آمریکا با وادار کردن روسیه برای همکاری به منظور تغییر رژیم در لیبی، به پیروزی دیپلماتیک بزرگی در این زمینه دست یافت؛ اما این موضوع خشم چین را برانگیختهاست. اکنون لیبی به محور منازعه و دلخوری روسیه و چین تبدیل شدهاست.
به محض اینکه «دیمیتری مدودف»، رئیسجمهور روسیه، از «دوویل» فرانسه به مسکو بازگشت، به «میخائیل مارگلوف» نماینده ویژهاش در آفریقا دستور داد که هر چه زودتر به لیبی سفر کند. مارگلوف در غرب لیبی و در میان انقلابیون این کشور از محبوبیت زیادی برخوردار است. او تصدیق میکند که آینده قذافی مهمترین موضوعی به حساب میآید که باید در مورد آن به اندازه کافی بحث و گفتوگو کرد.
مقامات غربی میگویند که در اواسط نشست گروه 8، مدودف ناگهان گفت که رژیم قذافی مشروعیت و اعتبارش را از دست داده است و روسیه میخواهد برای کناره گیری از قدرت به او کمک کند. اما «سرگئی لاوروف»، وزیر امور خارجه روسیه در این باره گفت: سیاست روسیه سرنگونی رژیم قذافی نیست بلکه درخواست «نیکلا سارکوزی» رئیسجمهور فرانسه، «باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا و شرکتکنندگان دیگر در نشست گروه8 در «دوویل» این بود که روسیه موضعی علیه حکومت دیکتاتوری قذافی اتخاذ کند.
کرملین میخواست که «شروع دوباره» روابط روسیه با آمریکا گرم و صمیمی باشد. دیدار مدودف با اوباما در «دوویل» فرانسه نتوانسته بود به اختلافات بر سر استقرار سیستم دفاع موشکی در اروپا پایان دهد. در حقیقت، کرملین از این ناراحت بود که غرب در برابر اعتراضهای روسیه نسبت به مداخله نظامی در لیبی واکنش سردی از خود نشان میدهد و اظهارات مقامات مسکو در این رابطه را نادیده میگیرد. افزایش مخالفتها با آمریکا آخرین چیزی بود که مدودف میخواست.
مشکل مشروعیت و اعتبار
با وجود این، چرخش 180درجهای سیاستهای روسیه در قبال لیبی، چین را هم ناراحت کرده است. پکن فکر میکند که مسکو به یک رفیق نیمهراه تبدیل شده و چین را تنها گذاشته است. روسیه با موضعگیری اخیری که علیه رژیم قذافی و لیبی اتخاذ کرد، عملا پروژه گسترش «همکاریهای مشترک» در خاورمیانه و شمال آفریقا را که لاوروف و «یانگ جیه چی» همتای چینیاش برای به نتیجه رساندن آن در نشست مسکو در ماه گذشته زحمت کشیده بودند و عرصه جدیدی برای همکاریهای راهبردی چین و روسیه به حساب میآمد، از بین برد.
شینهوا، خبرگزاری چین، در تفسیر خود به جزئیات روابط مسکو و پکن اشاره کرده است. در این تفسیر ناراحتی چین از روسیه به خوبی به چشم میخورد و با این عبارت کنایهآمیز آغاز شده است که روسیه برای سرنگونی رژیم قذافی به قدرتهای غربی پیوسته است. این تفسیر همچنین میافزاید: کارشناسان و تحلیلگران مسائل بینالملل بر این باورند که روسیه میخواهد از منافع خودش در لیبی محافظت کند و در ساختن آینده آن کشور نقش داشته باشد. با وجود این، کارشناسان بینالملل تردید دارند که روسیه بتواند در این کشور خاورمیانهای تغییر ایجاد کند.
این تفسیر همچنین این موضوع را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد که روسیه در تمام این مدت بیرون گود نشسته بود و نگاه میکرد که کدام یک از طرفین درگیری داخلی آن کشور سرانجام پیروز میشوند. بنابراین روسیه، هم از غرب و هم از قذافی انتقاد کرد. اما مسکو سرانجام مشاهده کرد که ناتو مصمم شده است قذافی را از قدرت سرنگون کند؛ بنابراین درک روسیه از موقعیت به وجود آمده ممکن است به مقامات مسکو کمک کرده باشد تا تصمیمشان را بگیرند و با غرب همراه و همسو شوند.
