این گزارش با هدف معرفی ظرفیتهای اقتصادی کشور، حضور در بازارهای رقابتی تبلیغاتی بینالمللی، تصویرسازی صحیح ایران در رسانههای بینالمللی و جذب منابع مالی بینالمللی با مشارکت آکسفورد بیزنس گروپ و یک شرکت انتشارات TBY با شمارگان 87000 نسخه برای شرکتها و بنگاههای معتبر و بزرگ اقتصادی، صنعتی، مالی و ارتباطاتی 120 کشور جهان منتشر شده است.
انتشار این گزارش هرچند دیر انجام شد اما قابل تحسین است. چراکه باوجود تکالیف آشکار و پنهان در قوانین و اسناد بالادستی و عادی در سالهای اخیر، تاکنون ارادهای هدفمند و منسجم برای بهرهگیری از فرصتهای اقتصاد جهانی شکل نگرفته بود. تصمیم به انتشار این گزارش فارغ از ماهیت و محتوای آن بیانگر آغاز حرکت برای استفاده از ظرفیتهای جهانی و کاهش آسیبپذیریهای خارجی اقتصاد ملی است.
اقتصاد نوپای ایران سرشار از ظرفیتها و مزیتهای بکر و منحصربه فردی است که درصورت به فعلیت رساندن آنها، سرعت و کیفیت حرکت توسعهای دوچندان میشود و نه تنها نسلهای آینده بلکه نسل کنونی نیز میتواند از مواهب آن برخوردار شود. تجربه کشورهای درحالتوسعهای که امروزه به کشورهای نوظهور معروف هستند، نشان میدهد بدون درگیرشدن و تعامل با اقتصاد جهانی و بهرهگیری از فرصتهای آن، این مهم تحقق پیدا نمیکند. از سوی دیگر آنچه در این وضعیت برای ایران ضرورت دارد شکست حصارهای تحریم است. بجاست به جای برخوردی منفعلانه با مقوله تحریم و تلاش برای هماهنگی با شرایط تحریم، در اقدامی فعال با یافتن منفذهای پنهان و پیدای اقتصاد جهانی به مقابله با تحریمها برخاست و آن را از حیز انتفاع انداخت. همچنین موضوع تحریمهای اقتصادی بیش از آنکه بهطور واقعی عملیاتی شود، بیشتر کارایی روانی دارد به این معنا که با ایجاد شرایط روانی منفی هزینه و ریسک اقتصادی کشور را در اقتصاد جهانی افزایش میدهد. شکستن این فضای روانی از طریق تبلیغات و انتشار گزارشهای مستند و واقعی از ظرفیتهای اقتصادی کشور، از مقابله با خود تحریمهای اقتصادی مهمتر بهنظر میرسد.
اگرچه از ماهیت و محتوای واقعی نخستین گزارش بینالمللی اقتصاد ایران اطلاعی در دست نیست اما براساس اعلام مسئولان دستاندرکار، این گزارش شامل مجموعهای از اطلاعات کلی و مصاحبههای مسئولان سیاسی و اقتصادی و همچنین مدیران برخی شرکتهای دولتی و خصوصیاست و خبری از آمار و ارقام جدید اقتصادی در آن نیست. واقعیت آن است که امروز با گسترش فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی و مجهزبودن بنگاهها و شرکتهای بزرگ مالی، صنعتی و اقتصادی دنیا به تازهترین اطلاعات و آمار، بسنده کردن به اطلاعات کلی و مصاحبه در گزارشهای بینالمللی نه تنها با استقبال آنها مواجه نمیشود بلکه بیاعتمادی آنها را افزایش میدهد.
امروزه گزارشهایی که در قالب جدول، نمودار و مبتنی بر آمار و ارقام تنظیم شده و وقت کمتری برای فهم آن صرف شود، رایج است. از سوی دیگر، در حال حاضر بسیاری از سازمانهای اقتصادی ومالی دنیا نظیر بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و مؤسسات حسابرسی و اقتصادسنجی در دنیا به تناوب اقدام به انتشار گزارشهای تخصصی از اقتصاد کشورها میکنند که مورد استفاده فعالان اقتصادی جهان قرار میگیرد.سؤال این است که نخستین گزارش بینالمللی اقتصاد ایران چه خلئی از گزارشهای این مؤسسات را پرکرده و چه نواقص آماری و اطلاعاتی آنها را اصلاح کرده است؟ در شرایطی که ارائه آمار واطلاعات از اقتصاد کشور مدتی است به حالت رکود درآمده و تصویر شفافی از اقتصاد کشور برای کارشناسان، فعالان اقتصادی و حتی تصمیمگیران و برنامهریزان اقتصادی کشور وجود ندارد، آیا میتوان انتظار داشت با گزارشهای کلی، نگاه شرکتها و بنگاههای حرفهای دنیا تغییر یابد؟