درخصوص تحولات منطقه و سرانجام دیکتاتورهای وابسته به سراغ محمد صادقالحسینی، کارشناس امور عربی و اسلامی رفتیم. وی با تحلیل اوضاع تحولات منطقه و تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر آن، معتقد است که دومینوی فروریزی دیکتاتورهای وابسته دامن همه آنها را خواهد گرفت.
- با توجه به اتفاقاتی که در منطقه خاورمیانه در حال رخ دادن است، فکر میکنید تا چه حد انقلاب اسلامی ایران در ایجاد تحرک بین جنبشهای آزادیبخش برای ایستادگی در برابر رژیمهای دیکتاتور مؤثر بوده است؟
بهرغم اینکه اتفاقاتی که در کشورهای تونس، مصر و در سایر کشورهای اسلامی منطقه رخ داده مانند شعارهای انقلاب اسلامی یعنی تشکیل جمهوری اسلامی نیست لیکن باید گفت که نشانه و اثرات انقلاب اسلامی ایران در تحولات منطقه قابل رویت است. آن چیزی که در جمهوری اسلامی ایران 32سال پیش اتفاق افتاد در حال حاضر در یمن و بحرین مشاهده میکنیم. در سه دهه گذشته مردم ایران در برابر شاه دیکتاتور، شعار اصلیشان مرگ بر شاه بود و خواستار سرنگونی وی بودند. این در حالی است که مردم کشورهای منطقه از جمله تونس و مصر نیز دقیقا به همین شکل خواستار سرنگونی دیکتاتور وابسته خود هستند و هر شب شعار قطع ید استبداد و سرنگونی رژیمهای دیکتاتور خود را که مرتبط با آمریکا و اسرائیل بودند سر میدادند.
- شباهتهای دیگری را که میتوانید از الگوگیری مردم منطقه از انقلاب اسلامی ایران ذکر کنید، نام ببرید.
بررسی عملکرد مردم منطقه در تحولات اخیر این نکته را آشکار میکند که آنها همانند ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران در خیابانها بهصورت خودجوش برای برقراری امنیت از الگوی کمیتههای انقلاب استفاده کرده تا مدیریت انقلاب را بهطور کامل در دست خود داشته باشند. امامخمینی(ره) با این استدلال که بهطور مستقیم مردم ایفاگر نقش باشند، بهجای تکیه بر احزاب و گروهها از پتانسیل نیروی مردمی بهره جست. حال پس از گذشت این مدت بار دیگر تجلی رفتار و عملکرد امامخمینی(ره) در کشورهای منطقه ظهور و بروز پیدا کرده است.
- بعضی از تحلیلگران بر این نظرند که شبکه اجتماعی و فیس بوک نقش مؤثری در تحولات اخیر منطقه ایفا کرده است، نظر شما در این خصوص چیست؟
در زمان مبارزات انقلاب در ایران ضدشاه دیکتاتور، مردم با پخش نوار صدای رهبر کبیر انقلاب در سطح وسیع، تأثیر زیادی بر تودههای مردم گذاشتند. در شرایط کنونی نیز مردم از طریق شبکههای اجتماعی و فیسبوک خواستههای خود را دنبال میکنند که در اصل باید گفت «ناس بوک» زیرا از خواستههای مردمی بر آمده و مردم آنرا باور کردهاند. مردم کشورهای منطقه از این طریق مکانهایی را برای تجمع ضد دیکتاتورهای دستنشانده تعیین میکنند و بهرغم محدودیتی که از سوی نیروهای دیکتاتور ایجاد میشود شاهدیم که روز به روز حضور آنان برای مقابله و قطع وابستگی به بیگانگان ادامه دارد.
- ایستادگی حزبالله و گروههای مبارز فلسطینی موضوعی است که برخی از تحلیلگران آن را منشأ تحولات خاورمیانه میدانند؛ با ذکر این نکته که این گروهها بهطور مستقیم از انقلاب اسلامی ایران الگو گرفته و به واسطه آنان نیز سایر کشورها الگوبرداری کردهاند.
