انقلابیون بهخاطر اینکه از حمایتهای هوایی نیروهای ناتو به میزان کافی برخوردار نشدهاند، از دست آنها شاکی هستند اما پس از اینکه جتهای جنگنده آمریکایی از جنگ لیبی عقبنشینی کردند، ناتو اکنون در موقعیتی قرار ندارد که بتواند نیروهای قذافی را بهطور کامل سرکوب کند. بن بستی که در نتیجه این رویدادها بهوجود آمده است، این موضوع را مورد تأکید قرار میدهد که نیروهای ائتلاف در لیبی راهبرد مشخصی برای ادامه جنگ در آن کشور ندارند.
پس از آنکه انتقادها و نکوهشها به خاطر حمله نظامی آمریکا به لیبی افزایش یافت، جنگندههای ایالات متحده با اینکه نمیخواستند از میدان جنگ خارج شوند اما بر خلاف میل باطنیشان آسمان لیبی را ترک کردند. ژنرال عبدالفتاح یونس، فرمانده مخالفان دولت لیبی در اینباره میگوید: ناتو ما را ناامید کرده است. در حالی که نیروهای انقلابی به خاطر حملات شدید سربازان قذافی تا شهر «بریقه» عقب نشینی کردهاند، هیچ جنگنده ناتویی در آسمان دیده نمیشود که بتواند به آنها کمک کند.
خروج جنگندههای آمریکایی از جنگ لیبی که در 2 هفته نخست حملات هوایی به آن کشور، بیش از نیمی از یورشها و پروازهای عملیاتی را انجام میدادند، باعث تضعیف توان نظامی نیروهای ناتو شده است. در حالی که این سازمان کنترل عملیات نظامی در لیبی را بر عهده گرفته است، جتهای جنگنده آمریکا اکنون در وضعیت آماده باش به سر میبرند و این عملیات را به نیروی هوایی فرانسه و انگلیس که تعدادشان بسیار اندک است واگذار کردهاند تا کنترل بیشتر حملات را بر عهده بگیرند.
درخواستهای دبیر کل ناتو ازکشورهای عضو این سازمان برای اعزام جنگندههای بیشتر به جنگ لیبی تاکنون با موفقیت اندکی روبهرو بوده است. تنها انگلیس حضور نظامی خود را در این جنگ تقویت کرده و تعداد جنگندههای تورنادواش را از 8فروند به 12 فروند افزایش داده است. با وجود این، ارتش فرانسه هم بهدلیل اینکه در 2جبهه مشغول جنگ است و جبهه جدیدی را در ساحل عاج گشوده است مجبور شده تا تعداد نیروهای خود در لیبی را به نصف کاهش دهد.
اما تنها نیروهای انقلابی لیبی نیستند که از وضعیت بهوجود آمده شاکی هستند؛ ناامیدی مقامات سازمان ناتو هم به خاطر پیشروی کند جنگ از طریق زمینی افزایش یافته است. نبود رهبری مناسب برای هدایت این حملات و فرار مبارزانی که برای جنگ با سربازان دولت قذافی آموزش کافی ندیدهاند، باعث شده است که نیروهای ائتلافی کشورهای غربی امیدشان را برای پیشروی در میدان درگیریها از دست بدهند. آنها نمیخواهند ناامیدی خود را بهصورت علنی نشان دهند؛ به خاطر اینکه بهنظر میرسد علت مداخله نظامی بینالمللی در لیبی هنوز مشخص نشده است و سرنگونی معمر قذافی، دیکتاتور آن کشور هیچ وقت تحقق نمییابد.
ناامیدی نیروهای انقلابی لیبی و نیروهای ناتو نشان میدهد که مرحله دوم جنگ داخلی در آن کشور اکنون آغاز شده است. بنبستی که منتقدان از همان ابتدا از وقوع آن میترسیدند حالا اتفاق افتاده است. انقلابیون با حمایت ناتو به اندازه کافی قوی هستند که بتوانند کنترل شهر بنغازی را در دست بگیرند اما نمیتوانند مسیر خود را به سوی طرابلس هموار کنند. آنها در این جبهه جنگ نخست چند مایل عقب نشینی و سپس پیشروی میکنند اما بهنظر میرسد که شکاف میان نیروهای قذافی که کنترل غرب لیبی را در دست گرفتهاند و منطقه انقلابیون در شرق آن کشور رفته رفته بیشتر میشود.