خبرگزاری شینهوا در ادامه این تفسیر خبری اعلام کرد که دلایل مهمی پشت فرصتطلبی روسیه وجود دارد؛ علاوه براین، یکی از دلایل مهم این است که روسیه بهدنبال تأمین منافع خود در لیبی است و میخواهد از دولتی که پس از جنگ در آن کشور بر سرکار میآید بهرهبرداری کند. روسیه لیبی را بهعنوان یک شریک مهم در منطقه خاورمیانه درنظر میگیرد و میلیاردها دلار در بخشهایی مانند اکتشاف و استخراج نفت، ساخت راه آهن و فروش تسلیحات نظامی آن کشور سرمایهگذاری کرده است؛ بنابراین، اگر بحران و هرج و مرج در لیبی ادامه یابد، منافع روسیه هم در آن کشور از بین میرود.
در حالی که حملات هوایی ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) به لیبی هر روز بیشتر میشود، روسیه بهدلیل اینکه نمیخواهد از میدان رقابتها عقب بماند، طبیعی است که شروع به بررسی نقش خود در آن کشور میکند.
علاوه براین، وعدهها و پیشنهادهای بعضی از کشورهای غربی در نشست گروه8 باعث شد که سیاستهای روسیه در مورد لیبی 180درجه تغییر کند. کشورهای غربی در آن نشست به مقامات مسکو قول دادند که روند عضویت روسیه در سازمان تجارت جهانی را تا پایان امسال تسهیل کنند. این در حالی است که پیش از برگزاری نشست گروه 8، مقامات روسیه و فرانسه توافقنامهای با هم امضا کردند که بر اساس آن پاریس 4 فروند ناو هواپیمابر «میسترال» را به مسکو میفروشد.
بهدلیل اینکه مسکو نفوذ اندک و محدودی در لیبی دارد و تا سرنگونی قذافی همزمان زیادی باقی مانده است، شینهوا تردید دارد که روسیه بتواند در موضعگیری جدیدش با موفقیت روبهرو شود.
روزنامه دولتی خلق چین در مقاله جداگانهای این موضوع را مورد تأکید قرار میدهد که پکن سیاستی مبتنی بر رعایت اصول اخلاقی در قبال کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا اتخاذ کرده است. این در حالی است که اگر سیاست چین و روسیه را با یکدیگر مقایسه کنیم، مشخص میشود که مسکو سیاستی غیرقابل پیشبینیای در برابر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا دارد. این تفسیر به این موضوع تأکید میکند که سیاستهای چین در قبال خاورمیانه از هماهنگی زیادی برخوردار است. هنگامی که موضوع روابط بینالملل مطرح میشود، دولت پکن هنجارهای اساسی احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی کشورها را رعایت میکند. روزنامه خلق چین در این رابطه مینویسد: با توجه به اینکه جنگها و درگیریهای خشونتآمیز در کشورهای مشخص همچنان ادامه دارد، چین از تمام طرفهای درگیر میخواهد که اختلافاتشان را از طریق گفتوگو و مذاکره حل و فصل کرده و از گسترش خشونتها و ناآرامیها جلوگیری کنند.
هنگامی که چین در موقعیتهای واقعی و گردهماییهای بینالمللی مانند سازمان ملل با مشکلات و مسائل گوناگونی روبهرو میشود، از خودش انعطاف و نرمش نشان میدهد. چین همواره به سیاستهایش در عرصه بینالملل وفادار بوده و تصویر یک کشور قابل اعتماد و مسئول را از خودش نشان داده است. چین به حق حاکمیت ملی و عدم دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر احترام میگذارد و بر همین اساس به قطعنامه شورای امنیت سازمانملل برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع در لیبی رأی نداده است.
با وجود این، چین با حفاظت از غیرنظامیان لیبی و مواضع گروههای مختلف مانند اتحادیه کشورهای عرب و اتحادیه آفریقا در قبال لیبی مخالفتی نکرده است.
با وجود این، چین با دخالت در امور داخلی لیبی و وضع تحریمهایی که به تأیید شورای امنیت سازمان ملل و دیگر سازمانهای بینالمللی رسیده است مخالفت میکند و براین باور است که این اقدامات مشکلات را پیچیدهتر میکند.
این مقاله به این موضوع میپردازد که سیاست خارجی صلحآمیز چین در مورد خاورمیانه کاملا مشخص و مشهود است.
