این رقم در سال 1375 به 5 اصله درخت و 300متر مربع رسید و اکنون تنها 0/2 هکتار سهم سرانه هر ایرانی از جنگل است.
کاهش سطح جنگلها بر اثر عوامل مختلف از جمله قطع بیرویه درختان سبب شد تا سیلاب در استانهای شمالی طی دهه 70 به 214مورد افزایش یابد، در حالیکه این رقم در دهه 1330، 17 مورد گزارش شده بود.
افشین ابوطالبی، کارشناس ارشد مدیریت حفاظت محیطزیست که در گفتوگو با همشهری به تشریح دلایل کاهش سطح جنگلهای شمال کشور پرداخت، میگوید: «از سال 1365 تا 1375 روزانه 40 هکتار از سطح جنگلها تغییر کاربری داده شد، زیرا نسبت تراکم جمعیت در شمال کشور به مساحت آن در کل کشور 3برابر است؛ یعنی شمال ایران 3برابر ظرفیت خود جمعیت دارد.»
وی از تشدید خطر تخریب منابع طبیعی و دست اندازی به آن بر اثر افزایش بیکاری نیز یاد میکند و میافزاید: «دوره 1365 تا 1375 جمعیت جنگل نشین با 21 درصد افزایش به یک میلیون و 300هزار نفر رسید و در این مدت دامهای موجود در جنگل 62درصد افزایش یافت و به 9 میلیون و 500 هزار واحد دامی رسید، همچنین 20درصد از آبادیهای کوچک به مناطق بزرگ تبدیل شد و با اجرای طرح بهرهبرداری متمرکز و سنگین چوب از جنگلهای مرغوب طی دو دهه گذشته، افزون بر 3 برابر ظرفیت جنگل از آن برداشت شد.»
این کارشناس ارشد مدیریت محیطزیست میافزاید: «با تعداد نهالی که اکنون بهمنظور تعلیف دامهای موجود در جنگلهای شمال مورد استفاده قرار میگیرد، سالانه میتوان 600هزار هکتار جنگل را احیا کرد، در حالی که طی نیم قرن گذشته تنها حدود 300 هزار هکتار نهالکاری شده است.»
«عضو شبکه ملی زیستمحیطی ایران» میافزاید: «50 درصد پرندگان مهاجر تاجزی هستند که مأمن آنها بهدلیل قطع درختان و کاهش تعداد طبقات تاجی تخریب شده و زنجیره حیاتیشان بههم خورده است. علاوه بر این، تخریب جنگل، فرسایش سالانه 180میلیون تن خاک را بهدنبال دارد، رسوب ناشی از تخریب زمینهای جنگلی هم به 30 میلیون تن میرسد، همچنین هر سال شاهد 75 صدم متر افت سطح آب سفرههای زیرزمینی هستیم.»
به گفته این مدرس دانشگاه، تهیه طرحهای حفاظتی و پایش مستمر تغییرات در جنگلهای دست نخورده، ممنوعیت بهرهبرداری از جنگل بدون ارزیابی پیامدهای زیستمحیطی، بررسی وضع عرصههای جنگلی شمال کشور و طبقهبندی آنها از نظر میزان استعداد تخریب و اجرایی شدن ماده 34 قانون حفاظت از جنگلها و مراتع، از راهکارهای برون رفت از وضع موجود بهشمار میرود. وی اضافه میکند: «ممنوعیت واگذاری و تغییر کاربری عرصههای منابع طبیعی به استثنای موارد تعیین شده از سوی هیأت دولت یا شورایعالی محیط زیست، تهیه طرح تفصیلی آمایش سرزمین و اجرایی شدن آن، تقویت و تأمین امکانات کافی برای شبکه حفاظت فیزیکی از دیگر راههای مهار تخریب جنگلها محسوب میشود.»
ابوطالبی همچنین خاطرنشان میکند که ممنوع شدن واگذاری معادن جدید، محدود کردن و نظارت دقیق بر فعالیت معدنهای دارای پروانه و درصورت امکان تمدید نکردن پروانه آنها و بررسی دقیق طرحها ی ملی که در بستر منابع طبیعی و آبخیزهای شمال کشور به اجرا در میآیند، در احیای جنگلها موثر است. وی پیشنهاد میکند کمیتهای فنی مرکب از کارشناسان حفاظت سازمان محیطزیست، منابع طبیعی، مؤسسات و مراکز تحقیقاتی، دانشگاهها و سازمانهای مردم نهاد برای صیانت از جنگلهای شمال کشور تعیین شود.
این عضو شبکه ملی زیستمحیطی، تأمین سوخت فسیلی برای جنگلنشینان و فعالسازی استعدادها و زمینههای غیرفعال و اشتغالزا در آبادیهای شمال ایران را نیز مورد تأکید قرار میدهد و میگوید: «اعطای تسهیلات بانکی به فارغالتحصیلان بیکار رشتههای محیطزیست و منابع طبیعی و تقویت بهرهگیری از اعضای تشکلهای مردم نهاد زیستمحیطی در اجرا و نظارت بر عملیات حفاظت و احیای جنگل میتواند از گامهای اساسی در این زمینه باشد.»
وی تصریح میکند که سیاست حفاظت جنگل به راهبرد و عزم ملی، اصلاح ساختارهای موجود، همکاری و همدلی بین سازمانهای مرتبط و مردم، ترویج زراعت اقلام سریعالرشد، توجه به روشهای تیمار و بالابرنده عمر چوب نیاز دارد و جایگزینی فعالیتهایی مانند اکوتوریسم، زنبورداری، پرورش قارچ و گیاهان دارویی و آبزیپروری که بسیار سودآورتر از چوببری است، نیز میتواند در صیانت از جنگلها مؤثر باشد.
ابوطالبی معتقد است که برقراری ارتباط رسمی و سازمان یافته بین سازمان حفاظت از محیطزیست و سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری با دانشگاهها، مؤسسات و مراکز تحقیقاتی بهمنظور بررسی، تصویب و نظارت بر اجرای طرحهای مرتبط با اکوسامانههای شمال کشور از دیگر اقدامات ضروری بهشمار میرود.