فکرش را بکنید، یک دامدار که برای گذران زندگی به پول شیر دامهایش متکی است، چطور میتواند روزگارش را بگذراند، وقتی عایدی نصیبش نمیشود. دامداران میگویند که در عوض پول شیر، بهصورت علیالحساب خوراک دام دریافت میکنند. خب ! فرض کنیم شکم گاو سیر شد و شیر تولید کرد، سفره دامدار را چه کسی باید پر کند و خرج خانوادهاش را از کجا بیاورد؟ در این میان هر کسی سعی دارد توپ را به زمین دیگری بیندازد. تعاونیهای دامداری و اتحادیه دامداران استان میگویند که کارخانههای تولید فراوردههای لبنی در پایان هر ماه حساب خود را با آنها تسویه نمیکنند، بنابر این آنها هم نمیتوانند پول شیر را به دامدار پرداخت کنند. به گفته رئیس اتحادیه دامداران استان، بهانه کارخانهها برای این بدحسابی، دریافت نکردن سهم یارانههای شیر از وزارت بازرگانی است؛ بهانهای که بهگفته رئیس اداره بازرگانی استان از اساس نامربوط است.
در حالی که هم اداره بازرگانی و هم تعاونیهای دامداری انگشت اتهام را به سوی کارخانههای تولید فراوردههای لبنی نشانه میگیرند، بیشتر مدیران این کارخانهها یا پیشنهاد مصاحبه در این زمینه را نمیپذیرند یا اینکه کمی محترمانهتر به بهانه برگزاری جلسه از گفتوگو شانه خالی میکنند.
«تنها چیزی که دامداریهای گیلان را سرپا نگهداشته، مساعدهای است که تعاونیهای تولید شیر به ما میدهند.» این را ولی باقیپور، دامدار اهل و اجارگاه کلاچای میگوید و میافزاید: «ما شیر را به تعاونی تحویل میدهیم و پولش را 2ماه بعد میگیریم. اگر تعاونی با ما همکاری نمیکرد، خوراک دام را مساعده نمیداد و به انتظار دریافت پول از کارخانهها مانده بودیم، تا حالا دامداریمان تعطیل شده بود.» او اضافه میکند: «خیلیها دامداریشان را جمع کردند و دامهایشان را فروختند. اگر قیمت گوشت این نوع دام پایین نبود من هم هر 20 گاوم را میفروختم، اما قصاب گاو شیری را خوب نمیخرد و برای هر کیلوی آن 8هزار تومان میدهد.»
صادق رستمی، رئیس هیأت مدیره شرکت تعاونی دامداران رودسر نیز در این باره میگوید: « بیشتر کارخانههای تولید فراوردههای لبنی، پرداخت بدهیهای خود به اتحادیه دامداران را به دریافت یارانه از دولت موکول کردهاند، اما یکی، دو کارخانه هم هستند که خوشحسابند. با اینکه 80درصد تولیدات کارخانههای خوشحساب شیر یارانهای است، با بازاریابی خوب توانستهاند به رقابت با محصولات سایر کارخانهها بپردازند و در نتیجه در پرداخت بدهیهای دامداران مشکلی ندارند.» وی تأکید میکند که وزارت بازرگانی با کارخانههای طرف قرارداد شرط کرده بود که تأمین نکردن یارانه نباید دلیلی برای پرداخت نکردن پول دامدار باشد، اما آنها اینگونه عمل نمیکنند.»
دامداران گیلانی روزانه در قالب19 تعاونی و 96 ایستگاه جمع آوری شیر 200 تا 250 تن شیر به کارخانهها میفرستند. احمدعلی پور، رئیس اتحادیه دامداران استان گیلان هم میگوید: «کارخانهها به بهانه اینکه از دولت طلبکارند، پرداخت پول شیر را به تعویق میاندازند.» وی میافزاید: «رقمی که در پایان هر ماه باید از کارخانهها دریافت کنیم، حدود 5/1 میلیارد تومان است اما آنها همیشه 5/2 میلیارد تومان از ماههای قبل به ما بدهکارند. در نتیجه مجبور میشویم با پرداخت 60 تا 70درصد قیمت شیر به دامدار، آن هم به صورت غیر نقدی و با پرداخت نهادههای خوراک دام شامل سبوس، گندم، کنستانتره دامی، جو و گندم، واحدهای دامداری را سرپا نگه داریم.»