چین پیشبینی میکند که نقش روسیه در قبال لیبی رفتهرفته آشکارتر خواهد شد. این در حالی است که پکن تلاش میکند که خودش را از اشتباهات منفی دور نگاه دارد.
مشکل مشروعیت رژیم لیبی ذهن مقامات چینی را هم به خود مشغول کرده است. چین در رابطه با پیشرفتهای خاورمیانه موضع خودش را به روسیه نزدیکتر کرده است. مقامات پکن حتی گفتهاند که جلوی هرگونه تحریم دمشق از سوی کشورهای غربی در شورای امنیت سازمان ملل را خواهند گرفت. چین باید به این موضوع فکر کند که اگر مسئله لیبی دوباره در شورای امنیت سازمان ملل مطرح شد، چگونه باید نسبت به آن واکنش نشان دهد. چگونگی واکنش چین نسبت به مشکلات افغانستان هم اهمیت دارد. بر اساس گزارشی که نشریه «تایم» منتشر کرده است، اوباما در «دوویل» قراردادی 400میلیون دلاری با روسیه برای ارسال بالگرد به افغانستان منعقد کرد.
بهدلیل اینکه مسکو میخواهد بازارهای جدید انرژی در آسیا را بگشاید، روسیه در سالهای اخیر تلاش کرده است که خودش را هر چه بیشتر به چین نزدیکتر کند. بنابراین، بر اساس محاسبات نهایی صورت گرفته، در مقایسه با 70 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی روسیه که سالانه به چین صادر میشود، لیبی عامل کم اهمیتی در روابط پکن و مسکو به حساب میآید.
چین به خاطر تغییر موضع روسیه در مورد لیبی متحمل ضررهای زیادی نشده است. اما این مسئله به نفع باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا تمام شد. درخواست مدودف، رئیسجمهور روسیه از قذافی برای کنارهگیری از قدرت برای اوباما ارزش زیادی دارد.
عملیات سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) در لیبی تاکنون نتوانسته است قذافی را از قدرت سرنگون کند و بهنظر میرسد که او مصمم است به حکومت دیکتاتوری خود همچنان ادامه دهد. طولانیشدن عملیات در لیبی مشکلاتی را هم از نظر مالی و هم از نظر سیاسی برای غرب ایجاد کرده است و اگر مسکو بتواند قذافی را تشویق به کنارهگیری از قدرت کند نتیجه نهایی جنگ لیبی برای اوباما بسیار عالی خواهد بود. از سوی دیگر، اگر روسیه نتواند نقش میانجیگرانه خود را به خوبی ایفا کند، اوباما هم تقصیرکار نخواهد بود.
دومین مسئلهای که اهمیت دارد این است که پیش از این واکنش خشمگینانه روسیه به مداخله نظامی ناتو در لیبی باعث شده بود که تلاش کشورهای غربی برای تصویب قطعنامهای در شورای امنیت سازمان ملل به منظور تغییر رژیم در طرابلس با مانع بزرگی روبهرو شود. اکنون اوباما میتواند انتظار داشته باشد که شورای امنیت سازمان ملل در اقدامی قانونی و مشروع رژیم دیگری را جایگزین رژیم قذافی در طرابلس کند. روسیه هم دیگر قطعنامه تغییر رژیم در لیبی را وتو نخواهد کرد.
سیاست «شروع دوباره» در روابط آمریکا با روسیه که اوباما آن را به کار گرفته است، به آرامی اما به صورت محکم و پیوسته، روسیه را از یک قدرت کارشکن که همواره بهعنوان یک مانع بر سر راه آمریکا قرار دارد، به دوست و شریک ایالات متحده تبدیل کرده است. کشورهای ایران، اوکراین، قزاقستان و تاجیکستان هم به این مسئله پی بردهاند. تغییر موضع 180 درجهای روسیه در قبال لیبی نشان میدهد که روابط آمریکا و روسیه بسیار دوستانه است.
سیاست «همکاری گزینشی» اوباما با روسیه به اثبات رسیده است. روسیه همکاری بسیار مطلوبی با آمریکا در مورد ایران و افغانستان داشته است و اکنون در مورد لیبی با ایالات متحده همکاری میکند. بهنظر میرسد که «شروع دوباره» روابط آمریکا با روسیه، موفقیتی برای سیاست خارجی دولت اوباما به حساب میآید.
آسیا تایمز