دکتر اشرفیپور مدیر کل حفاظت محیطزیست استان مازندران در گفتوگو با همشهری با اشاره به این که حدود 120 شاخه رودخانه بزرگ و کوچک در استان مازندران جاری است، افزود: در حال حاضر، به دلیل نبودن سیستم تصفیه فاضلاب، پساب و فاضلاب بسیاری از واحدهای صنعتی و خانگی وارد این آبراهها شده و به دریا میریزدکه این امر، زیستگاه رودخانهها و دریا را به شدت تهدید میکند.
خطر درمحیط انسانی
وی معضل فاضلاب و پساب را عمدهترین معضل محیط انسانی استان ذکر کرد و گفت: سالانه حدود 1017 میلیون مترمکعب فاضلاب وارد خاک و آبراههای استان میشود که حدود سیوهفت دهم میلیون مترمکعب این میزان مربوط به پسابهای بخش صنعت و خدمات است و 2/160 میلیون مترمکعب آن را پسابهای شهری تشکیل میدهد که به آن فاضلاب بهداشتی اطلاق میشود.به این میزان باید 9/96 میلیون مترمکعب مربوط به فاضلابهای تولیدی بخش روستایی را که آن هم از نوع فاضلاب بهداشتی است،اضافه کرد.
افزون بر این، سالانه حدود 2/729 میلیون مترمکعب زابهای کشاورزی ناشی از آبهای زیرزمینی در اراضی کشاورزی مصرف میشود.
به گفته وی، در استان مازندران قریب به 400 حلقه چاه نیمه عمیق و عمیق وجود دارد، حال آن که در شرایط عادی، سطح آبهای زیرزمینی استان بالاست و در نتیجه وقتی پسماندها و پسابها وارد خاک میشود، آلودگی را گسترش میدهد؛ از سوی دیگر حلقههای متعدد چاه آب باعث پایین رفتن سطح آب زیرزمینی و در نهایت سبب خشک شدن بعضی از اراضی کشاورزی شده است. از این رو، برای حفظ محیطزیست و عرصههای کشاورزی، مهار آبهای سطحی استان به ویژه آب رودخانههای بزرگی که به دریا میریزد از اولویتهای مهم است که باید به آن پرداخته شود.
اشرفیپور در خصوص احداث سد بر روی رودخانههای استان مازندران گفت: ما نه تنها با سدسازی بر روی رودخانه مخالف نیستیم، بلکه از احداث سد بر روی رودخانههای مهم استقبال میکنیم؛ چرا که با احداث دیواره سد بسیاری از چاهها که به صورت ناموزون و مغایر با اصول مهندسی حفر شدهاند، دیگر نمیتوانند از آب زیرزمینی استفاده کنند و این مسئله سبب میشود به تدریج این چاهها از میان برود. با این همه، معتقدیم که سدسازی باید مبتنی بر مطالعات و گزارشات ارزیابی زیست محیطی باشد، ضمن آن که در مراجع ذیربط سازمان حفاظت محیطزیست به تصویب رسیده باشد.
مدیر کل حفاظت محیطزیست استان مازندران ضمن انتقاد از کندی عملیات اجرایی پروژههای آب و فاضلاب در این استان گفت: در بخش فاضلابهای شهری و روستایی استان، پروژهها به کندی پیش میرود و به رغم پروژههای مطلوبی که در این زمینه در شرکت آب و فاضلاب شهری طراحی شده متأسفانه به دلیل محدودیت اعتبارات و مسائل مالی اجرای آن تقریباً متوقف شده، تا آنجا که حتی یک پروژه سیستم تصفیه فاضلاب تا به امروز در استان مازندران به بهرهبرداری نرسیده است. در بخش آب و فاضلاب روستایی هم اعتبارات به اندازهای ناچیز است که بهتر است این شرکت را «شرکت آب روستایی» بنامیم نه شرکت آب و فاضلاب روستایی؛ چرا که حتی یک پروژه فاضلاب روستایی هم در دست اجرا نیست، کما این که در بخش آبرسانی روستاها هم تعداد پروژهها بسیار محدود است.
اشرفیپور میگوید: پس از بررسیهای متعدد و کار کارشناسی دریافتیم که در بخش آب و فاضلاب روستایی عملاً برنامه خاصی وجود ندارد و در بخش آب و فاضلاب شهری، محدودیتهای مالی به گونهای است که حتی اگر شرکت آب و فاضلاب شهری بخواهد نیمی از پروژههای خود را اجرا کند با اعتبارات فعلی و وضعیت موجود حداقل به 10 سال زمان نیاز دارد. از همین رو، ما نمیتوانیم ساکت بنشینیم و شاهد آن باشیم که هر ساله این حجم فاضلاب وارد آب و خاک استان شود. البته با هماهنگی مقامات استانی مقرر شده، از این پس تمام ساخت وسازها باید به سپتیک و تانک چاه جاذب مجهز شود. در غیر این صورت شهرداریها و بخشداریها از صدور پروانه پایان کار خودداری خواهند کرد.
خطر سموم نباتی و کود
دکتر اشرفیپور، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان مازندران میگوید: آنچه امروز استان را در معرض خطر جدی قرار داده و نه تنها محیطزیست بلکه بهداشت محیط را تهدید میکند، میزان سم و کودی است که در اراضی کشاورزی و باغات استان مصرف میشود.
وی ضمن انتقاد از نبود یک برنامه نظاممند برای بهبود و اصلاح سیستم مدیریت کشاورزی میافزاید: تا به امروز در کل کشور، یک کار مهندسی نظاممند در خصوص بهبود و اصلاح سیستم مدیریت کشاورزی انجام نگرفته و این ضرورتی است که از آن غفلت شده است؛ چرا که ما برای بالا بردن راندمان بخش کشاورزی اگر مزیت نسبی محصولات را نسبت به هم بسنجیم و هر محصولی در جای خود کشت شود و در پی آن، مراقبتها به نحو مطلوب انجام شود و مرحله داشت کشاورزی به صورت داشت مکانیکی و داشت بیولوژیکی صورت بگیرد، دیگر نیازی به این مقدار مصرف سم و کود شیمیایی نخواهیم داشت.
به گفته وی، سالانه حدود دو میلیون و 71906 لیتر انواع حشرهکش، علف کش و قارچکش در سطح استان مازندران مصرف میشود که به این میزان باید 3000 تن انواع گرانول را که به صورت کود استفاده میشود، اضافه کرد؛ با این احتساب رقم قابل توجهی به دست میآید که در بروز بسیاری از بیماریهای رایج در استان نقش دارد. به ویژه بیماری آسم از بیماریهای شایع در استان است، در حالی که وجود درختان و فضای سبز باید سبب تولید اکسیژن خالص شود و مردم با استنشاق آن نباید مبتلا به بیماری آسم شوند.
با این همه، شمار قابل توجهی از مردم استان مبتلا به بیماری آسم و بیماریهای ریوی و گوارشی هستند که بیتردید میزان زیاد مصرف سم و کود در آن بیتأثیر نیست.