معمولا بلایای طبیعی نگرانی چندانی را در مورد اقتصاد کشور مصیبتزده به همراه ندارند، به خصوص اگر چنین رخدادی در یک کشور توسعهیافته به وقوع پیوسته باشد. خاصیت بلایای طبیعی این است که همانقدر که سریع و ناگهانی رخ میدهند، به همان سرعت هم عواقب آنها مشخص میشود. به همین خاطر باعث بیاطمینانی مصرفکنندگان و تولیدکنندگان نسبت به اقتصاد که آفت اصلی به حساب میآید، نخواهند شد.
خساراتی که بلایای طبیعی به بار میآورند معمولا مربوط به زیرساختهای یک کشور مانند راهها، بنادر، شبکههای برقرسانی و مانند اینهاست که در کشورهای توسعه یافته جبران چنین خساراتی معمولا به سرعت صورت میپذیرد. با این تفاسیر حداقل در روزهای اول نگرانی چندانی بابت عواقب زلزله و سونامی ژاپن برای اقتصاد جهان و حتی این کشور وجود نداشت اما اکنون و با به پیش آمدن بحران هستهای در نیروگاه فوکوشیما، نگرانی در مورد اثرات فاجعه ژاپن بر اقتصاد این کشور و جهان افزایش یافته است.
اقتصاد جهان به نام اتم به کام نفت
بحران سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا به میزان کافی باعث التهاب بازار نفت شده است و انتظار میرود بحران هستهای پیش آمده در ژاپن هم حداقل در آیندهای نه چندان نزدیک تقاضای بالا برای نفت و گاز را تضمین کند. اگرچه بعد از وقوع زلزله و سونامی در ژاپن بهای نفت در بازارهای جهانی کمی کاهش یافت اما با پدیدارشدن بحران در نیروگاه هستهای فوکوشیما بدبینی نسبت به تولید برق از انرژی هستهای به شدت افزایش یافت. پیش از این کشور ژاپن 18درصد برق خود را از طریق نیروگاههای هستهای تأمین میکرد اما با بحران پیشآمده بهنظر میرسد حداقل تا مدتی سوختهای فسیلی عهدهدار تأمین برق این کشور شوند. با افزایش سهم 64درصدی نفت، گاز و زغال سنگ در تأمین برق ژاپن انتظار میرود که تقاضای این کشور برای سوختهای فسیلی افزایش یابد. البته این افزایش تقاضا محدود به ژاپن نمیشود چرا که فاجعه ژاپن باعث شده است تا افکار عمومی در سطح جهان نظر نامساعدی نسبت به انرژی هستهای پیدا کنند. دولت چین اعلام کرده است که ساخت 27رآکتور هستهای را متوقف کرده است.
در آلمان هم احزاب مخالف استفاده از انرژی هستهای ناگهان با اقبال عمومی قابل توجهی مواجه شدهاند. از آنجا که شیوههای تجدیدپذیر و پاک هم هنوز توان لازم برای تأمین تقاضای الکتریسیته را ندارند پس تا مدتی سوختهای فسیلی در دسترسترین و چه بسا بهصرفهترین منبع برای تأمین برق محسوب خواهند شد. چنین افزایش تقاضایی به حفظ بهای نفت در مقادیر بالا کمک خواهد کرد به خصوص اینکه ظرفیت خالی کشورهای تولیدکننده نفت هم آنقدر نیست که پاسخگوی هر افزایش تقاضایی باشد.
در حال حاضر ظرفیت خالی تولید نفت در جهان 4/5میلیون بشکه برآورد میشود که اگر روند افزایش تقاضای نفت سیر طبیعی خود را طی کند، این میزان تا سال 2015 به حدود 2میلیون بشکه در روز خواهد رسید؛ به همین خاطر بازار نفت نسبت به هرگونه شوک در بخش عرضه یا تقاضا بسیار آسیبپذیر خواهد شد. اگر ناآرامیهای خاورمیانه و شمال آفریقا را جرقهای برای اوج گرفتن بهای نفت بدانیم، بحران هستهای ژاپن را میتوان تضمینکننده قیمت بالای نفت حداقل برای مدتی به حساب آورد.
