کافی است در مسیر برگشت به خانهتان نیم نگاهی به مردم بیندازید تا ببینید تعداد زنان و این روزها مردانی که با کوچککردن بینی، برداشتن خال، تزریق بوتاکس و ژل و... سعی در زیبایی داشتهاند، چقدر زیاد شده است. آمارها که نشان از رتبه یک ایران در جراحی بینی در دنیا دارد. برخی معتقدند که تب جراحی بینی از زمانی شروع شده که بازیگران مطرح سینما یا فوتبالیستهای مشهور پای ثابت تغییر شدند و بهعنوان الگویی برای نسلهای جوان یکی پس از دیگری تغییر کردند.
روزگاری کسانی که بینیشان را جراحی میکردند، علاوه بر اینکه تعدادشان محدود بود بینیشان عیب شاخصی نیز داشت اما مجموعهعوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باعث شده افراد زیادی فارغ از جنسیت و زشتی یا زیباییشان دست به چنین کاری بزنند. جراحی صرفا برای تغییر، پدیده جدیدی است که سودش تنها نصیب پزشکان جراح زیبایی میشود. در صورت اکثر این افراد که دیگر به آنها میتوان لقب مشتری را داد، به لحاظ زیباییشناسانه و تعادل و هارمونی اجزا ایرادی وجود ندارد و تنها به این امید عمل میکنند که تغییر کنند. دانش و تکنولوژیهای اینگونه جراحیها زودتر از دانش درمان هر بیماری دیگری در حال پیشرفت است و بالطبع پیشرفت این تکنولوژیهای زیباسازی و جوانسازی بر فرهنگ جوامعی که این عمل طرفداران زیادی دارد، تأثیر میگذارد. شاید شما هم بدتان نیاید اگر بدانید با هزینه و عوارضی کم، تغییری اساسی در چهرهتان میتوانید ایجاد کنید. رابطه بدن و تکنولوژی جزو مباحث جدید جامعهشناسی بدن است، چون این تکنولوژی جایگزینهایی را برای اعضا ایجاد کرده که بهنحوی کارکرد بدن را تغییر داده است. گزارش زیر به کارکردهای فرهنگی تکنولوژیهای زیبایی و جوانسازی بدن میپردازد که چندی پیش در نشستی در انجمن جامعهشناسی ایران در دانشگاه تهران برگزار شد.
جراحیهای زیبایی در سالهای اخیر رشدی 83 درصدی یافته و برای خود تجارتی پرسود و پربازده شده است. این تکنولوژیها در کشورهایی که خود تولیدکننده آن هستند استفاده کمتری دارند و بیشترین مشتریان را در کشورهایی دارند که زنان در موقعیت فرودستتری نسب به مردان قرار دارند. دکتر افسر افشارنادری، جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد درباره تعریف زیبایی در دوره معاصر میگوید: اگر در گذشته از زنانگی کلیتی وجود داشت اما هماکنون زیبایی جزء به جزء اعضای صورت و بدن - مطابق با الگوهایی که رسانهها در اختیار میدهند- اهمیت یافته است. استانداردکردن زیبایی و تعریف خاص فیزیکی برای آن دادن از نظر جامعهشناسان نوعی فاشیسم زیبایی است. زیباشدن براساس استانداردهای تعریف شده میتواند برای کسانی که چنین ظاهری ندارند باعث سرخوردگی شود.
