بعد از سقوط حسنی مبارک، عربستان دومین ستون سیاستهای آمریکا در خاورمیانه، با چشمانی نگران تحولات و پیامدهای توفانی را دنبال میکند که کشورهای عربی را یک به یک درمینوردد و با شتابی باورنکردنی به پیش میرود. پادشاه عربستان بعد از 3ماه گذراندن دوران نقاهت در آمریکا و مراکش، هفته گذشته به کشور بازگشت. روز شنبه به مناسبت بازگشت پادشاه تعطیل عمومی اعلام شد. دولت همچنین مزایای ویژه اقتصادی و رفاهی اعلام کرد تا به این وسیله جلوی بروز اعتراضهای احتمالی را در این کشور بگیرد. اما تاثیر تحولات اخیر جهان عرب بر کشور عربستان چیست؟
2ماه از شروع انقلابهای مردمی در جهان عرب میگذرد. روند تحولات ادامه دارد و کشورها را یکی پس از دیگری فرامیگیرد. چه بسا کشور بعدی عربستان سعودی باشد؛ کشوری که یک پنجم ذخایر نفت جهان در آن قرار دارد و مهمترین متحد باقیمانده آمریکا در بین کشورهای عربی است.
60 درصد جمعیت عربستان زیر 18 سال است و 28 درصد از جوانان این کشور که در سن کار قرار دارند، بیکار هستند. آیا احتمال دارد این جوانان بیقرار سر به شورش بگذارند؟ پاسخ عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان، به این پرسش مثبت است. او چهارشنبه هفته گذشته، بعد از 3ماه حضور در خارج از کشور به خاطر درمان، در فرودگاه ریاض از هواپیما پیاده شد. حالت او با وجود آنکه 87 سال از عمرش گذشته و کمرش را به تازگی تحت عمل جراحی قرار داده، نشان میداد که به شدت عجله دارد.
عبدالله پیش از آنکه چرخهای هواپیما باند فرودگاه را لمس کند دستور داده بود 36 میلیارد دلار کمکهای رفاهی جدید به مردم اعطا شود که با این حساب به هر شهروند صعودی 2000 دلار میرسد. به جوانها وامهایی برای خرید خانه، ازدواج و اشتغال اختصاص دادند. حقوق کارکنان دولت هم 15 درصد افزایش یافت. حرکت بعدی آزادسازی زندانیان و تغییر در هیأت دولت است.
در بین 50 استقبالکنندهای که با پیراهنهای بلند و سفید عربی در فرودگاه حضور داشتند، فردی بود که این روزها بیش از همه عبدالله را نگران کرده است. آن فرد حمد بن عیسی آل خلیفه، امیر کشور جزیرهای بحرین است.
حکومت آل خلیفه هفته گذشته سعی کرد نخستین قیام مردمی در یک کشور پادشاهی عربی را سرکوب کند. این راهحل را عربستان به پادشاهی بحرین توصیه کرده و در این راه حتی کمک هم کردهبود، اما این راه به شکست انجامید. شکست سرکوب خونین در بحرین واکنش و محکومیت حامیان غربی پادشاهی بحرین را نیز بهدنبال داشت. مقامات آمریکا از بحرین به خاطر سرکوب خونین انتقاد کردند و خواستار گفتوگو با مخالفان شدند. درخواست آنها فقط حل این مشکل از طریق گفتوگوست، نه سرنگونی پادشاهی بحرین. کشور بحرین میزبان ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکاست و از این نظر اهمیت ویژهای برای واشنگتن دارد. به همین خاطر آمریکا از نزدیک تحولات بحرین را زیر نظر دارد.
بیش از 2هفته است که هزاران نفر از معترضان در میدان مرکزی منامه، پایتخت بحرین، اردو زدهاند. خواستههای آنها از دیدگاه عربستان وحشتناک است؛ حداقل استقرار پادشاهی مشروطه که اکثریت سرکوبشده شیعه بحرین را قدرتمند خواهد کرد و حتی ممکن است به سقوط خاندان آل خلیفه سنی مذهب منتهی شود.
