این روند بعد از حضور او در این سازمان هم ادامه داشته است. حالا بعد از رفتن حمیدرضا بقایی نوبت به مدیریت روحالله احمدزاده کرمانی رسیده که خود او نیز از یاران نزدیک مشایی به حساب میآید. اسفندیار رحیممشایی، مدیر دفتر رئیسجمهور، رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در دوره پیشین شهرداری و مدیر شبکه رادیویی تهران، در حالی سال گذشته 50سالگی را پشت سر گذاشت که ریاست شورای هماهنگی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور نیز به سوابقش اضافه شد.
مشایی، نزدیکترین همکار احمدینژاد در دولت، پاییز 2سال پیش به شورای هماهنگی مناطق آزاد کشور رفت. اما تا همین یک سال پیش کسی از ماهیت این شورا، اقدامات آن و ضرورت شکلگیری آن چیزی نمیدانست؛ اگر چه صرفا حضور مشایی در آن شورا کنجکاوی بسیاری را برانگیخته بود. تا اینکه سرانجام حمید بقایی، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، مدیر سابق فرهنگسرای آیتی و مدیر واحد انفورماتیک سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در دوره ریاست مشایی بر این سازمان و مدیر سابق برنامهریزی رادیو پیام که به سمت دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور برگزیده شد، اواسط خرداد سال گذشته کنفرانس خبری ترتیب داد و در آن اقداماتی را که قرار است این شورا پیگیری کند، اعلام کرد. پس از آن بود که با حکم بقایی، سیدرضا موسوی به سمت سرپرست جدید سازمان منطقه آزاد قشم منصوب شد.
سیدرضا موسوی، معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، مدیر سابق روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و مسئول روابط عمومی رادیو قرآن، که یکسال است به ترکیب هیأت مدیره سازمان منطقه آزاد قشم اضافه شده، جانشین محمد اصغری،مدیرعامل منطقه آزاد قشم شد. محمد اصغری که از اردیبهشتماه سال85 مدیریت سازمان منطقه آزاد قشم را بر عهده داشت، پیش از آن شهردار منطقه 11 تهران بود.
حلقه یاران تکمیل شد
با رفتن نزدیکترین همکار رئیسجمهور به شورای هماهنگی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی و بهدنبال آن مدیران سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به این شورا، این تصور مطرح شد که قرار است گردشگری در مناطق آزاد متحول شود و رونق بیشتری بیابد اما پس از گذشت یکسال مشخص شد که حضور آنها در شورای هماهنگی مناطق آزاد ارتباطی به مدیریتشان بر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ندارد، بلکه به رابطه نزدیک آنها با مشایی مربوط است.
با رفتن اسفندیار رحیممشایی از رادیو به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، حمید بقایی که سابقه حضور در بخش برنامهریزی صدا و سیما را داشت نیز مدیریت واحد انفورماتیک این سازمان و همچنین مدیریت فرهنگسرای آیتی را به عهده گرفت. اگر چه بقایی دانشآموخته انفورماتیک است و بهنظر میرسد به همین دلیل چنین سمتی را به عهده گرفته بوده، اما انتصاب او به قائم مقامی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، ریاست سازمان میراث و گردشگری و سرانجام دبیری شورای مناطق آزاد و ویژه اقتصادی نشان داد که تحصیلات او در برگزیده شدن به سمتهای مختلف هیچ نقشی نداشته است؛ چنان که نبود تخصص و تجربه بقایی در میراث فرهنگی بارها تعجب و افسوس کارشناسان این سازمان را در جلسات مختلف برانگیخت.
نگاهی به دیگر انتصابهای مشایی و همکاران او نشان میدهد که تنها ویژگی برگزیدگان در سمتهای مختلف، ارتباط با مشایی از دوره وزارت کشور، رادیو و شهرداری است. مدیر روابط عمومی رادیو قرآن که از سوی بقایی سرپرست منطقه آزاد قشم شده است، در فاصله میان این دو سمت، مدیر روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و سپس معاون گردشگری این سازمان بوده است.
علیاصغر پرهیزگار یکی دیگر از کارمندان رادیوست که با حضور مشایی و بقایی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، به این سازمان آمد و مدیر عامل کانون اتومبیلرانی شد.
ناخدای کشتی به گل نشسته
روحالله احمدزادهکرمانی متولد 1357 و از نزدیکترین یاران مشایی در دولت است. او پیش از انتخاب بهعنوان استاندار استان پر اهمیت فارس،دورهای را در ریاست دانشکده خبر گذراند که بخش عمدهای از ریاستش در تحصن و مخالفت دانشجویان این دانشگاه با نحوه مدیریتش سپری شد. یکی از اقدامات مناقشه برانگیز احمدزادهکرمانی در دانشکده خبر احداث یک دیوار کاذب در سلف سرویس برای جداسازی غذا خوری دانشجویان پسر و دختر بود که با اعتراض دانشجویان تنها 3هفته دوام آورد و پس از آن برچیده شد. احمدزاده از شهریور86 به مدت 18ماه ریاست دانشکده خبر وابسته به ایرنا را بر عهده داشت و پس از آن به سمت رئیس مرکز مطالعات، تحقیقات و آموزش وزارت کشور منصوب شد.احمدزادهکرمانی، استاندار جوان و پر حاشیه فارس اکنون جانشین بقایی، یار دیگر مشایی در میراث فرهنگی شده است. به گزارش وبسایت سامانه خبری سازمان میراث، او دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی از دانشگاه امام صادق(ع) و نیز دارای مدرک دکترای تخصصی مدیریت رسانه و عضویت هیأت علمی دانشگاه با درجه استادیاری است.