وی با اشاره به اینکه پیری ضدارزش شده است، گفت: موقعیت پارادوکسیکال زنان که از یک طرف به دلایل عرفی و قانونی بایستی پوشیده باشند و از طرف دیگر سعی دارند تابع شرایط ارائه شده توسط رسانهها باشند، نگاه آسیبشناسانهای را میطلبد. وی با طرح چند سؤال مسئله زیباییطلبی افراطی در زنان را به چالش میکشد و میگوید: آیا زنان آگاهانه و دلخواهانه اقدام به تغییرات فیزیکی میکنند یا اینکه شرایط ساختاری و فرهنگی آنها را به این سمت سوق میدهد؟ عوامل فرهنگی که چنین شرایطی را ایجاد کرده است، چیست؟ آیا به همان اندازهای که توقع زیبایی از زنان میرود به همان اندازه هم برای فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از آنها انتظار میرود؟ هزینههای این رفتارهای زیباییطلبانه از کجا تأمین میشود و چه نقشی در اقتصاد خانواده دارد؟ آیا چنین هزینهای برگشت اقتصادی هم دارد؟ آیا این شاخصهای استاندارد شده در ایران مورد تأیید است؟
وی برای پاسخ به این سؤالات به نتایج تحقیقی اشاره میکند که در مطب یکی از پزشکان زیبایی انجام داده است. این جامعهشناس میگوید: نتایج مطالعه موردی در مطب یکی از جراحان زیبایی نشان میدهد که 80 درصد جامعه مورد مطالعه زیبایی را فاکتور موفقیت برای زنان دانستهاند که میتواند سایر ضعفها را پوشش دهد، 25درصد آنها معتقدند که باید زیبایی را به هر قیمتی شده بهدست بیاورند. نزدیک به 45درصد آرزویشان زیبایی بوده است. در جواب سؤالی که به عوامل گرایش به عمل زیبایی مربوط میشد، مراجعهکنندگان پاسخ دادند که 56درصد رسانهها و 87/5درصد ساختار رسانهها مسئول هستند. 98درصد آنها در پاسخ به این سؤال که اگر همسرتان (یا کسی که اصرار دارد شما زیباتر شوید)، شما را آنگونه که هستید بخواهد، شما باز هم جراحی میکنید؟ گفته بودند که در این صورت ترجیح میدهند جراحی نکنند و فقط یک نفر ابراز تمایل برای جراحی کرده بود. 42/5درصد از این افراد با وجود اینکه اطمینان از نتیجه عمل نداشتند اما اصرار به جراحی داشتند و 33درصد دکتر، 57درصد خود، 3درصد کسی که آنها را وادار به جراحی کرده بود و 7درصد سرنوشت را مقصر میدانستند. 55درصد آنها معتقدند که تلاش برای سایر توانمندیها مثل تلاش برای زیبایی وجود ندارد.
اکثریت (70 درصد) آنها در پاسخ به این موقعیت که اگر دین با جراحی که انجام میدهید، مخالفت کند، آیا باز هم حاضرید این تغییرات را انجام بدهید؟ جواب داده بودند بله. 65درصد پاسخگویان در برابر مخالفت خانواده نیز اصرار به انجام جراحی داشتند و 35درصد بقیه بهدلیل نداشتن بودجهای که خانواده در اختیار آنها قرار میداد، جواب منفی داده بودند.
عضو انجمن جامعهشناسی ادامه میدهد: سؤال دیگر، چه کسی در خانواده شما را به جراحی زیبایی ترغیب میکند؟ بود. برای پاسخ به این سؤال یک نمونه از خانواده خود دختر شامل پدر، مادر، برادر و خواهر و یک نمونه از خانواده زن شامل همسر، پسر و دختر سؤال شد. در خانواده دختر، پدر خانواده 40درصد، مادر 59درصد، برادر 58درصد و خواهر 68درصد موافق تغییرات بودند. بررسی نظر پدر با برادر نشان میدهد که نسل قدیم هنوز مخالف تغییرات است ولی در عین حال مسئله ناموسیبودن تغییر در چهره که زمانی بهطور مثال با مخالفت با آرایش دختر خود را نشان میداد، کمکم در حال تغییر است. در خانوادههایی که زن میخواهد جراحی زیبایی کند 72 درصد از آنها همسرشان اصرار به جراحی دارد، 60 درصد فرزند خانواده نسبت به جراحی مادرشان اصرار دارند. تا پیش از این تصور عمده بر این بود که مادر با هر چهرهای برای ما دوستداشتنی و خواستنی است اما اینکه چه عواملی باعث تغییر در این نگرش شده، جای بررسی دارد.
