اینکه حل مسأله ترافیک مهمترین دغدغه و توقع مردم از مجموعه مدیریت شهری است، موضوع جدیدی نیست. حتی اینکه تأکید بر حل آن در احکام مدیریت های مختلف چند دفعه بیان شده، نیاز به شمارش و ارائه ارقام ندارد، چرا که تمام سطوح و بدنه پایتخت (این بدنه از رأس آن که مدیریت شهری است تا یک شهروند شهری را شامل می شود) می دانند که مدیریت شهری همواره در دو نکته ترافیک و آلودگی مورد اتهام است.
اما اینکه تا چه اندازه، مدیران هنگام نشستن و برخاستن از پشت میز مدیریتی خود به حل این موضوع پرداخته اند، مهم است.
چهار اصل «فرهنگ ترافیک» با محوریت مردم، «انتظامات ترافیک» با محوریت پلیس، «اصلاح هندسی معابر» با محوریت شهرداری و «مدیریت ترافیک» با هماهنگی سه اصل قبلی در آخرین حکمی که در دستان مهندس تشکری هاشمی قرار گرفت، آمده است؛ اصولی که با توجه ویژه به آنها می توان بسیاری از مشکلاتی را که ساکنان پایتخت با آن دست به گریبان هستند، کمتر کرد.
تبیین وظایف شهرداری تهران در حوزه ترافیک، برقراری انضباط شهری و ساماندهی حمل ونقل عمومی، از جمله مسائلی است که با قرارگرفتن در کنار این چهار محور می تواند نقش مؤثرتری در کاهش بار ترافیکی تهران و در نتیجه، آرامش شهروندان داشته باشد.
نباید این اصل را از یاد برد که یکی از موضوعات مهم در هویت بخشیدن به ساختار شهری، افرادی هستند که در آن ساکنند؛ قسمتی که حضور آن در شهر باعث ایجاد روح در ساختار شهری شده است و بی توجهی به حضور آن می تواند این موضوع را نابود نماید. در یک کلام، تهران شهر آدم هاست، نه ماشین هایی که در آن تردد می کنند و از همین رو نباید این شهر را به اتوبان تبدیل کرد، اما در عین حال با توجه به حمل ونقل عمومی آن باید موجبات آسایش روح شهر- افراد را فراهم کرد.
مرگ و میر زودرس، بیماری های ناشی از آلودگی، مشکلات روانی، ضرر و زیان اقتصادی، نبود شادی و نشاط، افزایش عصبانیت و در مجموع، کاهش سلامت اجتماعی از جمله مشکلاتی است که ترافیک به ساکنان وارد می کند و اختیارات ویژه در سطح ملی، ارتقای فرهنگ ترافیک از طریق آموزش شهروندان، خروج خودروهای فرسوده، ساماندهی وضعیت و مصرف سوخت، پرداخت عوارض و تقویت حمل ونقل عمومی، راهکارهایی است که معضل ترافیک را حل خواهد کرد.