با این حال، براساس گزارشهای محرمانه وزارت امور خارجه ایالات متحده، بزرگترین هدیه پادشاهی سعودی طی 2دهه اخیر ازآن خاندان سلطنتی بوده است. گزارشهای محرمانه مورد اشاره که توسط ویکی لیکس برای نخستین بار منتشر شده، چشمانداز جالبی را به درون خاندان سلطنتی سعودی میگشاید و اینکه رفاه آنان تا چه حد برای عربستان، نه فقط به لحاظ مالی بلکه از نظر تبعاتی که برای انسجام اجتماعی این کشور به بار آورده، هزینه در بر داشته است.
گزارشهای سفارت ایالات متحده در ریاض که بهعنوان بخشی از اسناد منتشره در سایت ویکیلیکس اکنون در اختیار عموم قرار گرفتهاست، علاوه بر اشاره به مستمری ماهانه هنگفتی که اعضای خاندان سلطنتی دریافت میکنند، جزئیاتی را درباره شیوهها و حقههایی که برخی اعضای خاندان سلطنتی برای تامین زندگی مسرفانه و پرهزینهشان به کار میبندند، ارائه میکند؛ از جمله برداشت پول از طرحهای خارج از بودجه کشور که تحت نظر شاهزادگان ارشد قرار دارد، ضمانت و حمایت از کارگران خارجی در قبال دریافت مبالغی هرچند ناچیز از درآمد ماهانه آنها و نیز دریافت وام بانکی بدون بازپرداخت آن.
در نخستین گزارش که تاریخ آن به سال 1996 بازمیگردد، مقامات دیپلماتیک آمریکا در ریاض خاطرنشان میکنند که چنین رفتارهای مهارنشدهای میتواند زمینه شورش عمومی را علیه هیأت حاکمه عربستان فراهم کند. براساس ارزیابی سفارت آمریکا در ریاض، از میان اولویتهایی که عربستان با آنها روبهروست بررسی زیادهرویهای آل سعود از بالاترین اهمیت برخوردار است.در گزارش دیگری در سال2007 اشاره میشود که ملکعبدالله از زمان جلوس بر اریکه سلطنت عربستان، دست به تغییرات متعددی زده است. با این حال ناآرامیهای اخیر در خاورمیانه نشاندهنده نارضایتی عمیق مردم از تبعیض و نابرابری اقتصادی و فساد گسترده در منطقه است.
گزارش نخست در ماه نوامبر 1996 تحت عنوان «ثروت خاندان سلطنتی سعودی؛ آنها این همه پول را از کجا میآورند» تصویری مشروح و بسیار دقیق از عملکرد غیرعادی و حیرتآور خاندان سلطنتی [برای کسب درآمد] به دست میدهد. این گزارش سالها در وزارت امور خارجه آمریکا مورد بررسی و اشاره قرار داشته است. گزارش با جملهای شروع میشود که شبیه خط اول داستانهای شاه پریان است؛ شاهزادههای سعودی که تعدادشان به هزاران نفر میرسد، به خاطر ثروت افسانهایشان و تمایل به هدر دادن این ثروت و ولخرجی مشهورند.
متداولترین شیوه توزیع ثروت ملی عربستان در میان اعضای خاندان سلطنتی، شیوه رسمی پرداخت مستمری ماهانه از بودجه این کشور است. این سازوکار رسمی توسط دایرهای در وزارت دارایی اجرا وکنترل میشود که مانند نوعی اداره رفاه برای آلسعود است. مبلغ این مستمری ماهانه در اواسط دهه 1990 از 800 دلار برای پایینترین اعضای شاخههای دور خانواده شروع میشده و برای فرزندان بلافصل عبدالعزیز بن سعود، بنیانگذار عربستان سعودی، به 200 تا 270 هزار دلار در ماه میرسیده است.
