«فرزند صبح» او با بودجه یک میلیارد و 800 میلیون تومانیاش، دوشنبه شب، چهره برج میلاد را تغییر داد.فرزند صبح که قرار بود فیلمی براساس زندگی امام خمینی(ره) باشد، پس از 4 سال، دیشب در سالن همایشهای برج میلاد برای اهالی رسانه به نمایش درآمد.
این فیلم که در طول 2 سال گذشته همواره آمیخته با حاشیه بوده و در چند ماه اخیر، به عرصه دعوای کارگردان و تهیهکنندهاش تبدیل شده بود، بهطور طبیعی با استقبال خوبی همراه بود. روزنامهنگاران بسیاری به برج میلاد آمده بودند تا فرزند صبح افخمی را بعد از این همه انتظار و حاشیه ببینند و بهویژه ببینند آیا صدا، دوبله و موسیقی فیلم، واقعا همانقدر که افخمی میگوید بد شده و واقعا باید نام او را از تیتراژ فیلم برداشت یا... .
اما وقتی نیم ساعت از فیلم 2ساعته افخمی گذشت، همه چیز شکل دیگری یافت: مشکل فرزند صبح، مراحل فنی و صدا و موسیقی نبود بلکه اصل اشکال، دقیقا همان جایی قرار داشت که افخمی نشسته بود؛ فیلمنامه. فرزند صبح در واقع فضای منسجم و مشخصی ندارد و افخمی با تمرکز بر کودکی امام که احتمالا بهعلت کمبود منابع، اطلاعات زیادی از آن نداشته، عملا فیلم را به سمت اتلاف وقت برده و کارش به نماهنگی طولانی تبدیل شده است.
البته دوبله فیلم از نظر لهجه، خوب نیست و در برخی صحنهها، خیلی بد است، اما بحث فرزند صبح، اساسا به مراحل فنی نمیرسد؛ همانطور که بعد از نمایش فیلم چنین شد. بعد از نمایش فیلم، افخمی که قرار نبود در نشست خبری شرکت کند، به سالن نشستها رفت و خبرنگاران زیادی دورهاش کردند. او گفت: در بیانیههای قبلی، مفصل توضیح دادم که من را بهعنوان کارگردان این فیلم معرفی نکنید. فیلم سینمایی «فرزند صبح» به لحاظ فنی، مشکل شدیدی داشت؛ چه در نوع صدا و چه به لحاظ پخش تصاویر.
افخمی که در چند ماه اخیر بسیار در این باره سخن گفته بود، این بار هم گفت: این فیلم با دوربین سوپر 35 با قاب باز گرفته شد و از همان ابتدا پیشبینی میکردیم که این نسخه در ایران قابل چاپ نیست و هیچ لابراتواری در ایران توان چاپ آن را نداشت
چرا که این تکنیک در ایران هنوز وجود ندارد. از ابتدای فیلمبرداری ما این تذکر را دادیم که این فیلم اینگونه است و این شرایط را دارد و ضعف نشان دادن تراولینگ، رنگ، کادربندی، نور، نوع دوبله و... ناشی از همین مشکلات بود.
افخمی یک بار دیگر، فرزند صبح را فیلم تهیهکننده معرفی کرد و گفت: این فیلمنامه 10 سال طول کشید تا مورد تأیید تهیهکننده قرار بگیرد، پس این فیلم متعلق به من نیست و فیلم تهیهکننده است و من در دوبله کار سهمی نداشتم. اما محمدرضا شرفالدین هم دیروز صبح درباره سخنان افخمی گفت: فیلم «فرزند صبح» بازرسهای مالی و حسابدارهای زیادی داشته و خود ایشان هم میداند که حتی یک ریال پول به دست من نمیرسید. پول، مستقیما به مدیر تولید داده میشد و او هم سر صحنه میرفت و خرج میکرد.
البته ماجرای فرزند صبح تنها به اینجا ختم نشد و دیروز همه جشنواره 29 زیر سایه حاشیههای این فیلم قرار گرفت.
تقریبا همه خبرگزاریها و منتقدان، به افخمی تاختند و از اینکه فرزند صبح اینقدر فیلم بدی از کار درآمده است، انتقاد کردند. حین نمایش فیلم نیز تماشاگران با سر و صداهای معنادار، به روال طولانی و کشدار فیلم که عملا بیاتفاق هم پیش میرفت، اعتراض میکردند.
پس از نمایش فیلم، در شرایطی که خود افخمی نیز در سالن بود، حضار، او و فیلمش را هو کردند و... حالا، این روزها، روزهای تلخ این کارگردان خوشسابقه و حرفهای است تا جایی که حتی زمزمههایی شنیده میشود مبنیبر اینکه افخمی باید پاسخگوی بیاحترامیاش به امام باشد و الخ.اما آیا واقعا افخمی به امام بیاحترامی کرده است و آیا واقعا درصورت بد بودن فیلمی با چنین موضوعی باید این طور بیرحمانه و بیمهابا به کارگردانش حمله کرد؟ با این روال هیچ شکی نیست که دیگر هیچ فیلمسازی جرات پرداختن به سوژههای اینچنینی را نخواهد داشت و از ترس تکرار ماجرای تلخ افخمی، سری را که درد نمیکند، دستمال نمیبندد.
فرزند صبح، فیلم خوبی از آب درنیامده است اما شکی نیست که با مونتاژ دوباره و رساندن زمان فیلم به 90 دقیقه و شاید رعایت برخی مسائل فنی دیگر مورد نظر کارگردان، بتوان به جای بهتری رسید تا جنگ لفظی مداوم کارگردان و تهیهکننده که دیگران نیز ناخواسته به آن دامن میزنند. در این صورت به کجا خواهیم رسید جز حذف کامل سوژههای سخت و حساس از سینمای ایران؟