به همراه آورده است، خدا را بخوانند، بیهیچ تردیدی دعای آنان به هدف رسیده و مخالفان آنان نابود خواهند شد.
درست در این شرایط بود که مسیحیان از مباهله پشیمان شدند و تصمیم گرفتند تا از آن حضرت تقاضا کنند که از مباهله بگذرد. از این رو نزد پیامبر آمدند و گفتند: هان ای محمد! ما را معافدار و از مباهله بگذر.
پیامبر فرمود: بسیار خوب، اما بدانید که اگر وارد مباهله میشدید، به خدا سوگند که همه مسیحیان روی زمین نابود میشدند و کسی از شماها زنده نمیماند.
آیه انما ولیکم الله...
از پنجمین امام آوردهاند که در تفسیر آیه شریفه «انما ولیکم الله...» فرمود: گروهی از یهود، از جمله عبدالله بن سلام، اسد، ثعلبه و ابن صور یا به اسلام گرویدند و ایمان آوردند و از آنجا که به کتابهای آسمانی و فرهنگ آنها آشنا بودند، روزی به حضور پیامبر شرفیاب شدند و گفتند: ای پیامبر خدا! موسی در رسالت خویش «یوشع بن نون» را به دستور حق به جانشینی خویش برگزید، پس جانشین شما در میان امت کیست؟ در این هنگام بود که فرشته وحی فرود آمد و این آیه را آورد که: «انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه و هم راکعون»(5)
پیامبر گرامی با دریافت آیه شریفه فرمود برخیزید تا به سوی مسجد برویم. همگی به همراه آن حضرت به مسجد آمدند که در آستانه در مسجد با بینوایی روبرو شدند که در حال بیرون آمدن از خانه خدا بود.
پیامبر فرمود: آیا کسی در حال نماز چیزی به تو داد؟
آن مرد پاسخ داد آری و انگشتری را نشان داد و گفت این را به من دادند.
فرمود چه کسی این را به تو داد؟
پاسخ داد: این بزرگمردی که نماز میخواند؛ - «اعطانیه ذلک الرجل الذی یصلی»- و اشاره به امیر مومنان کرد.
پیامبر پرسید در چه حالی این را به تو بخشید؟
پاسخ داد: در حال رکوع.
پیامبر گرامی به نشانه سپاس خدا تکبیر گفت و همه حاضران یک صدا ندای عظمت خدا را طنینافکن ساختند که: «الله اکبر!»
آن گاه پیامبر رو به مردم کرد و فرمود: هان ای مردم این آیه شریفه را که چند دقیقه پیش بر من وحی گردید، بشنوید:
«انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه و هم راکعون»
و آن گاه همه را مخاطب ساخت و فرمود: هان ای بندگان خدا! به هوش باشید که علی پس از من پیشوا و امام شماست.
مردم فریاد برآوردند که: خدای را سپاس میگوییم و با همه وجود خشنود هستیم که خدای یکتا پروردگار ما باشد و اسلام دین ما و محمد پیامآور خدای ما و علی پیشوا و راهنمای ما. و درست در آن لحظات بود که فرشته وحی فرود آمد و این آیه را آورد:
«و من یتولالله و رسوله والذین آمنوا فان حزبالله هم الغالبون» (سوره مائده، آیه 56)
و هر کسی خدا و پیامبر او و کسانی را که ایمان آوردهاند سر رشتهدار خود بگیرد، پیروز است، چرا که حزب واقعی خدا همان پیروزمندانند.
در آیات سیزدهگانه سوره انسان مرحوم صدوق در «امالی»، از ششمین امام در تفسیر آیه شریفه «یوفون بالنذر...» آورده است که: دو کودک ارجمند و دو نور دیده پیامبر، حسن و حسین بیمار شدند و آن حضرت به همراه یکی دو نفر به دیدار آنان شتافت. یکی از همراهان پیامبر رو به امیرمومنان نمود و گفت:ای کاش برای سلامتی دو کودک ارجمندت نذری میکردید تا خدای پر مهر هر چه زودتر آنان را شفا بخشد.