این گزارش میافزاید: به گفته یک رابط که از جزئیات این مستمریها آگاه است، نوههای عبدالعزیز ماهانه 27 هزار دلار، نتیجهها 13 هزار دلار و نبیرهها 8 هزار دلار مستمری میگیرند. همچنین پاداش و کمک هزینهای برای ازدواج و ساختن کاخ، پرداخت میشود.
در این گزارش برآورد شده که در سال 1996 سهم آلسعود از بودجه 40 میلیارد دلاری کشور، 2میلیارد دلار بوده است. علاوه بر تمام این مبالغ، اعضای خاندان سلطنتی پس از تولد فرزندشان نیز مبلغ ماهانهای دریافت میکنند که خود عامل ازدیاد جمعیت آنهاست. مسئول وقت بخش اقتصادی سفارت ایالات متحده در ریاض در گزارش مذکور میگوید که پس از حضور در اداره رفاه آلسعود در وزارت دارایی که در منطقه بانکی ریاض واقع شده است، شاهد تردد خدمهای بوده که بستههای بزرگ پول را برای اربابانشان حمل میکردهاند. بهگفته وی، کار این اداره پخش مستمری ماهانه میان اعضای خانواده سلطنتی و سایر خانوادهها و افرادی که شامل دریافت مستمری و مقرری ماهانه و حتی مادام العمر میشوند و نیز اجرای وعدههای مالی شاهزادگان ارشد (بستگان درجه یک عبدالعزیز) است.
دیپلمات آمریکایی میافزاید: در آن زمان عبدالعزیز شبیلی، رئیس این اداره به من گفت که در شرایط کنونی که برای حفظ انضباط مالی تلاش میشود، من نقش پلیس بد داستان را دارم. وی درحالیکه با من حرف میزد، ناگهان از مردی که تقریبا یک چشمش نابینا بود پرسید که چرا میخواهد چشم خود را در آمریکا و نه در یک بیمارستان تخصصی درجه یک در خاک عربستان عمل کند. به مرد مورد اشاره وعده پرداخت هزینه عمل جراحی از سوی یک شاهزاده داده شده بود. در نهایت پس از تایید پرداخت هزینه عمل، شبیلی به من گفت که خودش 2 بار برای عمل جراحی راهی آمریکا شده است.
در تعقیب پول
بهنظر میرسد که شیوه پول افشانی چندان برای بعضی از اعضای خاندان سلطنتی کافی نبوده است و آنها روشهای متعدد دیگری را نیز سوای فعالیتهای تجاری بهکار میگیرند. گزارش سال1996 میگوید: بهره گرفتن از 10میلیارد دلار درآمد نفت که در بودجه کشور لحاظ نمیشود، مهمترین هدف این افراد است؛ مبلغی که کنترل آن در دست چند شاهزاده مهم است. 2پروژه مهم که از محل عواید خارج از بودجه کشور اجرا میشوند، شامل پروژه 2مسجد مقدس(مسجد الحرام در مکه و مسجد النبی در مدینه) و نیز پروژه ذخیرهسازی استراتژیک وزارت دفاع است که بسیار محرمانه هستند و هیچ نظارتی از سوی وزارت دارایی بر آنها اعمال نمیشود. این پروژهها از طریق بانک ملی بازرگانی عربستان اجرا میشوند و این باور وجود دارد که منبع درآمد هنگفتی برای شخص پادشاه (ملکفهد بنعبدالعزیز) و چند تن از برادران تنی اوست.
