مکانی که یکی از معتبرترین اسطورهشناسان کشورمان، مهرداد بهار که به قول خودش دیوانه دیدار کویر بود، را به رؤیاپردازی کشانده بود.
در اسطورهها آمده که فریدون سه پسر داشت؛ سلم و تور و ایرج. او دنیا را سه بخش کرد. شرق را به تور، غرب را به سلم و میانه دنیا را به ایرج داد. ایران جزو این میانه دنیا بود و ایرج پادشاه ایران.
در تواریخ ارمنی ساسانیان خود را «ماهاایرجیها» مینامند و در متون ساسانی نام قهرمان خانوادهشان ایرگ (ایرج) است. همه اینها برای این بود تا بگوییم رشم گورستانی دارد که جهت گورهایش شرقی- غربی ( به شیوه گورهای اسلامی) نیست بلکه شمالی- جنوبی است.
قدمت برخی از این گورها به سه هزار سال هم میرسد. سنگ قبر این گورها به صورت قلوه سنگهای بزرگ نتراشیدهای است که خطوطی روی آنها کنده شده.
اهالی روستا این گورستان قدیمی را به «ایرجی»ها نسبت میدهند. (در نزدیکی خور هم روستایی به نام «ایرج» داریم.) رشم یک روستای تاریخی با اصالت کویری است که معماری صخرهای و پلکانی دارد.
خانههای روستا از روبهرو به طرف زمینهای زراعی و از پشت به کوه تکیه دارند. در اطراف روستا، کوههایی با معادن بسیار وجود دارند. تحقیق در آنها ما را به این نتیجه میرساند که ساکنان کهن این ناحیه با این معادن و طریقه استخراج از آنها آشنا بودهاند.
رشم علاوه بر همه اینها، چشمههایی دارد که شادابی زندگی را به کوچههای آن میآورند. دیدن این روستا در بیابان دور از انتظار است.