آن حضرت بیدرنگ نذری کرد و فرمود: به خواست خدا برای سپاسگزاری از لطف و مهر بیکران او، سه روز روزه خواهم گرفت.
از پی آن حضرت دخت سرافراز پیامبر نیز چنین نذر کرد و از پی آن دو بزرگوار دو کودک ارجمندشان؛ و سرانجام بانو «فضه» شاگرد و خدمتگزار خانه فاطمه(س) نیز بر آنان اقتدار کرد و برای شفای آنان سه روز روزه نذر نمود.
خدای پر مهر آن دو کودک را شفا ارزانی داشت و پس از آن همگی آهنگ روزهداری کردند پس از نماز مغرب بینوایی را در خانه دیدند و با آمدن آن بینوا ساکنان آن خانه دست به سوی نانها دراز نکردند.
امیر مومنان در چهارمین روز انفاق و فشار گرسنگی، دو کودک ارجمندش را به خانه پیامبر برد. در این هنگام فرشته وحی فرود آمد و پس از رساندن سلام خدا گفت:ای پیامبر! آیاتی را که در شکوه و عظمت خاندانت فرود آمده است گوش جان سپار و دریافت دار: «هل اتی علی الانسان حین من الدهر لم یکن شیئا مذکورا...ان هذا کان لکم جزاء و کان سعیکم مشکورا»(6)
مرحوم مجلسی پس از ترسیم دیدگاه مفسران و محدثان در این مورد میافزاید: «پس از آگاهی از دیدگاه دانشمندان مفسر و محدث- که همگی این سوره و این آیات را در مورد شخصیت والا و پرمعنویت امیرمومنان و خاندان گرانمایهاش تفسیر کردهاند- آن گاه در خواهی یافت که این گونه ایثار و فداکاری جز از امامان راستین و خاندان پاک و پاکیزه پیامبر، از دیگران نشاید؛ و فرود این آیات با این ویژگیها و نعمت نشانگر شکوه و عظمت و موقعیت پر فراز آنان در بارگاه خداست.
قرآن مجید در سوره حشر نیز در وصف آنان که خود در نیازی سخت هستند اما دیگران را به خاطر خدا و بشردوستی بر خود مقدم میدارند چنین میفرماید: «ویوثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه»(7)
در آیات پیش پرتویی از امتیازات و ویژگیهای بینظیر و پر افتخار علی(ع) ترسیم شد و اشاره رفت که آن شخصیت والا، گاه در مقام بیان حقیقت و یا سپاس به بارگاه ارزانی دارنده این نعمتهای گران، به آنها افتخار میکرد و آنها را برمیشمرد، چرا که این آیههای روشنگر را خدای فرزانه در وصف فداکاری و عظمت و آراستگی او فرو فرستاده است.
تنها این آیات و این ویژگیها و امتیازات نیست که در مورد او آمده است، بلکه خدا در آیات بسیاری از آن الگوی والایی و عظمت سخن گفته و عملکرد خالصانه و خداپسندانه و انساندوستانه او را گرامی داشته است و او را به عنوان نمونه و الگو معرفی کرده است.
مفسران خاطرنشان ساختهاند که منظور از واژههای شهید، شاهد، مشهود، ذکر، نور، هدی، صادق، مصدق، صدیق، فضل، رحمت، نعمت، «والذی عنده علم الکتاب و...» آن انسان والاست که در مورد هر یک از نامها و واژهها، یک یا چند روایت رسیده است.
پینوشتها
1. شواهد التنزیل، ج 1، ص 52.
2. احزاب، 33.
3. شواهد التنزیل، ج 2، ص 27.
4. آل عمران، 61-60.
5. مائده، 55.
6. انسان، 13-1.
7. حشر، 9.