با آغاز به کار دولت دهم، استانداری استان فارس به احمدزاده 31 ساله رسید. سمت استانداری برای مدیر جوان چندان هم بیحاشیه نبود. این انتخاب از همان ابتدا مورد اعتراض نیروهای قدیمی جریان اصولگرا در فارس قرار گرفت تا جایی که برخی از آنها برای رساندن صدای اعتراض خود به احمدینژاد راهی تهران شدند. پاسخگویی به آنها به رئیس دفتر رئیسجمهور حواله شد. مشایی تنها به یک جمله اکتفا کرد: «احمدزاده کرمانی از بهترین مدیران دولت است. بروید و خود را با او هماهنگ کنید.» راز موفقیت این مدیر و انتخاب او بهعنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را میتوان در همین جمله یافت. او از این لحاظ خوششانس بود ولی میزان مخالفت با عملکرد احمدزاده تا اندازهای بود که آیتالله احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان کمی پس از سفری که به استان فارس در سال گذشته داشت، در خطبههای نماز جمعه تهران در 19 آذرماه انتقادهایی را متوجه عملکرد روحالله احمدزاده طرح کرد. آیتالله جنتی در بخشی از سخنان خود در خطبههای نماز جمعه اینگونه سخن گفت: «چگونه میتوان چنین فردی را بدون هیچ تجربه مدیریتی بهعنوان استاندار این منطقه مهم منصوب کرد.» ضمن اینکه 12نماینده از 17 نماینده استان فارس هم در نامهای از صحبتهای دبیر شورای نگهبان حمایت کردند.
یکی دیگر از حاشیههای مورد بحث استانداری احمدزاده به دو بار سفر علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی به استان فارس برمیگردد؛ آنجایی که او برخلاف رسم معمول در هیچ کدام از این دو سفر به استقبال رئیس مجلس نرفت و با انتقاد رسانهها مواجه شد. مخالفتها با احمدزاده این یار مشایی تنها به اینجا ختم نشد؛ بسیج دانشجویی 5 دانشگاه شیراز نیز چند هفته پیش در نامهای سرگشاده که در آن از او به «جناب مسئول نسل سومی، جناب گزینشی و جناب نماینده مکتب ایرانی استان» یاد شده بود، انتقاد کردند.اکنون روحالله احمدزاده کرمانی با 2تجربه مدیریت پر حاشیه در دانشکدهای با 700دانشجو و استانی بزرگ با جمعیت4.5 میلیوننفر به معاونت رئیسجمهور و ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی منصوب شده است.
سرنوشت شورای هماهنگی مناطق آزاد
با رفتن اسفندیار رحیممشایی، به شورای هماهنگی مناطق آزاد و پیوستن یاران او نظیر بقایی، موسوی و اردکانی به این شورا، نخستین پرسشی که به ذهن خطور میکند این است که چه جذابیتی این حلقه یاران را به مناطق آزاد کشانده است. پیشینه فعالیتهای مشایی در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و سازمان میراث و گردشگری نشان میدهد که این دوست و همکار نزدیک رئیسجمهور، هر جا مشغول به کار شده، اختیارات وسیع و بودجه هنگفت در اختیار داشته است و حتی در مواردی بیش از بودجهای که در اختیار داشته هزینه کرده است؛ نمونههایی نظیر هزینه کردن 50 میلیارد تومان در عرض 6ماه در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران که مبلغی حدود 2برابر بودجه سالانه این سازمان بوده و بلاتکلیفی حدود 17میلیارد تومان از اموال این سازمان در آن دوره که از اختیارات وسیع مشایی در هنگام کار با احمدینژاد حکایت دارد.
او در هنگام مدیریت در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز بودجه هنگفتی برای این سازمان در اختیار گرفت و وعدههای بسیاری نیز داد؛ نظیر ساخت هزار سرویس بهداشتی با مشارکت اسپانیاییها در جادهها که البته به سرانجام نرسید. با رفتن مشایی از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بسیاری از فعالان گردشگری به این نتیجه رسیدند که دیگر قرار نیست کار مهم یا بودجه قابل توجهی به این سازمان اختصاص یابد، حال باید دید که با رفتن مشایی به مناطق آزاد آیا وعدههای بزرگ و بودجههای هنگفت برای این مجموعه نیز میآید یا نه؟