اینکه بگوییم تحولات اخیر منطقه نوعی الگوگیری از حزبالله و گروههای فلسطینی بوده و بهطور مستقیم از ایران متأثر نشدهاند نوعی عدمدرک واقعیت به شکل صحیح است زیرا اساسا جنبشهای آزادیبخش در خاورمیانه زاییده انقلاب اسلامی ایران هستند و از سوی دیگر اگر کشورهای منطقه در تحولات اخیر الگوی خود را از حزبالله و گروههای فلسطینی اخذ کردهاند، باید گفت که آنها در این کشورها جنبشی مسلحانه در برابر اشغالگر داشتهاند و اگر درسی بخواهند از آنها بگیرند نحوه مبارزه با اشغالگر است، در حالی که فقط در انقلاب اسلامی ایران شاهد هستیم که بهطور مستقیم در برابر شاه دیکتاتور مردم ایستادگی کردند و مرور اتفاقات تونس و مصر این واقعیت را نمایان میکند که مردم حتی یک سیلی به گوش نیرویهای نظامی نزده و مکانی را نیز تخریب نکردند بلکه بهصورت مسالمتآمیز و مانند انقلاب اسلامی ایران دیکتاتور بر کنار شد اما این موضوع به معنای این نیست که حرکت حزبالله و گروههای فلسطینی در تضاد با خیزشهای اسلامی در منطقه است. فقط تحرکات اخیر نشاتگرفته از آموزههای انقلاب اسلامی ایران است.
- رسانهها و تحلیلگران غربی طی 2 ماه اخیر تلاش زیادی را بهکار گرفتهاند تا قیامهای مردمی در منطقه را موجی از دمکراسیخواهی و مطالبات حقوق بشری جلوه دهند بهنظر شما علت این تبلیغات از سوی دول غربی چیست؟
تحلیلهای غربیها در این رابطه کاملا غلط و با هدف منحرف کردن افکار عمومی است زیرا شعارهای استقلال و آزادی و مطالبات حقوق بشری نیز از یک سو در انقلاب اسلامی ایران وجود دارد و از سوی دیگر مردم کشورهای منطقه برای دفاع از ارزشهای اسلامی به میدان آمده و در نماز جمعه جمع شده و حرکت خود را شروع کردهاند و با وجود اینکه سیستم اطلاعرسانی را محدود یا اصلا قطع کردهاند باز هم مردم از طریق نماز جماعت همدیگر را پیدا و علیه دیکتاتور حاکم خروش کردهاند و به این طریق توانستهاند همدیگر را پیدا و انسجام خود را حفظ کنند، بنابراین باید گفت که آموزههای اسلامی عاملی اصلی در حرکتهای مردمی است و نشان از ریشه دین در صفوف آزادیخواهان دارد، اما مقصود و هدف اصلی غربیها در وارونه جلوه دادن واقعیتها این است که اگر حرکت مردم متدین را که کاملا اسلامی است، تأیید کنند نشان از شکست حمایتهای آنان از دیکتاتورهای منطقهای دارد و از طرف دیگر اینطور وانمود میکنند که مردم بر موج دمکراسیخواهی که ما آن را تبلیغ و دعوت میکردیم سوار شدهاند و اگر مبارزه با رژیمهای فرسوده را تبلیغ نمیکردیم کسی به خیابان نمیآمد و از طرف دیگر مانع نفوذ امواج اسلامخواهی در کشورهای دیگر میشوند.
- فکر میکنید استراتژی خاورمیانه جدید با وجود تحولات منطقهای چه سرانجامی پیدا کند؟
آینده از آن شرق و خاور مستقل و اسلامی است و همانطور که جمال حمدان، متفکر مصری در 40 سال پیش گفته اگر شرق میخواهد مستقل شود و روی پای خود بایستد باید مثلث قدرت را با اتحاد جهان عرب، ایران و ترکیه تشکیل دهد، از اینرو باید گفت که آینده از آن منطقه شرق اسلامی، قوی و متحدی است که با مثلث خود میتواند در سطح بینالملل تأثیرگذار باشد.
- سرانجام دیکتاتورهای دیگری را که هنوز توسط مردم ساقط نشدهاند، چگونه پیشبینی میکنید؟
دیکتاتورهای باقیمانده به شکل وحشیانه در برابر خواست ملت مقاومت میکنند، مانند دیکتاتور لیبی ولی قطعا مانند مبارک و بنعلی سقوط خواهند کرد زیرا تحولات منطقه مثل دومینویی است که پشت سر هم فرو میریزند و دست غربیها از منطقه کوتاه میشود.