درحالیکه آنچه رسانهها در روزهای گذشته درباره جشنواره کودک نوشتند اگر همه صددرصد مبتنی بر واقعیت نبود، تا حد زیادی مستند به وقایعی بود که حتما خود دوستان بهتر و بیشتر از اهالی رسانه از آن مطلعند. فرض را بر این میگیریم که همهچیز بر وفق مراد است و هیچ مشکلی هم برای برگزاری جشنواره کودک وجود ندارد. آیا این شیوه برگزاری فستیوال کودک درست است؟ کدام جشنواره سینمایی را در دنیا سراغ دارید که خودش سفارش تولید فیلم بدهد و سرمایهاش را تأمین کند صرفا برای اینکه برنامه نمایش فیلمش خالی نماند و پس از برگزاری جشنواره هم یا کاری به اکران عمومی نداشته باشد یا در بدترین شرایط آنها را به نمایش عمومی درآورد؟ این کاری است که تنها در ایران رواج دارد و اگر درمورد برخی جشنوارههای موضوعی زیاد توی ذوق نمیزند درباره فستیوالی که 25سال قدمت دارد و محل نمایش فیلمهای بلند سینمایی است قطعا سؤالبرانگیز است.
در یک دهه اخیر هر مدیری که متولی سینمای ایران شده، احیای سینمای کودک را در رئوس برنامههایش اعلام کرده ولی در همچنان بر همان پاشنه میچرخد. واقعیت این است که سینمای کودک و نوجوان سالهاست دوران طلاییاش را سپری کرده و اگر این جشنواره نیمبند هم نبود فاتحه این سینما کلا خوانده میشد. گذشت آن روزگاری که پرفروشترین فیلمهای اکران آثار کودک چون «شهر موشها»، «دزد عروسکها» و «کلاه قرمزی و پسرخاله» بودند و در محافل بینالمللی نیز «خانه دوست کجاست؟»، «بچههای آسمان» و «بادکنک سفید» برای سینمای ایران افتخارآفرینی میکردند.
روزهایی که اصفهان میزبان شایستهای برای سینمای کودک بود و جشنواره اگرنه بهشکلی آرمانی که در حد مقدور و ممکن، آبرومند و کاربردی برگزار میشد. حالا روزگاری است که هر جمله مثبتی درباره سینما و جشنواره کودک را باید با افعال ماضی تمام کرد. فراموش کردن کودکان که جزو مهمترین مخاطبان سینمای ایران در دهه 60 بودند، سینمای کودک را به موجودی نحیف، بیمخاطب و بهشدت آسیبپذیر مبدل ساخته که تنها به پشتوانه یاری دولت میتواند قدم از قدم بردارد. فستیوال کودک نیز بهتبع سینما، همین وضعیت را دارد. درحالیکه باید در 25سالگی جوان برومندی باشد، چونان طفلی است که بدون کمک والدینش نمیتواند راه برود.