حجتالاسلام والمسلمین علیرضا قائمینیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، ضمن بیان این مطلب در مورد ارتباط نشانهشناسی و تفسیر قرآن کریم گفت: امروزه دانشهای مختلفی وجود دارند که میتوانند راه جدیدی را در مطالعات دینی بگشایند و به عالمان دینی در فهم کتاب و سنت و به خصوص در زمینه تفسیر قرآن کریم یاری رسانند.
وی افزود: نشانهشناسی یکی از مهمترین این دانشهاست، زیرا که ابزاری توانمند در تحلیل نشانههای زبانشناسی در اختیار مفسران قرار میدهد. تعریفهای گوناگونی از نشانهشناسی ارائه شده است؛ اختلاف در تعاریف هم تا حدی از نگرشهای متفاوتی ناشی میشود که نسبت به ماهیت و کارکرد این دانش وجود دارد.
این پژوهشگر علوم اسلامی در ادامه سخنانش اظهار کرد: معمولا نشانهشناسی را به شاخهای تعریف کردهاند که نشانهها را بررسی میکند. نشانه هم چیزی است که در برابر چیز دیگری قرار میگیرد. این دو نکته تا حدی سرچشمهها و انگیزههای طرح نشانهشناسی در قرن بیستم را نشان میدهند.
وی با اشاره به اینکه نشانهشناسی جدید از آرزوها و آمال گوناگونی سرچشمه میگیرد و به خاطر هدفهای مختلفی پا به عرصه فکری بشر نهاد، تصریح کرد: چارلز ساندرس پیرس میخواست به این نکته پی ببرد که پیشرفت معرفت بشری چگونه امکانپذیر است و چرا رخ میهد؟ «فردینان دوسوسور» هم به دنبال طرح دیدگاهی در تحلیل نظاممند زبان بود.
نویسنده کتاب «بیولوژی نص» افزود: «چارلز موریس» هم میخواست چنین دیدگاهی را برای علوم اجتماعی به دست آورد. «یاکوبسن» میخواست این نکته را نشان دهد که الگوهای منطقی که در نظام آوایی زبان یافته است، همه مظاهر فرهنگ را یکسان کرده است و «تامس سبوئک» بر وحدت فرآیند عقلی و زیست شناختی تأکید دارد. «امبرتو اکو» حیات اندیشه را در فرهنگ برسی میکند. هر یک از متفکران مذکور برای رسیدن به این هدفها به تحقیق کاملی در مفهوم نشانه و بررسی ابعاد گوناگون آن روی آوردند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پاسخ به این سؤال که اهمیت نشانهشناسی در علوم دینی و خصوصا تفسیر قرآن کریم چیست، اذعان کرد: امروزه دانشهای بسیاری مانند فلسفه زبان، زبانشناسی، نشانهشناسی و... رشد یافتهاند که میتوانند راه جدیدی را در مطالعات دینی بگشایند و عالمان دینی را در فهم کتاب و سنت و به خصوص در زمینه تفسیر قرآن کریم یاری رسانند. این دانشها هنوز در میان اندیشمندان مسلمانان و حوزههای تفسیر، جایگاه درخور و مناسب خود را پیدا نکردهاند.
نویسنده کتاب «درآمدی بر منشأ دین» با تأکید بر اینکه نشانهشناسی از جمله این دانشها و بلکه مهمترین این دانشهاست، گفت: زیرا نشانهشناسی ابزاری توانمند در تحلیل نشانههای زبانناشی در اختیار ما قرار میدهد. این دانشها افقهای جدیدی را در مطالعات دینی میگشاید و هیچ یک از دانشهای همانند آن به پای آن نمیرسد.
این محقق و نویسنده کشورمان اظهار کرد: نشانهشناسی تحولات عمیقی در زمینههای گوناگون مانند زبانشناسی فلسفه و شاخههای گوناگون آن، مطالعات دینی و تفسیر متون مقدس و... به وجود آورده و به زمینههای اجتنابناپذیر در این نوع مطالعات تبدیل شده است.
حجتالاسلام قائمینیا:
نشانهشناسی ابزاری توانمند در تحلیل نشانههای زبانناشی در اختیار ما قرار میدهد. این دانشها افقهای جدیدی را در مطالعات دینی میگشاید و هیچ یک از دانشهای همانند آن به پای آن نمیرسد
وی در پاسخ به این سؤال که نشانهشناسان از چه راهی به فرآیند تفسیر روی آوردهاند و تحلیلهای آنها دارای چه ارزش و اعتباری است، گفت: نشانهشناسان از راه تحلیل پدیده دلالت و ارتباط به تحلیل فرآیند واقعی فهم متون و تفسیر آنها روی آوردهاند. آنها به دنبال تحلیل فعالیتهای گوناگون نشانهشناختی در مقام تولید و قرائت متون بودند.
نظریهپرداز برجسته منتخب چهارمین جشنواره بینالمللی فارابی افزود: نشانهشناسان تلاش کردند تا علم تولید متون و نیز نحوه فهم و تفسیر آنها را بر اساس مدلهای ارتباطی بفهمند، از این جهت تحلیلهای آنها تا حدی عینیتر است و به عمل واقعی تولید و تفسیر نشانهها و متون نزدیکتر است. نشانهشناسی از آنجا که مطالعه و بررسی نظاممند نشانههاست، در تحلیل نشانههای قرآنی میتواند سودمند باشد و روشهای جدیدی برای تحقیق این امر فراهم بیاورد.
نویسنده کتاب «وحی و افعال گفتاری» در مورد چگونگی تفسیر قرآن با استفاده از نشانهشناسی گفت: هر ارتباط زبانی به کمک نشانههای زبانی یا واژهها و جملات صورت میگیرد، اما این نشانهها معمولا فی نفسه محور ارتباط زبانی نیستند، بلکه از آن رو معانی را بر دوش میکشند مبنای این ارتباط قرار میگیرند. در حقیقت ارتباط زبانی میان جهانهایی گوناگون از معانی صورت میگیرد، گوینده، جهانی از معانی است و شنونده جهانی دیگر از معانی.
این مدرس حوزه و دانشگاه در ادامه سخنانش اظهار کرد: نشانههایی که سببساز این ارتباط هستند سرنخهایی به این دو جهان هستند، اگر این نشانهها نبودند هیچ ارتباط زبانی صورت نمیگرفت و دیگران هم هیچ سر نخی از این دو جهان در دست نداشتند. ارتباط زبانی چیزی جز مشارکت در کاربرد نشانهها نیست؛ بدین معنا که ارتباط زبانی با به کار گرفتن نشانههایی است که دو طرف ارتباط میتوانند نحوه کاربرد آنها را بیابند و یا با آن آشنا هستند.
نویسنده کتاب «وحی و هرمنوتیک» با اشاره به اینکه قرآن کریم کتاب آسمانی است که محصول ارتباط زبانی خدا با بشر است، گفت: خداوند، جهانی از معانی را با این کتاب به بشر انتقال داده است. این ارتباط زبانی میان خدا و بشر نیز مانند دیگر ارتباطهای زبانی به کمک نشانهها صورت گرفته است. تنها سرنخی که به این جهان معنی در اختیار داریم همین نشانهها هستند.
قائمینیا تأکید کرد: تحلیل این نشانهها تنها راهی است که بشر به حقایق آسمانی دارد و به همین خاطر در طول تاریخ اسلام دانشهای گوناگونی برای تحلیل این نشانهها پدید آمده و رشد کردهاند؛ چرا که قرآن محور همه فعالیتهای علمی مسلمانان بوده است.