این بسیار واضح و آشکار است که بیشتر عشق و مهربانیشان معمولا صرف فرزندان اول و آخر میشود. بررسی انجام شده توسط بسیاری از متخصصین رفتار، نشان میدهد فرزند وسطی خانواده اغلب احساس میکند که هیچ کس درکش نمیکند و کسی او را دوست ندارد و به اندازه کافی و مانند 2فرزند دیگر خانواده مورد مراقبت و نگهداری قرار نمیگیرد. به همین دلیل اغلب فرزند وسط از نظر شخصیتی دچار اختلال و بینظمی میشود و از این قضیه رنج میبرد.
بیشتر مردم هنوز نمیخواهند باور کنند که شخصیت فرزند وسط در خانواده، یک شخصیت شاد و راضی نیست؛ بله همین طور است. شما ممکن است حتی تاکنون نیز به فرزندتان توجه نکرده باشید که رفتارش همه تندیها و موارد غیر ضروری را داراست. یکی از معمولترین ویژگیهای شخصیتی فرزند وسط خانواده، نداشتن و فقدان احساس تعلق است.
آنها سعی میکنند از تندی و خشونت بهعنوان ابزاری برای جلب توجه والدین و خواهر و برادرشان استفاده کنند. در بسیاری از موارد دیده شده که وقتی فرزند وسط از طرف والدینش نادیده گرفته شود و اغلب زمانی که فرزند وسط با دیگر خواهر و برادرش مورد مقایسه قرار میگیرد، انجام این کارها باعث میشود که او عصبانیتر و جریتر شود.
فرزند وسط بودن اغلب میتواند ناامن باشد. وقتی که آنها بزرگ میشوند، اغلب در شخصیت و روابط تخصصیشان درمیمانند و احساس میکنند که طعم عشق، مراقبت و عاطفه و مهربانی را هرگز نخواهند چشید.برای داشتن یک خانواده خوب لازم است که همه اعضای خانواده سلامت باشند و عشق و محبت بین همه اعضا وجود داشته باشد و باید پیوند محکم بینشان را حفظ کنند.نگاهی به این ویژگیهای شخصیتی که در زیر آمده است، بیندازید زیرا این لیست به شما کمک خواهد کرد که علائم مشخصه ناراحتیهای فرزند وسطیتان را بهتر درک کنید.
فقدان احساس تعلق
نداشتن احساس تعلق همیشه قابل توجه بوده، خصوصا در مواردی که فرزند وسط ممکن است با خانوادهاش نزدیک و صمیمی نباشد. او با خانوادهاش کشمکش دارد به این دلیل که همیشه نادیده گرفته میشود و او را پس میزنند و نمیخواهند. وقتی که فرزند وسط میخواهد بین خواهر و برادر بزرگتر و کوچکترش از یکی طرفداری کند که این دوباره باعث به وجود آمدن یک مشکل خانوادگی دیگر میشود. والدین باید مراقب باشند که چنین موقعیتهایی در منزل به وجود نیاید و حتیالامکان کاری کنند تا مواردی از این دست روی ندهد، زیرا در این بین فرزند وسط از نظر روحی ضربه سختی خواهد خورد.
احساس حقارت و کوچکی
فرزندی که مدام احساس کند که خانوادهاش او را نادیده میگیرند و پس میزنند، باعث میشود فکر کند که از اعتبار کمی برخوردار است و به زبان عامیانه احساس میکند که حقیر است و زیر دست دیگران قرار دارد و به این صورت است که همه اعتماد به نفساش را از دست میدهد. احساس زیادیبودن و مورد نیاز نبودن از بدترین احساساتی است که یک نفر میتواند روی این کره خاکی داشته باشد.
انجام این کارها و انتقال اینقبیل احساسات به فرزند باعث میشود که اثرات جدی و مضری روی ذهنشان داشته باشد و اغلب میتواند آنها را افسرده و گوشهگیر سازد. والدین نباید این موارد را پشت گوش بیندازند و با بیخیالی از کنارشان عبور کنند زیرا در موارد بسیاری مشاهده شده که سهلانگاری والدین باعث ایجاد ضررها و حوادث غیرقابل جبرانی شده است.
عقبنشینی و کنارهگیری از زندگی اجتماعی
بسیاری از فرزندان وسطی خانوادهها از نظر شخصیتی اغلب قربانی خجالتی بودن و همچنین رفتارهای غیراجتماعی و مردمگریزشان میشوند و از این بابت نیز رنج بزرگی را متحمل میشوند.آنها دوست ندارند که اجتماعی باشند، مردم را ببینند و این کنش ممکن است باعث شود که آنها تا پایان عمر در تنهاییشان به سر ببرند.