سقوط در باتلاق جنگهای طولانی
فاواز گرگس، کارشناس مسائل بینالملل در دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی لندن (LSE) در مقالهای که در وبسایت شبکه خبری سی ان ان منتشر شد، نوشت: بهنظر میرسد که لیبی در باتلاق جنگهای طولانی سقوط میکند و هیچ راهی هم برای نجات ندارد. وی در مقاله خود میافزاید: باتوجه به ساختار قبیلهای جامعه لیبی و نفوذ قذافی بر گروهها و متحدان آنها، مقاومت سرسختانه رژیم دیکتاتوری وی در برابر نیروهای ناتو و ائتلاف تعجب آور نیست. ناتو میتواند همیشه بر این واقعیت تأکید کند که فقط براساس اهداف سازمان ملل عمل کرده و منطقه پرواز ممنوع را رعایت میکند و حفاظت از جان غیرنظامیان را بر عهده دارد، اما واقعیت جنگ لیبی و اهداف اصلی این عملیات نامشخص است. هر روز که قذافی بیشتر در قدرت باقی میماند، فشارها بر سیاستمداران غربی و رهبران نظامی افزایش مییابد.
این سؤال که حملات نظامی در لیبی چقدر طول خواهد کشید، بسیار مطرح میشود. فرمانده نیروی هوایی سلطنتی انگلیس این هفته حساب کرد که عملیات لیبی 6 ماه ادامه خواهد داشت. از سوی دیگر، سیاستمداران پیشبینی میکنند که نباید از هیچ تاریخی بهعنوان ضربالاجل پایان جنگ در آن کشور نام ببرند.
اگر چه این سؤال که آیا باید نیروهای انقلابی لیبی را مسلح کرد یا خیر؟ پاسخ داده شده است، این بحث در غرب اکنون مدتهاست که ادامه دارد. یونس رهبر انقلابیون در این باره میگوید: نخستین محموله از سلاحهای سبک از خارج وارد لیبی شده است. دولت انگلیس هم تجهیزات ارتباطاتی و بیسیم را در اختیار رهبران انقلابیون گذاشته است تا آنها بتوانند مبارزان را بهتر کنترل و فرماندهی کنند. با وجود این، بهنظر میرسد که جامعه بینالملل با این موضوع موافق است که توپخانه سنگین و تسلیحات پیشرفته نباید در اختیار مخالفان قذافی قرار بگیرد.
افزایش حملات نظامی به لیبی، گامی به عقب
اگر این اقدامات نتواند وضعیت موجود در لیبی را تغییر دهد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ تا چه وقت میتوان منطقه پرواز ممنوع را حفظ کرد؟ آیا غرب میتواند با یک کشور تجزیه شده کنار بیاید؟ غرب چقدر در تکرار اظهاراتش جدی است و میگوید آینده لیبی با حضور قذافی و پسرانش غیرقابل تحمل است؟ یک کشور تجزیه شده در طولانی مدت از طرف غرب پذیرفته نمیشود اما تهاجم زمینی سربازان غربی برای حل و فصل اختلافات در لیبی از سوی همه کشورهای غربی رد شده است. اشغال لیبی بهصورت علنی در قطعنامه 1973 شورای امنیت سازمان ملل ممنوع شده است و هیچ کدام از کشورهای غربی یا عربی نمیخواهند به اعماق این جنگ و درگیری کشیده شوند. گرگس، کارشناس مسائل بینالملل در دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی لندن (LSE) دراینباره مینویسد: اشغال لیبی اقدامی درست و عاقلانه نیست. افزایش حملات نظامی به لیبی گامی به عقب است بهصورتی که میتواند جنبش دمکراتیک در آن کشور را تضعیف کند.
هیچ کشوری تاکنون نتوانسته است راه حل مناسبی برای پایان دادن به بن بست جنگ در لیبی ارائه دهد. ائتلاف کشورهای غربی و عربی قاطعانه امیدوارند که یکی از 2 نتیجه زیر در مورد لیبی تحقق یابد: یا نیروهای انقلابی در این جنگ پیروز میشوند یا اینکه قذافی بهصورت داوطلبانه از مقام خود کنارهگیری خواهد کرد، هر یک از این اتفاقات باعث تعجب کشورهای غربی میشود.
کارشناسان مسائل بینالملل در آمریکا که از همان ابتدا با جنگ لیبی مخالف بودند، میخواهند این عملیات که بهنظر میرسد راهبرد مشخصی ندارد فورا پایان یابد.
دوگ باندو از یک مؤسسه طرفدار آزادی در وب سایت «هافینگتون پست» مینویسد: سیاست خارجی آمریکا نباید بر این اساس باشد که واشنگتن در جنگ لیبی خوش شانس خواهد بود.
واشنگتن به فاجعه دیگری در خاورمیانه احتیاج ندارد. تداوم اشغالگری آمریکا در لیبی باعث آبروریزی این کشور خواهد شد، این در حالی است که هیچ کشور غربی نمیخواهد این اتفاق برایش بیفتد. سؤال مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که چه کسی در این میان صبر بیشتری دارد؛ ناتو یا قذافی؟
اشپیگل