شیوه تولید در جهان تغییر خواهد کرد؟
یکی دیگر از تأثیرات اصلی فاجعه ژاپن بر اقتصاد جهان، تأمین قطعات لازم برای محصولات مختلف است. 8/7درصد تولید جهان مربوط به ژاپن میشود و تولیدکنندگان ژاپنی، تولید قطعات محصولات بسیاری از خودرو گرفته تا قطعات الکترونیکی را بر عهده دارند. برای مثال شرکت ژاپنی تویوتا، بزرگترین تولیدکننده خودرو در جهان به حساب میآید، همچنین 40درصد اجزای الکترونیکی تولید شده در جهان محصول ژاپن است. به همین خاطر انتظار میرود که تا چندین هفته کمبود قطعات ژاپنی به تولید محصولات مختلف در سطح جهان لطمه وارد کند. در صنعت خودروسازی این لطمه نه تنها متوجه کارخانههای تویوتا، نیسان و هوندا شده بلکه حتی دیگر خودروسازها مانند شرکت آمریکایی جنرال موتورز را هم با مشکل مواجه کرده است بهطوری که تولید 400هزار خودرو در سطح جهان دچار اخلال شده است. البته به احتمال زیاد ظرفیت خالی تولید در اقتصاد ژاپن توان بر دوش گرفتن بار تولید مناطقی که از فاجعه آسیب دیدهاند را دارد. همچنین از آنجا که صادرات ژاپن از واردات این کشور بیشتر است، کاهش تقاضا در اقتصاد این کشور تأثیر هنگفتی بر دیگر اقتصادهای جهان نخواهد گذاشت. البته انتظار میرود که برخی از تولیدکنندگان غیر ژاپنی از وقفه به وجود آمده استفاده کنند و بتوانند جایگاه خود در بازار را گسترش دهند. برای مثال شرکتهای هیوندای و فورد امیدوارند محصولات خود را جایگزین خودروهای تولیدی شرکت تویوتا بکنند. همچنین شرکت چینی کوماتسو که در زمینه ماشینآلات صنعتی فعالیت میکند آماده است تا وقفه ایجاد شده در محصولات شرکت کاترپیلار را برطرف کند.
به علاوه اکنون گروهی با بدبینی به زنجیره تأمین قطعات در جهان مینگرند. طی 30سال گذشته فرایند جهانی شدن تولید رشد چشمگیری داشته، به همین خاطر شیوه فعلی که در آن قطعات یک محصول از مناطق مختلف جهان تأمین میشود باعث آسیبپذیر شدن تولید در سطح جهان شده است بهطوری که اگر یک کشور با مشکل مواجه شود بسیاری از تولیدکنندگان در نقاط مختلف جهان برای تأمین قطعات خود به دردسر خواهند افتاد. هرچند اکنون چنین نگرانیهایی افزایش یافته است اما بهنظر نمیرسد که فاجعه ژاپن تغییری در روند جهانیسازی و تولید بدون مرز ایجاد کند.
اقتصاد ژاپن
فاجعه پیش آمده تهدیدی جدی برای سومین اقتصاد جهان به حساب میآید، بهخصوص اینکه اقتصاد ژاپن پیش از این هم روزهای خوشی را سپری نمیکرد. با اینکه ویرانیهای به بار آمده از زلزله و سونامی به تولیدات صنعتی ژاپن آسیب جدی وارد آورده است، اما اگر چنین اتفاقی برای مناطق جنوبی ژاپن رخ میداد به مراتب عواقب شدیدتری به همراه داشت چرا که تمرکز کارخانهها در آن مناطق به مراتب بیشتر است.
طبق تخمینهای اولیه انتظار میرود که کاهش تولید چندین ماه به طول بینجامد اما در همین حال افزایش تقاضای ناشی از بازسازی ویرانیها هم برای 2 تا 3 سال اقتصاد ژاپن را تحت تأثیر قرار خواهد داد. دولت ژاپن برای بازسازی مناطق آسیب دیده باید هزینههای خود را افزایش دهد، همچنین دولت برای جلوگیری از سقوط بازارهای مالی این کشور اقدام به تزریق پول به این بازارها کرده است که این تزریقها حدود 300میلیون دلار بوده است.
چنین اقداماتی وضعیت کسری بودجه این کشور را که همین حالا هم 2برابر تولید ناخالص داخلی آن است وخیمتر خواهد کرد. از طرف دیگر اگر بحران اتمی ژاپن عمیقتر و طولانیتر شود، لطمهای جبرانناپذیر به اعتماد مصرفکنندگان در این کشور وارد خواهد آمد. پیش از این هم یکی از مشکلات اقتصاد ژاپن این بود که افراد بیشتر تمایل به پسانداز کردن داشتند تا مصرف و با شرایط پیش آمده انتظار میرود که تمایل به مصرف در میان ژاپنیها بیش از پیش کاهش یابد که این تهدیدی برای رشد اقتصادی این کشور محسوب میشود. ژاپنیها در طول تاریخ نشان دادهاند که به خوبی از پس بلایای طبیعی و بحرانهای اتمی بر میآیند اما این بار باید دید که آیا خواهند توانست از پس ترکیبی از آن دو هم بربیایند یا خیر.