به گفته این جامعهشناس، 72/5درصد از پاسخگویان این تحقیق سابقه رژیم لاغری داشتهاند و 27/5درصد بقیه گفتهاند که چاق نیستند که بخواهند لاغر کنند. 85درصد آنها به کلاس ورزشی میروند و 15درصد بقیه خودشان ورزش میکنند.
نکته جالب دیگر در این تحقیق عدمتوانایی آنها در تعریف دقیق زیبایی است. تقریبا اکثریت پاسخگویان سیرت زیبا را ملاک زیبایی دانستهاند و این خود جای سؤال دارد که اگر سیرت، زیبایی میآورد، چرا صورتشان را جراحی میکنند.
دکتر افسر افشارنادری میگوید: پاسخگویان در مورد انگیزه عمل زیبایی گفتهاند که 62درصد فقط برای زیبایی، 5 درصد رفع عیب، 14/5درصد اعتماد به نفس و 5درصد برای چشم و همچشمی این کار را کردهاند. 77درصد آنها در پاسخ به این سؤال که آیا دوست دارید زن باشید یا مرد، گفتهاند دوست دارند زن باشند. استنباط من این است که زنانی که توانستهاند تغییرات دلخواه را در چهرهشان ایجاد کنند و این تغییر را عامل موفقیت در جامعه دانستهاند پس دوست دارند بهعنوان یک زن در جامعه حضور پیدا کنند. درصدی که دوست دارند مرد باشند اعلام کردهاند که چون مردها موفقتر هستند و مجبور به زیباکردن خود نیستند، ترجیح میدهند مرد باشند. 2درصد هم گفتهاند به این دلیل دوست دارند مرد باشند که به خانوادهشان کمک کنند. وی میافزاید: لیزر، بوتاکس، ساکشن، جراحی بینی، تزریق پل بهصورت پرسینک بینی، خالکوبی و لیفتینگ اعمال جراحیای هستند که زنان این تحقیق یک یا تعدادی از آنها را انجام دادهاند. در این جامعه آماری 68درصد افراد متاهل و 32درصد مجرد بودند و بیشترین فراوانی را نیز سنین 26 تا 35 و 46 تا 55 سال داشتند.
وی در مورد باورها و فشارهایی که باعث میشود زنان تن به جراحی و تغییر چهره بدهند، میگوید: این باورها شامل 1- باور اینکه زن باید قشنگ باشد و مرد احتیاجی به زیبایی ندارد از گذشته تاکنون در جامعه ما وجود داشته و دارد. 2- وجود رسانهها، شیشهای کردن مرزها، چند فرهنگی شدن جامعه و تبلیغ سبک زندگی خاص از طریق سریالهای پر بیننده. 3- تبلیغات وسیع داروها و تکنولوژیهای زیباسازی و رؤیای مداوم جوانسازی از طریق شکستن قیمتها مردم را مدام تشویق میکنند. 4- باورهای دینی که زن را به زیبایی تشویق میکند و ممنوعیتی برای زیباکردن زن برای همسرش نگذاشته. 5- باور اینکه زیبایی، سایر ضعفها را میپوشاند و عامل موفقیت است. خیلی از مراجعهکنندکان اعلام کرده بودند که نمیتوانند شغل پیدا کنند و هر جا که میروند این زیباها هستند که انتخاب میشوند.
