بهانه این سخنرانی تحولات اخیر خاورمیانه بود و رئیسجمهور آمریکا برای تاکید بر اینکه قرار است این سخنرانی حاوی پیام جدید واشنگتن در پی رویدادهای اخیر جهان عرب باشد، محل این سخنرانی را وزارت خارجه آمریکا انتخاب کردهبود. این سخنرانی در شرایطی انجام شد که نیمی از جهان عرب با اعتراضهای مردمی روبهروست، 2 متحد دیرینه آمریکا در شمال آفریقا از قدرت ساقط شدهاند، همپیمانان دیگر هم با شرایط مشابه روبهرو هستند، فلسطینیان بعداز دستیابی به آشتی ملی و جلب حمایت گسترده و یکپارچه افکار عمومی عرب و جهان در آستانه به دست آوردن عنوان رسمی کشور مستقل در سازمان ملل هستند و بنیامین نتانیاهو این هفته میهمان واشنگتن است.
همه اینها باعث شدهبود تا این سخنرانی در کانون توجه ناظران و کشورهای منطقه قرار گیرد. اما سخنان اوباما توقعات را برآورده نکرد. اوباما در ژوئن سال 2009، 6 ماه بعد از شروع به کارش در کاخ سفید، در دانشگاه قاهره سخنرانی کرد. موضوع آن سخنرانی آغاز دوباره در روابط میان واشنگتن و جهان اسلام بود. او در آن سخنرانی اشارههایی از زندگی شخصی خودش آورد و گفت که روابط جهان اسلام و آمریکا دیگر مبتنی بر احترام متقابل و جایگاه برابر است.
بسیاری از کارشناسان آمریکا و منطقه خاورمیانه، سخنرانی روز پنجشنبه را قاهره 2 نام گذاشتهبودند. اما واقعیت این است که هدف سخنرانی اخیر بیشتر از آنکه خاورمیانه و مخاطبان این منطقه باشد، مخاطبان داخل آمریکا بود. برای مخاطبان داخل آمریکا این یک سخنرانی موفق دیگر از سوی رئیسجمهوری بود که در سالهای گذشته نشان داده سخنرانترین رئیسجمهور تاریخ آمریکاست. او میتواند یک ساعت بدون نگاه به متن و با استفاده از کلمات تاثیرگذار سخنرانی کند. اما از اقدامات عملی خبری نیست. در جهان عرب و اسلام این سخنرانی موفقیتی نداشت. مردم جهان عرب خودشان میدانند که در 6 ماه گذشته چهکردهاند و چه دستاورد بزرگی داشتهاند و نتیجه این تحولات چه خواهد شد.
دیکتاتوری مشکل خود آنها بود و خودشان هم حلش کردند. اعراب به سخنرانی اوباما گوش ندادند تا تحلیل شرایط کنونیشان را از زبان او بشنوند. آنها منتظر شنیدن حرفی از زبان رئیسجمهور تنها کشور حامی اسرائیل درباره این مهمترین معضل جهان بودند. این انتظار مشترک جهان عرب از این سخنرانی بود. این انتظار بعد از سخنرانی 2 سال پیش در قاهره همچنان ادامه داشته و این بار هم برآورده نشد. اکنون آنها که بسیار منتظر این سخنرانی بودند به 2 دسته تقسیم شدند. یک گروه که هنوز مجذوب سخنرانیهای اوباما هستند، میگویند ساختار سیاست در آمریکا چنان است که حتی اگر رئیسجمهوری بخواهد هم نمیتواند اسرائیل را وادار به کاری کند. گروه دیگر اما میگویند دیگر نباید منتظر حرفهای آقای سخنران نشست.
بخش هایی از سخنرانی اوباما
تحولات 6 ماه اخیر جهان عرب تلاش برای دستیابی به آزادی و دمکراسی است. آمریکا از این تلاشها حمایت میکند. حاکمان در این کشورها از بحرین تا سوریه یا باید دورانگذار را مدیریت کنند یا کنار بروند. بحرین باید مذاکرات جدی با مخالفان را حتی از درون زندان آغاز کند. البته حکومت بحرین حق مشروعی در احیای ثبات در کشورش دارد. آمریکا بخشی از بدهیهای مصر و تونس را میبخشد و صندوقی برای کمک به وضعیت اقتصادی این کشورها تاسیس میکند.
جهان دیگر از این روند طولانی مذاکرات اسرائیل و فلسطینیها و به نتیجه نرسیدن آن خسته شده. فلسطینیان نباید بهدنبال منزوی کردن اسرائیل از طریق اعلام کشور مستقل فلسطین در ماه سپتامبر در سازمان ملل باشند. این کار به جایی نمیرسد. اسرائیل هم باید بداند که این روند اشغال قابل دوام نیست. خطوط سال 1967 باید بهعنوان مرزهای 2 کشور فلسطین و اسرائیل به رسمیت شناخته شود. آمریکا متعهد به امنیت اسرائیل بوده و این اصلی برگشتناپذیر است.