به دست آوردن عنوان بهترین مربی جهان برای رضا مهماندوست در رقابتهای قهرمانی جهان 2011 آن هم در مهد تکواندو و کشوری که خود بزرگترین صادرکننده مربی به اقصی نقاط دنیاست، افتخاری بس بزرگ است، به همین دلیل پس از قهرمانی تیم ملی در رقابتهای جهانی به سراغ مربی این تیم رفتیم. گفتوگوی مهماندوست را در خصوص این مسابقات با همشهری میخوانید.
- خیلیها میخواهند بدانند مهماندوست پس از قهرمانی تیمش در جهان و پایان دادن به حکومت 38ساله کرهایها چه حس و حالی داشت.
باور کنید که در سایه دلاوری بچهها و به عظمت نام ایران تمامی شرکتکنندگان به پای ما با احترام میایستادند و با نگاهشان در طول مسابقات تحسینمان میکردند، به همین دلیل در هیچ رویداد دیگری از قهرمانی تا به این حد خوشحال نشده بودم، خصوصا اینکه میدانستم که مردم ایران نیز از این قهرمانی احساس غرور میکنند و این حس برایم حتی از بالای سر بردن جام قهرمانی و کسب عنوان بهترین مربی جهان هم ارزشمندتر بود.
- پس آن همه نگرانی قبل از مسابقات بیهوده بود و کرهایها نتوانستند اهداف خود را همانند دورههای گذشته عملی کنند؟
آن نگرانیها بیهوده نبوده و آنان با وجود قهرمانی ما در چند مورد با ناداوری رنگ مدال ما را تغییر دادند. باور کنید که اگر این مسابقات در هر کشوری غیر از کره برگزار میشد، تیم ایران میتوانست با 6مدال طلا قهرمان شود. کرهایها در روز پایانی و در حالی که کوروش رجلی 2بر صفر از قهرمان آنان پیش بود با کمک داوران، ضربه برخوردنکرده به سر رجلی را 3امتیاز دادند و او را در عین شایستگی از دستیابی به مدال طلا محروم ساختند. محمد معتمدباقری هم به اشتباهات داوران باخت تا جایی که هم داور و هم اعضای ژوری در دیدار پایانی این وزن محروم شدند بدون آنکه بابت این اشتباه از ما عذرخواهی کنند. رضا نادریان هم میتوانست طلایی دیگر ایران باشد که متاسفانه قدر فرصتها را ندانست.
- خوشبختانه برگزاری مسابقات هر وزن در 2روز هم برای قهرمان نشدن ایران موثر واقع نشد.
البته کرهایها با بردن مسابقات در منطقهای به اسم ایالت شیلا، تلاش کردند تا به خواستهشان برسند، اما هرگز حریف قهرمانان ما نشدند که با تمام وجود و در بالاترین سطح آمادگی در مسابقات حاضر شده بودند. در طولمسابقات نزدیک به 200تا300نفر افراد غیر مسئول با کت و شلوار و کراواتهای یکدست دور میدان قدم میزدند که معلوم نبود چه کسی مجوز حضور برای آنان صادر کرده بود. بعد از قهرمان نشدن کره «کانگ» رئیس فدراسیون تکواندوی این کشور حکم به اخراج همه کارکنان فدراسیون، کادر فنی و حتی آبدارچیها داد. در مورد مصدومان و ضربخوردگی هم باید از گروه پزشکی و ماساژورهای همراه تیم تشکر کنم که با 3ساعت خوابیدن در طول شبانه روز توانستند کمک بزرگی به موفقیت تیم کنند. البته ما فکر همه چیز را کرده بودیم و تمرین با وزنههای سنگین باعث شد تا با قویشدن عضلات، قهرمانان ما کمتر از ناحیه رباط و تاندونها دچار مشکل شوند.
- راجع به ناکامی اکبر نتاج و نادریان چه میگویید؟
اکبر نتاج کمتجربهترین عضو تیم بود و فشار مسابقات روز اول هم در ناکامیاش مقابل حریف باتجربه تاجیک بیتاثیر نبود. از او بهتر هم نداشتیم وگرنه همه تیمها انتظار حضور یک مبارز با تجربهتر از ایران را در روز اول داشتند. رضا نادریان هم ورزشکاری استثنایی است ولی حیف که قدر فرصتها را نمیداند. البته او در مصاف با نماینده میزبان زورش به قهرمان بازیهای آسیایی گوانجو نرسید.