یک شاهزاده سعودی در گفتوگو با سفیر وقت ایالات متحده، ضمن اشاره تلویحی به برنامههای خارج از بودجه با تأسف اظهار میکند که روزانه درآمد یک میلیون بشکه نفت تماما به جیب 5 یا 6 شاهزاده سرازیر میشود.پس از این منبع درآمد، نوبت به رویه معمول دریافت تسهیلات بانکی و امتناع از بازپرداخت آن میرسد. نتیجه این شیوه کسب درآمد، آن شده است که 12 بانک فعال در عربستان درخواست شاهزادگان را برای تسهیلات با بدبینی و نگرانی بررسی میکنند. مدیرعامل یک بانک سعودی به سفیر آمریکا میگوید که به باور او، شاهزادگان چهار دستهاند؛ دسته اول شاهزادگان ارشد (فرزندان عبدالعزیز) که آن قدر ثروت دارند که برای دریافت وام اقدام نمیکنند. دسته دوم شاهزادگان ارشدی (نوادگان عبدالعزیز) که مشتری دائمی تسهیلات بانکیاند و ما تاکید میکنیم که وام درخواستی آنها درصورت ارائه وثیقه به اندازه مبلغ وام، پرداخت میشود. گروه سوم شامل هزاران شاهزاده است که بانک از پرداخت وام به آنان خودداری میکند و دسته چهارم در واقع شاهزاده نیستند، بلکه انگلهایی هستند که به شاهزادگان آویزان شدهاند.
براساس این گزارش، یک روش دیگر پول درآوردن برخی شاهزادگان طماع، خرید و تغییر کاربری اراضی مالکان خردهپاست. عموما هدف این کار، بازفروش سریع اراضی با ارزش افزوده بالا (در نتیجه تغییر کاربری) به دولت برای پروژههای قریب الوقوع ملی است. در اواسط دهه 1990 واگذاری اراضی از سوی دولت به مالکان خردهپا کاهش یافت، درحالیکه انتقال اراضی خاندان سلطنتی به شکل فزایندهای موجب نارضایتی عمومی و منجر به زمین بازی شاهزادگان شد.این گزارش به نقل قول از یک بانکدار تصریح میکند که وی رونوشت دستور کتبی یک عضو بانفوذ خاندان سلطنتی را دارد که از مقامات منطقه مکه خواسته است سند وقف قطعه زمینی را که قرنها متعلق به خانوادهای بوده، به نام او بزنند. به گفته این بانکدار، وقاحت دستور مکتوب شاهزاده، غیرقابل توصیف است. در این گزارش همچنین از شاهزاده دیگری نام برده شده که دورتادور یک قطعه زمین دولتی و حتی فراتر از آن را حصارکشی کرده است. دامنه مصادره زمین به عرصه تجارت نیز کشیده شده است. یک تاجر سرشناس و ثروتمند سعودی به سفارت آمریکا میگوید که یکی از دلایل اینکه سعودیهای ثروتمند، پول خود را در خارج از کشور نگه میدارند آن است که از دست درازی اعضای خانواده سلطنتی به اموال خود پیشگیری کنند.
و در نهایت، آلسعود با حمایت و ضمانت مجوز اقامت کارگران خارجی، مبلغی از درآمد ماهانه آنها را - حدود 30 تا 150 دلار - دریافت میکنند. گزارش سال 1996 تصریح میکند: کاملا عادی است که یک شاهزاده، صدها یا حتی تعداد بیشتری از کارگران خارجی را تحت حمایت خود قرار داشته باشد.
ولخرجهای بزرگ
دیپلماتهای آمریکایی تهیهکننده گزارش مذکور مینویسند که بهرغم تمام مبالغی که طی سالها به اعضای خاندان سلطنتی پرداخت شده است، در نهایت نمیتوان شاهزادههای بسیار ثروتمندی در میان آنان یافت، چه بهنظر میرسد اعضای آلسعود بیش از جمع کردن پول، در خرج کردن آن مهارت دارند.
با این حال تهیهکنندگان گزارش هشدار میدهند که این ثروتاندوزی و زیادهخواهی، مشروعیت خاندان سلطنتی را تضعیف میکند. در سال1996 این احساس گسترده عمومی وجود داشت که حرص و طمع آلسعود فراتر از حد شده است. تا هنگامی که اعضای خاندان سلطنتی، عربستان را شرکت انحصاری آلسعود تلقی میکنند، شاهزادگانی که تعداد آنها دائما رو به افزایش است، دریافت مستمریهای هنگفت و به جیب زدن عواید دیگر را - به شیوههایی که ذکر شد - حق مسلم و سهم خود از این شرکت پردرآمد میدانند.