وی در مورد کارکردهای فرهنگی و اجتماعی زیباسازی میگوید: 1- طبقاتی بودن این کار، به این معنا که زیباسازی مخصوص طبقاتی است که آزادی و استقلال، فراغت و امکانات مالی بیشتری دارند و در معرض رسانهها قرار گرفتهاند. اما در مورد استفاده از لوازم آرایشی نمیتوان چنین گفت چون در همه طبقات اما با کیفیتهای مختلف رایج است. 2- ارزشی بودن زیبایی، باریکی و خوشاندامی برای قرار گرفتن در جایگاه مناسب و کسب قدرت. 3- ازدواج مناسب، شغل بهتر، محبوبیت و موفقیتهای کاری بیشتر. 4- جلوگیری از توجه مردان به زنان دیگر و حفظ زندگی زناشویی 5- داشتن مادری زیبا که باعث فخرفروشی شود. 6- تغییر این باور که زن بعد از ازدواج به زیبایی احتیاج ندارد. 7- جوان ماندن همیشگی بهعنوان الگوی ایدهآل درآمده است. قسمت پیری زندگی شامل مجموعهای از تجربیات و تکامل طول زندگی انسان است ولی چرا باید چنین باوری تغییر کند تا جایی که جامعه به پیران دیگر احترام نگذارد. 8- تولید مثل کمتر و کاهش جمعیت.
دکتر شیلا میرزاده، یکی از پزشکانی است که انواع جراحیهای زیبایی را انجام میدهد. او در مورد تجربیات خود از برخورد با این قشر از زنان و مردان میگوید: بهنظر من 70 تا 80درصد از جوانانی که به مطب مراجعه میکنند نیازی به زیبا شدن ندارند چون در واقع ایرادی در چهرهشان نیست. با وجود اینکه بخشی از زمان من در مطب به متقاعد کردن آنها برای عمل نکردن میگذرد، به اصرار خود بیمار جراحی میکنم. در بسیاری از موارد آنها راضی نیستند چون معتقدند که بایستی خیلی بیشتر از آنچه روی آنها اتفاق افتاده، تغییر کنند.
وی با اشاره به اینکه روندی که در جراحیها وجود دارد متأسفانه یا خوشبختانه کاملا به سود پزشکان است، در مورد دلیل این افراد برای عمل کردن میگوید: بهنظر من بسیاری از مراجعهکنندگان راه خود را در زندگی گم کردهاند و از زندگی ناراضی هستند بنابراین نخستین تغییری که به ذهنشان میرسد این است که چهرهشان را تغییر بدهند تا شاید بعدا در کار و زندگیشان تغییر ایجاد شود. بسیاری از آنها اگر توان مالیشان هم اجازه ندهد باز به هر طریقی که شده این کار را میکنند. بسیاری از آنها به این دلیل که دخترخاله و همسایهشان عمل کرده، این کار را میکنند. بینش اشتباه افراد که از طریق خانواده، دوستان و رسانهها ایجاد شده، تلقی از زیبایی و زشتی ایجاد کرده که بهنظر من با صحبتهای من جراح تغییر نخواهد کرد و نیاز به تیم مشاوره هم برای افراد و هم برای خانوادههایشان است. وی معتقد است که زیبایی مجموعهای از چگونه رفتار کردن، صحبت کردن، نشستن و برخاستن است و میگوید: اگر بپذیریم که هیچ ذرهای از هستی زشت خلق نشده، میتوانیم دوران پیری را هم زیبا ببینیم اما متأسفانه افراد مسن هم زیبایی را بهصورت مطلق میخواهند.
وی چند نکته را برای کسانی که بهدنبال تغییر از طریق جراحی هستند، یادآوری میکند و میگوید: اگر دوست دارید به سمت خوشبختی بروید خودتان را برای آن آماده کنید و ایرادات درونی و ظاهری را با هم رفع کنید. بسیاری از ایرادات ظاهری با تغذیه سالم قابل رفع هستند. اگر برای پیدا کردن همسر دست به جراحی میزنید بدانید کسی که شما را دوست داشته باشد شما را آنگونه که هستید باید بخواهد بنابراین خودتان را آنگونه که دیگران را راضی میکند، تغییر ندهید. اگر تصمیم به جراحی گرفتهاید حتما قبلش مطالعه کنید و عوارض روشها و داروهای مورد استفاده را بررسی کنید. توقع معجزه از پزشکان نداشته باشید و همیشه یادتان باشد اگر تغییر از درونتان شروع نشده باشد، بعد از مدتی دوباره از زندگی خسته میشوید.