زاپوریژا شهری روسی زبان و یکی از نواحی اوکراین بود که در سال ۲۰۱۰ و به موازات گسترش شعارهای ضدروسی و فساد فلجکننده در سرتاسر جامعه، به انقلاب نارنجی کشور پشت کرد.
این شهر در نگاه اول، یک شهر عادی متعلق به دوره اتحاد شوروی است. دودکشهای عظیم آن به آسمان سرکشیدهاند و دود سفیدی از آنها بیرون میزند.
اما این شهر در تاریخ اوکراین و نیز در تاریخ وقایع اتحاد شوروی جایگاه ویژهای دارد. زاپوروژتس ارزانترین خودرو ساخت اتحاد شوروی بود و در نتیجه خرید آن برای مردم عادی راحتتر بود.
صدها سال پیش اینجا منطقهای استراتژیک بود. مهاجمان قزاق مستقر در جزیره خورتیتسا از صعبالعبور بودن رودخانههای منطقه برای غارت کاروانهای کالایی که از آنجا عبور میکردند، بهره میبردند. بسیاری، این مهاجمان را بنیانگذاران ملت اوکراین میدانند.
در دوره اتحاد شوروی یک سد مولد الکتریسیته آبی در این شهر ساخته شد و با بهرهبرداری از ذخایر سنگآهن اطراف، کارخانههای تولید فولاد عظیمی هم ایجاد شدند.
بعد از آن یک کارخانه تولید خودرو هم در اینجا ساخته شد که معادل روسی فولکسواگنهای بیتل- یعنی زاپوروژتس هاچ بک- را تولید میکرد.
زاپوروژتس نخستین خودروی بسیاری از شهروندان اتحاد شوروی بود. در نتیجه بسیاری از مردم اینجا، در عین داشتن نوعی روحیه مستقل، با روسیه احساس نزدیکی میکنند.
روسیه امروزی، به مانند دوره اتحاد شوروی، بزرگترین بازار فروش تولیدات آنهاست. اهالی اینجا روسی صحبت میکنند و بسیاری از آنها بستگانی در آنسوی مرز دارند.
این شهر نمادی از رنگباختن انقلابی است که 7 سال پیش ملیگرایان را در اوکراین به قدرت رساند. شبکه خبری بیبیسی در گزارشی از این شهر میگوید، الکساندر سین، شهردار شهر، از ناتوانی انقلاب نارنجی در مهار فساد مأیوس شدهاست. مردم زاپوریژا در برخورد با انقلاب نارنجی سال ۲۰۰۴، که ملیگرایان اوکراین را به شکلی مسالمتآمیز بر سر کار آورد، محتاطانه عمل کردند.
در سالهای پس از انقلاب نارنجی، دولت در تلاش برای ساخت ملتی جدید، تأکید زیادی بر زبان اوکراینی ورزید و اختلافات زیادی با روسیه پیش آمد. این امر سوءظنها را در میان اهالی زاپوریژا تشدید کرد و فساد روزافزون، باعث ایجاد نوعی حس دلسردی شد.
الکساندرسین، شهردار زاپوریژا میگوید: بزرگترین عامل دلسردی پس از انقلاب نارنجی این بود که آنها هیچگاه وعده اصلیشان، که مهار فساد بود را محقق نکردند. علاوه بر آن مردم از جنگ و دعواهای مستمر میان رهبران به تنگ آمدند.
کارخانههای تولید فولاد شهر همچنان کار میکنند. یکی از آنها بهنام دنیپرو اسپتز استال زمانی بهصورت پنهانی برای صنایع دفاعی اتحاد شوروی فولاد تولید میکرد، اما حالا آلیاژهای تخصصی خود را به شرکتهای نفتی و هوا- فضای سراسر دنیا صادر میکند.
کارگران کارخانههای تولید فولاد زاپوریژا امیدوارند اوکراین بتواند مستقل از اتحادیه اروپا توسعه یابد.
این صنعت، صنعتی پر رونق و آیندهدار است و از جایگاه جدید اوکراین در جهان نهایت بهره را میبرد.
اما کارگران شاغل در آن گفتند که اقدامات دولت قبلی در اجباری کردن زبان اوکراینی و تأکید بر پیوستن به اتحادیه اروپا در این شهر طرفداران زیادی نداشته است.
یک متالورژیست در این باره میگوید: مادامی که ما حرف یکدیگر را میفهمیم زبان اهمیتی ندارد. زبانهای اوکراینی و روسی شباهت بسیاری به هم دارند. یکی از همکاران او هم اضافه میکند: ما مجبور نیستیم به اتحادیه اروپا بپیوندیم. من فکر میکنم اوکراین میتواند با تکیه بر خودش توسعه پیدا کند.
آنها از دولت جدید به رهبری ویکتور یانوکوویچ هم چندان دل خوشی ندارند. اوکراین از نظر میزان فساد به جمع ثلث پایینی کشورهای جهان پیوسته است.
ویکتور یانوکوویچ، رئیسجمهوری کشور، سعی دارد با فساد در اوکراین مبارزه کند. اما از این سعی فعلا که نمونهای عملی دیده نشده است. مسئله خطرناک این است که اگر مردم از احزاب میانهرو دلسرد شوند، ممکن است به سوی افراطیها بروند.
حزب کمونیست محلی سال گذشته مجسمهای از استالین نصب کرد، که البته اندکی بعد توسط فعالان راست افراطی منفجر شد. طبیعتا زاپوریژا را نمیتوان آینه تمام نمای اوکراین دانست. اما نظرات مردم اینجا دیدگاههای بخش بزرگی از جمعیت کشور را منعکس میکند.
عامل دلسردی آنها از انقلاب نارنجی سیاستمدارانی هستند که چند سال اخیر را صرف ایجاد هویتی کردهاند که پیوندهای نزدیک بخش زیادی از اوکراین را با روسیه نادیده میگیرد.
مردم اوکراین خواهان پیوستن به روسیه نیستند اما در عینحال نمیخواهند به شکلی عجولانه، وارد ائتلافهایی با اتحادیه اروپا و ناتو شوند.