سالها پیش از این کن دو نوع حضور از سینماگران ایران را تجربه کرده بود. یکی مربوط به دهه 90 میلادی میشود که سینماگرانی مثل عباس کیارستمی؛ به حق دل تمام روسای کن را میبردند و تماشاگران و منتقدین نیز مبهوت فیلمهای ایرانی میشدند و جوایزی نیز مثل نخل طلا برای نخستین بار به کشورمان تعلق گرفت.
این درحالی بود که هم جشنواره و هم فیلمساز با روسای سینما مشکل آنچنانی نداشتند و بدیهی بود که خبر موفقیت فردی مثل کیارستمی تا آنجایی که میشد انتظار داشت؛ از سوی این مدیران با استقبال هم همراه میشد (بگذریم از آن مرتبهای که حضور کیارستمی بر روی سن در هنگام دریافت جایزهاش به مذاق بسیاری از مدیران خوش نیامد) و حتی این موفقیت در کارنامه شخصی و مدیریتشان نیز لحاظ میشد.
نوع دیگر حضور فیلمهای ایرانی و موفقیتهایشان در کن؛ مربوط به فیلمهایی بود که یا سازنده شان فقط ایرانی الاصل بودند و ریشهای در داخل نداشتند و یا اینکه سینماگرانی بودند که علیرغم سالها حضور در بدنه سینمای ایران؛ به خاطر شرایط خاص مغضوب مدیران وقت قرار داشتند.
به هرروی در هردو زمان؛ چه زمان ماه عسل سینمای ایران در کن و چه در زمانی که حضور ایران بسیار کمرنگ شده بود؛ حضور در کن از سوی مدیران فارابی و خانه سینما با داشتن پاویون اختصاصی مستمر و پر رنگ بود. روندی که از سال 87 کمرنگ شد.
این کمرنگی به چند دلیل صورت میگرفت که مهمترینش همان خالی بودن جیب سینما عنوان میشد. چنانچه پیش از این و به هر روی حضور فارابیون در کن؛ فقط مختص به شرکت در سمینارها نمیشد. داشتن غرفه در بازار فیلم کن و خرید و فروش آثار سینمایی و حق پخش و آشناییهای فرهنگی و.... یکی از اصلیترین و شاید مهمترین اقدامات و اهداف بقیه شرکت کنندگان بوده و هست و مدیران فارابی نیز در بازار فیلم کن تولیداتی را خریداری میکردند. و یا حق پخشی را در اختیار میگرفتند و اگر میشد محصولات وطنی را عرضه میکردند...
حالا در آستانه کن 64 ؛ گویا قرار نیست بازهم حضور جدی در کن داشته باشیم. مدیران خانه سینما اگرچه چند سال گذشته به همراه مدیران فارابی در کن شرکت میکردند اما گویا امسال از بیخ و بن به (دلیل ریاضت اقتصادی در پیش گرفته شده ا ز سوی ایشان) قید رفتن به کن را زدهاند. و فقط برای حضور در کنگره فیاپ (انجمن بینالمللی تهیه کنندگان) مدیرعامل این مجموعه به کن 64 اعزام خواهد شد. البته مدیران و اهالی خانه سینما تصمیم گرفته با ذخیره سازی و سپس سرمایه گذاری و همچنین تاسیس یه موسسه خصوصی سینمایی بتوانند در دورههای بعدی کن حضور موفق داشته باشند... فارابیها نیز اگرچه در کن 64 شرکت میکنند اما به احتمال قریب به یقین هم سبد خریدشان فوق العاده کوچک خواهد بود و هم نقدینگی موجود در جیبشان بسیار اندک...
جرقههای سینمایی ما در این 2 دهه، هیچکدام حاصل برنامه ریزی نبوده است. نبوغ یک کارگردان با ساخت یک فیلم استاندارد باعث موفقیت سینمایمان در کن و دیگر فستیوال های سینمایی میگردید. اگرچه تهیه کننده برخی از فیلمهایی که پیشرو در کسب جوایز سینمایی در آن ور آب پس از انقلاب شدند ؛ نهاد هایی دولتی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودند اما برنامه ریزی از هر نوع برای موفقیت سینمای ایران و بین المللی شدنش هرگز مطرح نشده که اصلا در الویت نبوده است. در واقع موفقیت مثلا فیلمی مثل زیر درختان زیتون و یا طعم گیلاس در کن دورههای دور هیچ ربطی به برنامه ریزی سینمایی نداشت؛ در حال حاضر فروش خوب فیلم کپی برابر اصل در اروپا و نیویورک نیز هیچ ربطی به سینمای ایران ندارد.
فارابی، خانه سینما؛ دیگر نهادهای کوچک و مرتبط با سینما و بدنه سینما همگی و همگی وابسته به دولتند. سینمای ما حقوق بگیر و کارمند دولت است. وام را دولت میدهد و ارشاد بر آن نظارت دارد. در این حالت هیچ انتظاری برای حضور مستمر ایران در جشنوارههای سینمایی معتبر وجود ندارد. و همان تک جرقهها را اگر و اگر داشته باشیم باید کلاهمان را ده ذرع بالا بیندازیم.
و دیگر اینکه مسئولان خانه سینما اظهار امیدواری کردهاند که در کن 65 با داشتن پاویون مستقل از فارابی حضور فعال در این جشنواره خواهند داشت. قرار است خانه سینماییها منابع مالی شان را برای هزینه کردن؛ اولویت بندی کنند و همچنین تفاهم نامهای با شرکتی خصوصی منعقد نمودهاند تا در سال 90 به خود کفایی برسند!
و اولین قدمشان هم برای رسیدن به این هدف این است که از زیر بلیط فارابی بیایند بیرون و اصلا در کن شرکت نکنند چراکه در صورت شرکت در کن 64 مجبورند چایی و بیسکوئیتشان را در غرفه و پاویون فارابی به اشتراک نوش جان کنند. از این رو قید کن امسال را زدند و مدیرعامل محترم خانه سینما فقط یک تک پا در همان اجلاس فیاپ تشریف فرما خواهند شد .....
پس با این برنامه ریزیها ماه عسل سینمای ایران دوباره در کن که هیچ در ونیز و برلین و حتی در ینگه دنیا و در فستیوالهای فیلم نیویورک و شیکاگو و ... هم شروع خواهد شد و کار به جایی خواهد رسید که در اسکار نیز بیدغدغه نماینده خواهیم داشت.....