در این میان، 2 میلیون شیعه استان شرقی و نفتخیز عربستان سعودی که اتفاقا آنها هم در منطقه خود اکثریتی محروم هستند، اوضاع را به دقت زیر نظر دارند. بین آنها و بحرین فقط یک جاده 20کیلومتری وجود دارد که از میان آب میگذرد. امیر بحرین در همان فرودگاه و هنگام ورود عبدالله، به احتمال زیاد خبر بدی را به پادشاه عربستان رسانده است؛ دیگر نمیتوانم این قائله را با زور آرام کنم. سرکوب، دیگر اثری ندارد. آمریکاییها هم اجازه چنین کاری را به من نمیدهند. بدین ترتیب برای پادشاه عربستان فقط چند راهحل دشوار باقی میماند. او میتواند به نیروهای سعودی دستور دهد که از جاده آبی بگذرند و شیعیان بحرین را سرکوب کنند که در این صورت شاهد یک نمونه عربی از حمله اتحاد جماهیر شوروی به چکسلواکی خواهیم بود. راهحل دیگر این است که حکومت آل خلیفه را قربانی کند و امیدوار باشد که موج دمکراسیخواهی جهان عرب به کشورش نرسد.
استفاده از نیروی نظامی، احتمالی است که دور از ذهن نیست. ارتش سعودی قیام شیعیان بحرین را در دهه 1990 سرکوب کرد. چند روز پیش، شورای وزیران عربستان اعلامیهای برژنفگونه صادر کرد که متن آن این بود: حکومت پادشاهی عربستان با تمام توان دوشادوش کشور همسایه بحرین خواهد ایستاد. کارشناسان زیادی در واشنگتن معتقدند که عربستان سعودی درصورتی که حکومت بحرین را در معرض خطر ببیند، بیتردید دست به اقدام خواهد زد.
اما اقدام نظامی عربستان ممکن است این کشور را رو در روی دولت اوباما قرار دهد که از اصلاحات در بحرین پشتیبانی میکند. همچنین ممکن است باعث شکافی تاریخی در اتحاد 65 ساله عربستان سعودی و آمریکا شود. حداقل، توافقنامه 60 میلیارد دلاری خرید تسلیحات که اخیرا بین واشنگتن و ریاض حاصل شده به خطر خواهد افتاد.
عبدالله هیچ علاقهای به اوباما ندارد. دستکم این علاقه میان پادشاه عربستان و رئیسجمهور کنونی آمریکا به اندازه دولت جورج بوش گرم نیست. او تقاضای رئیسجمهور آمریکا را برای مشارکت در فرآیند صلح خاورمیانه رد کرد. او همچنین از رویگردانی اوباما از دیکتاتور مصر، حسنی مبارک، خشمگین شد. روزنامه نیویورک تایمز اخیرا نوشت، آخرین تماس تلفنی بین عبدالله و اوباما در خصوص بحران مصر به مشاجره کشیده شد.
با وجود مطالب یادشده، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که عبدالله ترجیح میدهد گورباچف باشد تا برژنف و به احتمال زیاد به جای حمله سعی خواهد کرد پیش از آنکه خیلی دیر شود، خود را از موج تغییر عربی نجات دهد.
عبدالله پیش از این قضایا دست به کار شده است. بعد از حملات 11 سپتامبر 2001 که در آن 15 تبعه عربستان سعودی شرکت داشتند عبدالله که در آن زمان ولیعهد بود برای آزادسازی اقتصاد و نظام سیاسی با احتیاط شروع به برنامهریزی کرد. یکی از نزدیکترین مشاورانش یک فارغالتحصیل تقریبا 40 ساله از دانشگاه جورج تاون به نام عادل الجبیر بود. عادل الجبیر از سال 2007 سفیر عربستان سعودی در واشنگتن بوده است.
جبیر طی مصاحبهای در سال 2003 فهرستی بلند بالا از اصلاحات سیاسی را ترسیم کرد. این فهرست ابتدا از انتخابات در دانشگاهها و سازمانهای روزنامهنگاران و پزشکان شروع میشود و سپس به انتخابات شهرداریها میرسد. دست آخر هم انتخابات مجلس شورای شبه پارلمانی عربستان که اعضای آن را هماکنون عبدالله منصوب میکند، پیشبینی شدهاست. جبیر میگوید: اگر حساب شده حرکت کنیم و همه گامهای لازم را برداریم، جامعهای خواهیم داشت با حاکمیت قانون، آزادی شهروندی و انتخابات.
انتخابات شهرداریها در عربستان در موعد مقرر خود در سال 2005 برگزار شد اما در دور بعدی یعنی سال 2009 این انتخابات برگزار نشد و اصلاحاتی که عبدالله تا حد زیادی به خاطر فشار دولت بوش به آن تن داده بود، متوقف شد. اما جبیر هنوز حذف نشده است. پادشاه عربستان دوره ماموریت او را در واشنگتن تمدید کرد. اما عاقبت کار چه خواهد بود؟ به زودی خواهیم فهمید.
واشنگتن پست