همه ما میدانیم که قطعا خود آنها نمیخواهند در تنهایی زندگی کنند اما بهدلیل رفتارهای غلطی که از والدینشان
سر زده، آنها دچار گوشهنشینی و افسردگی شدهاند و واقعا دست خودشان هم نیست زیرا این ویژگی از کودکی در وجودشان نهادینه شده و در اصل جزئی از وجودشان شده است و چارهای جز کنار آمدن با این مشکل رفتاری و شخصیتیشان ندارند.
آنها از قبل نیز احساس میکردند که در خانه خودشان مثل یک آدم غریبه و بیگانه هستند و این احساس همچنین باعث میشود که ارتباطشان با دنیا نیز قطع شود و هیچ انگیزهای برای زندگی و ادامه تحصیل نداشته باشند. فرزندتان باید بیشتر وقتش را با خواهر و برادرش بگذراند و ترجیحا با آنها به گردش و تفریح برود و همراه با خواهر و برادر و همه اعضای خانوادهاش از زندگی لذت ببرد.
فقدان و نبود اعتماد
فرزندان وسطی خانوادهها همیشه تنها بودهاند و هیچکس احساسات آنها را درک نمیکند، آنها خواه نا خواه با هر کسی که سر صحبت را باز کنند، به آن شخص اعتماد میکنند و او را محرم اسرارشان میدانند. بعضی از بچهها به سختی با دیگران ارتباط برقرار میکنند؛ اگر چه در بسیاری از موارد دیده شده که بچهها به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کرده و از صحبتهای آن اشخاص به آسانی تأثیر پذیرفتهاند.
والدین باید دقت داشته باشند که اگر فرزندشان به خانواده و والدینش اعتماد نداشته باشد، قطعا از افراد دیگری در جامعه که با آنها برخورد میکند، تأثیر میپذیرد و به آنها اعتماد میکند و در بسیاری از موارد این اعتمادهای کاذب، ضرر و زیانهای جبرانناپذیری را متوجه فرزندانتان میکند. شما باید طوری رفتار کنید که فرزندتان جزو اعضای خانوادهاش به هیچ کس دیگری اعتماد کامل نداشته باشد و همه درددلها و رازهایش را با خواهر و برادر و والدینش در میان بگذارد.
بیان نکاتی برای بهبود شخصیت فرزندان وسط
هم اکنون شما چند ایده کوتاه و مختصر درباره اختلال و بینظمی شخصیت فرزند وسط و در اصل نکاتی برای برطرفکردن و از بین بردن این اختلالات را خواهید آموخت. در ادامه به بیان بعضی نکات درباره اینکه چگونه اختلال شخصیتی فرزند وسط را میتوان درمان کرد، میپردازیم:
- اگر شما دارای 3 فرزند هستید، مطمئن باشید که میتوانید به هر سه آنها به صورت کاملا یکسان توجه و محبت داشته باشید. هیچ کدام از فرزند شما لایق این نیستند که نادیده گرفته شده و از طرف شما پس زده شوند بلکه برعکس همه آنها میتوانند از عشق و مهربانی و محبت شما به صورت یکسان بهرهمند شوند. این اطمینان معمولا باعث میشود که فرزندانتان در زندگیشان پیشرفت داشته باشند و اغلب آنها بدون هیچگونه اهمال و غفلتی در همه فعالیتهای خانوادگی شرکت کنند و در انجام فعالیت با دیگر اعضای خانواده سهیم و شریک شوند.
- اجازه ندهید که فرزند وسطیتان همیشه از رقابت بین خودش و خواهر و برادرش رنج ببرد و برای جلوگیری از بروز این موارد به صورت متناوب پیشنهادها و راهحلهایی را به آنها ارائه دهید. اگر شما تاکنون یک فرصت یا موقعیت را که در آن فرزند وسط توافق و مصالحه داشته باشد، ندیدهاید، سعی کنید خودتان این موقعیت را برایش به وجود آورید.
- همیشه به یاد داشته باشید که به هر یک از فرزندانتان زمانی را برای تنهایی و خلوتکردن با خودشان، اختصاص دهید و در این مواقع آنها را به حال خود رها کنید. البته به وجود آوردن این موقعیت در منزل امکانپذیر نیست، بنابراین هر یک از آنها را به صورت جداگانه برای خرید و انجام بقیه کارهای عادی و روزمره به بیرون از منزل ببرید.
شخصیت فرزندان وسطی خانواده اغلب به دلیل وجود مشکلات رفتاری، میتواند به یک انسداد فکری برای بچه منجر شود. اگر در مراحل اولیه درمان نشود و از پیشرفتاش جلوگیری به عمل نیاید. بنابراین همیشه به یاد داشته باشید که به هر یک از فرزندانتان به صورت یکسان توجه کنید و سعی کنید تا جایی که امکان دارد از یکی از فرزندانتان طرفداری و پشتیبانی نکنید و بین آنها فرق نگذارید تا بتوانید در آینده فرزندان سالمی را از نظر فکری و روحی به جامعه تحویل دهید.
Buzzle.com
ترجمه: مهرو الفت