رد ارتباط میان 2 بدهی
از سوی دیگر رئیس اداره بازرگانی استان گیلان دلیل اعلام شده برای بدهکاری کارخانهها به دامداران را از اساس نامربوط میداند. سیاوش امینی توضیح میدهد: «طلب دامداران از کارخانههای تولید محصولات لبنی ربطی به انعقاد قرارداد بخش دولتی با این کارخانهها ندارد. در قراردادی که با کارخانهها بستهایم آوردهشده که کارخانه تولید فراورده لبنی باید توان مالی خرید شیر از دامدار را داشته باشد. دریافت نکردن یارانههای دولتی برای کارخانهها اگرچه میتواند بر وضع مالی آنها تأثیر بگذارد، نباید بهانهای برای پرداخت نکردن پول دامداران باشد. افزون بر آن اداره بازرگانی استان از اداره جهاد کشاورزی خواسته بود کارخانههایی را که توان مالی خرید شیر از دامداران را دارند، معرفی کند و این اتفاق هم افتاد.» وی ادامه میدهد: «این کارخانهها با پرداخت نکردن پول دامداران میخواهند به دولت فشار وارد کنند؛ اگر مدیر کارخانهای ادعا میکند که با پرداخت یارانه سرپاست، در واقع ناکارآمدی سیستم مدیریتیاش مشخص میشود و معنیاش این است که ما باید برای تولید شیر یارانهای فکر دیگری کنیم، زیرا کارخانههای متکی به یارانههای دولت نمیتوانند سرپا بمانند.» امینی اضافه میکند: «موضوع دوم این است که چرا کارخانههای بزرگی که افزون بر شیر دولتی، محصولات دیگری هم عرضه میکنند و توان مالی خوبی دارند، باز پول دامدار را پرداخت نمیکنند.»
کاهش تولید شیریارانهای
این طور که این مسئول استانی میگوید، اداره بازرگانی با ادامه پرداخت یارانه شیر به کارخانهها موافق نیست و به نظر میرسد باید دنبال راهحل جدیدی بود. او میگوید: «یارانه شیر را یا باید به دامدار بدهیم یا به مصرفکننده، اما از آنجا که مصرفکننده هم ممکن است یارانه شیر را صرف خرید شیر نکند، بنابراین بهتر است با پایین نگه داشتن قیمت شیر، مردم را به مصرف تشویق کرد.» به گفته وی، تا پایان اردیبهشت، 3میلیارد تومان از بدهی وزارت بازرگانی مربوط به سال 89 معادل یکسوم از کل یارانههایی که باید در این سال داده میشد، به کارخانههای فراوردههای لبنی پرداخت میشود.
اکنون کارخانههای فراوردههای لبنی خاتون، دامداران فعال، پگاه گیلان، مطهر گیلان، آدلی تالش، صبای رودسر، فرامان، کوهپایه سبز تالش، پردیس صومعهسرا، گلسار گیلان، بهار فومن، بهشیر سیاهکل، جنتگستر تالش و خورشید صبح اردبیل طرف قرارداد اداره بازرگانی استان گیلان هستند که بیشترین میزان یارانه دولتی از سوی پگاه، مطهر و بهشیر سیاهکل دریافت میشود. این کارخانهها در سال89 روزانه 280هزار لیتر شیر یارانهای تولید میکردند که به گفته مدنی، رئیس اداره بسیج اقتصادی اداره بازرگانی گیلان به دلیل مشکل بدهی وزارت بازرگانی به کارخانهها در سال90 این تعداد به 201هزار لیتر در روز کاهش پیدا خواهد کرد. با این حساب دود بدحسابی در این سیکل معیوب، افزون بر دامدار به چشم مصرفکننده گیلانی خواهد رفت. با این میزان کاهش تولید شیر یارانهای، حقالسهمی که بازرگانی استان باید به کارخانههای طرف قرارداد پرداخت کند، از یک میلیاردو700میلیون تومان در سال89 به کمیلیاردو400میلیون تومان در سال90 کاهش پیدا خواهد کرد.
شیر ارزان استانهای مجاور
90درصد شیر تولیدی روزانه در گیلان، به روش سنتی جمعآوری میشود و لیتری 400 تومان به کارخانهداران فروخته میشود، اما کارخانهداران گاهی از خرید این شیرها امتناع میورزند. احمد علیپور، رئیس اتحادیه دامداران استان گیلان در این باره میگوید: «کارخانهداران استان ترجیح میدهند شیرهای بیکیفیتتر را از استانهای دیگر مانند اردبیل با قیمت ارزان بخرند و گاهی هم از شیر خشک استفاده میکنند.» بر اساس برآورد اتحادیه دامداران استان گیلان اکنون تولید هر لیتر شیر حدود 670تومان برای دامدار تمام میشود اما کارخانهها آن را لیتری 400 تا 420 تومان میخرند. علیپور میگوید: «ادامه این وضع در نهایت منجر به ورشکستگی دامداری در استان میشود.»