- نتایج به دست آمده تا چه اندازه برای شما راضیکننده بود؟
راستش از ته دل از نتایج به دست آمده راضی نیستم؛ اگرچه هیچگاه تیم ملی تکواندو در هیچ دورهای در 8وزن صاحب 6مدال نشده و مرغوبیت مدالهایش هم به اندازه این دوره نبوده است.
- شما قبل از این قهرمانی یکبار هم با تیم تایوان در بازیهای المپیک آتن قهرمان شده بودید. آیا در این دوره هم با پیشنهادهایی از کشورهای دیگر روبهرو شدید؟
بله، روسها و هلندیها پیشنهاد همکاری به من دادهاند و تایوانیها هم دوباره ابراز تمایل کردهاند که من مسئولیت تکواندوی این کشور را برعهده بگیرم و حتی گفتهاند که تعیین دستمزد هم با من باشد ولی این را نه به عنوان بازارگرمی برای خود بلکه به همه و از جمله مسئولان تکواندوی ایران هم گفتهام که تا زمانی که تکواندوی ایران به من نیازداشته باشد، هرگز به هیچ پیشنهادی پاسخ مثبت نخواهم داد.
حتی در «کیونگجو» از سوی تایوانیها دعوت به شام شدم که همراه با اعضای کادر فنی و آقای ذوالقدر در این مراسم شرکت کردم. من بنا به خواست خودم و خانوادهام چند سال پیش از تیم تایوان جدا شدم و با وجود چندماه بیکاری، آنقدر صبوری به خرج دادم تا سرانجام سرمربی تیم ملی ایران شدم.
- قرارداد شما با تیم ملی تا چه سالی است؟
باور کنید من هنوز هیچ قرارداد رسمی با فدراسیون تکواندو ندارم. به خاطر تکواندو از کارخانه سایپا اخراج شدم و از ادامه تحصیلات دانشگاهی بازماندم و هم اکنون فاقد هرگونه بیمه اجتماعی یا خدمات درمانی هستم. واقعا در این زمینه ما مربیان، مظلوم واقع شدهایم و وقتی میخوانم آقای غلامرضا محمدی میگویند پول ورزش را به مربیان خارجی میدهند و مدال را از کشتی، وزنهبرداری و تکواندو میخواهند، حق را به او میدهم. ما نیز دلمان میخواهد که به اندازه یک هزارم توجه به آقای «کیروش» به ما هم اهمیت دهند که اگر مملکتمان را دوست نداشتیم، میتوانستیم همانند او جذب کشورهای دیگر شویم.
- درآمد سالانه یک مربی برجسته تکواندو در طول یک سال چقدر است؟
چیزی حدود 20تا25میلیونتومان ؛ تازه حق هم نداریم که در اوقات بیکاری حتی سرمربیگری یک تیم باشگاهی را بپذیریم.
- برگردیم به مسابقات قهرمانی جهان؛ برخیها معتقدند که کرهایها فاقد آن قدرت پیشین هستند و قهرمانی ایران و درخشش تیمهایی مثل اسپانیا و ترکیه را نباید به حساب قدرتمندی و پیشرفت تکواندوی این کشورها گذاشت.
من برعکس فکر میکنم، آنانی که تکواندو را تعقیب میکنند خوب میدانند که قهرمانان کنونی کره از نظر تکنیک و چابکی بسیار بالاتر از قهرمانان دیروز این کشورند. دلیل کمرنگ شدن قدرت کرهایها ناشی از حضور المپیکی تکواندو و گسترش این رشته در جهان است و کشورهایی مثل ایران با کار علمی و تلاش زیاد توانستهاند از بنیانگذار تکواندو جلو بزنند. هدف این عده کمرنگکردن قهرمانی ایران و نادیده گرفتن زحمات مربیان، ورزشکاران و فدراسیون است.
- این قهرمانی در تداوم موفقیتهای چند سال اخیر در مسابقات قهرمانی آسیا، جامجهانی و بازیهای آسیایی گوانجو به دست آمده. آیا فکر میکنید که همچنان بتواند سالها تداوم پیدا کند؟
تکواندوی ایران هم اکنون پشتوانههای خوبی دارد و نتیجه حاصله نیز در تداوم قهرمانی ایران در ارتشهای جهان، نوجوانان جهان و دانشجویان جهان رنگ تحقق به خود گرفته و همچنان میتواند استمرار داشته باشد.