در همه این گزارشها توصیههای مختلفی شده است که در یک راستا نیست. برخی از این توصیهها براساس بازتولید شرایط سیاسی کنونی بهنحوی که با تحولات کنونی همگونی بیشتری داشته باشد و برخی دیگر در چارچوب دگرگونی بنیادی رفتارها و نوع رابطه با برخی کشورهای منطقه است.
بوش بهدلایل شخصیتی و احتمالاً تحت تأثیر گروه نئومحافظهکارانی که همچنان طرف مشورت او هستند، یک سیاست کاملاً محافظهکارانهای را درجهت حفظ وضع موجود انتخاب کرده و به همین علت بوش در طرح جدید خود بر ادامه دشمنی با ایران و سوریه اصرار داشته و کشورهای عربستان سعودی، اردن و شیخنشینهای خلیجفارس را به همکاری با آمریکا دعوت کرد.
2- در طرح جدید آمریکا، بوش از دولتهای عربی دعوت کرد تا با دولت عراق همکاری بیشتری داشته باشند. تأکید بوش بر این مقوله که شکست آمریکا در عراق به گسترش تروریزم در منطقه و جهان خواهد انجامید و دامان بسیاری از کشورهای عربی را خواهد گرفت، نکته مهمی را در دل دارد.
اولویت آمریکا در خاورمیانه در حال حاضر تحت کنترل درآوردن شرایط امنیتی عراق است و بوش بر این باور است که موفقیت در این زمینه میتواند به حزب جمهوریخواه کمک کند تا شکست انتخابات کنگره را در انتخابات 2 سال بعد ریاست جمهوری جبران کند و دعوت از کشورهای عربی برای همکاری در موضوع عراق در این چارچوب صورت میگیرد.
باتوجه به اولویت امنیتی آمریکا در عراق دعوت از کشورهای عربی متضمن نوعی اتهام به مشارکت در فرایند ناامنی در عراق و تهدید نیز هست که توجه بسیاری از تحلیلگران را به خود جلب کرده است.
3- در سیاست جدید بوش، به دشمنی با ایران و سوریه اشاره شده است و شاید حمله نیروهای آمریکایی به دستور مستقیم بوش به ساختمان کنسولی ایران در اربیل و بازداشت دیپلماتهای ایرانی، در این چارچوب انجام پذیرفته است.
آمریکا از نفوذ گسترده ایران در منطقه خاورمیانه در هراس است و میکوشد با ایجاد محدودیت برای ایران در عراق، دولت مالکی را به دور شدن از ایران وادار کند و از این رهگذر تأثیر و نفوذ ایران در عراق را محدود سازد.
بهموازات این اقدام رابطه میان دولتهای عربی و دولت مالکی باید بهبود یابد و آنها را وادار کند تا جای ایران را پر کنند.
جالب است از زمان سقوط رژیم صدام حسین در عراق تاکنون دولتهای عربی به دولت منتخب مردم عراق روی خوش نشان ندادند و با فعال کردن جبههگیری و تعصب مذهبی کور، نقش منفی در مقابل دولت عراق اتخاذ کردند و این درحالی است که ایران بهرغم موضع منفی خود نسبت به اصل مداخلهگرایی آمریکا در امور داخلی منطقه و اشغال نظامی عراق، اراده مردم عراق را محترم شمرده و جزو اولین کشورهایی بود که با دولت جدید عراق رابطه سیاسی برقرار ساخت و همکاری با آن را آغاز کرد.
تمکین دولتهای عربی در برابر سیاستهای جدید آمریکا آنها را وادار خواهد کرد تا راهبردهای فعلی خود را تغییر دهند بهویژه این که این سیاستها در چارچوب فتنه مذهبی، چراکه این دولتها و رسانههای وابسته به آنها سیاستهای خود را در محیط تشدید اختلافات مذهبی دنبال میکردند و در شرایطی جدید ناگزیرند گفتمان تعصبآمیز مذهبی را کنار بگذارند و با دولت مالکی همکاری کنند.
4 - به گفته مالکی نخستوزیر عراق، این کشور در حال حاضر برای برون رفت از بحران سیاسی کنونی نیازمند نوعی آشتی ملی میان بازیگران سیاسی فعال در داخل و همکاری همه کشورهای هممرز با عراق است و قطعاً سیاست جدید بوش که مبتنی بر دشمنی با برخی کشورها و دعوت دیگر کشورها به همکاری است، نمیتواند همجهت با راهبرد دولت منتخب مردم عراق باشد.
5- اعتراف بوش به شکست راهبرد قبلی و تأکید همه مسئولان آمریکا در اینکه هیچکس در آمریکا راهحل سحرآمیزی برای خروج از بحران عراق ندارد، نکته بسیار مهمی است، چراکه بوش از راهبرد شکست خورده قبلی بهشدت حمایت میکرد و طرح جدید خود بازتولید همان سیاست ائتلاف و دشمنی و مداخلهگرایی است و اگر این سیاست تا ماه نوامبر نتیجه قطعی نداشته باشد، هیچکس طرحی برای خروج از بحران عراق در اختیار ندارد.