افزایش قیمت خوراک دام و ثبات قیمت شیر
مشکلات دامداران گیلانی به وصولنشدن طلبهایشان از کارخانههای تولید فراوردههای لبنی بسنده نمیشود. آنان برای تأمین خوراک دامها نیز با مشکلات جدی روبهرو هستند.
ولی باقیپور، دامدار گیلانی درباره مشکل تأمین خوراک دام میگوید: «در 3 سال گذشته قیمت خرید شیر همان لیتری 400 تومان باقی مانده، در حالیکه سبوس از هر گونی 3هزار تومان به 14هزار تومان رسیده است که آن هم به سختی به دست ما میرسد. قیمت کنستانتره هم از کیلویی 250 تومان به 300 تومان افزایش پیدا کرده است.»
او ادامه میدهد: «دولت از نهادههای دام تنها جو را به طور یارانهای البته با قیمتی نزدیک به قیمت شیر به دامدار میدهد که آن هم به دستمان نمیرسد، تازه اگر برسد این یک قلم خوراک که مشکل را حل نمیکند. باید جو را با دیگر خوراک های دامی مخلوط کرد در غیر این صورت دام بیمار میشود. قبلا قیمت 3کیلو جو معادل قیمت یک کیلو شیر بود، اما الان بهای یک کیلو جو به یک کیلو شیر نزدیک شده است.»
به گفته این دامدار، اگر حمایتهای تعاونی تولید شیر نبود و خوراک دام را به آنان به صورت مساعده نمیداد، او نیز مانند خیلیهای دیگر تا حالا دامداریاش را جمع کرده بود.
باقی پور در ادامه از اوضاع نابسامان زندگیاش می گوید و آن هم اینکه قبلا باغ چای داشته، اما با اشباع بازار از چای خارجی، چایکاری را تعطیل کرده است. امیدش به دامداری بود که آن هم با چنین وضعی روبهرو شده است. حالا او و خیلیهای دیگر برای گذران زندگی خود و خانوادهشان با مشکل جدی روبهرو شدهاند و چارهای جز فروش زمینهای کشاورزی و باغهای خود ندارند. این دامدار گیلانی میگوید: «خوراک دام را با هزار دردسر تأمین میکنیم و شیر را نسیه به کارخانههای تولید فراوردههای لبنی میفروشیم، اما کارخانهداران برای خرید همین شیر هر روز بهانههای جدید میآورند. یک روز میگویند آبش زیاد است، یک روز میگویند آنتیبیوتیک شیر بالاست، روز دیگر میگویند اسید دارد، خلاصه روز به روز اوضاع بدتر میشود. تعطیلات عید هم برای تحویل شیر به کارخانهها مشکل داشتیم و شیر روی دستمان مانده بود.»
در همین حال از سال گذشته قیمت 2 نهاده اصلی خوراک دام یعنی جو و سبوس رو به افزایش گذاشته و این افزایش شامل قیمت دولتی آن نیز شده است. بر این اساس در حالی که قیمت هر کیلو جو تا پیش از آن در گرانترین حالت 220تومان بود، اکنون در بازار آزاد 340 تومان نیز معامله میشود.
از سوی دیگر، قیمت جوی دولتی که معمولا از سوی وزارت جهاد کشاورزی در اختیار تعاونیهای روستایی و دامداری قرار میگیرد نیز هر کیلو 135 تومان افزایش یافت و از هر کیلو 160 به 295 تومان رسید. به این ترتیب با افزودهشدن هزینه حمل، اکنون جو به ازای کیلویی 330 تومان به دست دامدار میرسد. جالب اینجاست که به گفته دامداران جوی دولتی با وجود افزایش قیمت نیز به آسانی در دسترس دامداران قرار نمیگیرد.
با افزایش قیمت جو در سال گذشته، دولت برای تثبیت قیمت آن، نرخ 295تومان برای هر کیلو را مصوب و کارخانهها را موظف کرد با همین قیمت جو را به دامداران تحویل دهند، اما کارخانههای آرد با عرضه اندک جو برای این محصول بازار آزاد راه انداختند و اکنون دامداران ناچار شدهاند جوی دولتی را از دلالان با قیمتی در حدود 340 تومان خریداری کنند.
آنان در همین حال خاطر نشان میکنند که قیمت سبوس که از عوامل اصلی تشکیلدهنده خوراک دام است نیز افزایش چشمگیری داشته است.