طی سالهای پس از تهیه گزارش ارزیابی خاندان سلطنتی (1996)، تلاشهایی برای اصلاحات - بهخصوص در اواخر دهه 1990 و اوایل دهه گذشته با توجه به کاهش قیمت نفت به بشکهای 10 تا 20 دلار - صورت گرفت اما تلاش جدی برای اصلاحات، از سال 2005 شروع شد؛ هنگامی که ملکعبدالله بر اریکه سلطنت تکیه زد؛ هرچند روند تغییر در این سالها کند بوده است.
در سال 2007 گزارش دیگری تحت عنوان «شاهزاده سلطان، ولیعهد سعودی، در اختلافات خانوادگی از شاه حمایت میکند» توسط دیپلماتهای آمریکایی تهیه شد. براساس این گزارش، اصلاحات ملکعبدالله، تاثیر خود را نشان داده است. گزارش مذکور تصریح میکند: مهمترین منبع نارضایتی در آلسعود، کاهش امتیازات انحصاری شاهزادگان توسط شخص شاه است. گزارش میشود ملک عبدالله به برادرانش گفته است که بیش از 80 سال سن دارد و نمیخواهد با کوله بار فساد اعضای خانوادهاش در روز جزا حاضر شود.
گزارش اخیر تصریح میکند: ملک عبدالله دستور قطع سرویس تلفن همراه هزاران شاهزاده را صادر کرده است. همچنین مبلغ کرایه هتل شاهزادگان که توسط دولت پرداخت میشد و نیز حقخاندان سلطنتی برای استفاده مجانی از خطوط هوایی دولتی لغو شده است. براساس گزارشها، یکی از همسران امیرنایف، وزیر کشور عربستان، یک بار خواسته تا با 12 نفر همراه بدون پرداخت مبلغی سوار هواپیما شود، اما به وی گفته شده که براساس مقررات جدید تنها خود او و 2 همراه میتوانند از این امتیاز استفاده کنند؛ موضوعی که موجب خشم و برآشفتگی وی شده است. سایر شاهزادگان نیز از قوانین جدید شاه به خشم آمدهاند. طبق گزارش، شاهزاده مشعل بن مجید بن عبدالعزیز برای نشان دادن خشم و نارضایتی خود از اصلاحات، فاصله جده تا ریاض را با اتومبیل طی کرد.
ملک عبدالله همچنین دستور صدور ویزای گروهی را برای کارگران خارجی صادر کرده و به این ترتیب منبع عواید بسیاری از شاهزادگان قطع شده است. علاوه بر اینها، میزان انتقال املاک عمومی به افراد خاص کاهش یافته است. در این گزارش اذعان شده که این اصلاحات چنان به تنش در میان آلسعود دامن زده است که امیر نایف، وزیر کشور و امیر سلمان، حاکم ریاض در پی کاهش حقوق خاندان سلطنتی قصد داشتهاند آشکارا با ملک عبدالله مجادله کنند، اما به گفته منابع موثق، شاهزاده سلطان، ولیعهد سعودی در مقابل برادرانش ایستاده و گفته که درافتادن با شاه خط قرمز اوست. سلطان همچنین با تاکید بر رهبری ملک عبدالله، مانع از زمینبازی شاهزادگان شده است. گزارش سال 2007 سفارت آمریکا میافزاید که شاهزاده سلطان، وزیر دفاع پرسابقه گذشته و ولیعهد کنونی عربستان، در نهایت خواهان حفظ یکپارچگی و ثبات خاندان سلطنتی است.
رویترز