تفکر مثبت را هم امتحان کردهام اما تغییری در کارم حاصل نشده، دیگر ناامید شدهام و نمیتوانم به خودم دروغ بگویم که اوضاع بد نیست و حقیقت را انکار کنم و...». ولی در حقیقت بیشتر مردم ماهیت تفکر مثبت را درک نمیکنند. شخص
مثبت اندیش هیچگاه مسائل منفی را بهرسمیت نمیشناسد بلکه آنها را به عنوان بخشی از زندگی میپذیرد و سعی میکند بهترین راه و خوشایندترین آنها را برگزیند. مثبتاندیشی شکلی از فکر کردن است که بر حسب عادت برای به دست آوردن بهترین نتیجه از بدترین شرایط است. امکان دارد حتی زمانی که همه چیز بد به نظر میرسد، انتظار بهترین را داشته باشید و همیشه زمانی که به دنبال بهترینها میگردید، احتمال یافتن آن بسیار زیاد است. شخص خوشبین همیشه سعی میکند ذهنش را بر آیندهای روشن، متمرکز و از این طریق لحظات تاریک را برای خود قابل تحملتر کند.
حقیقت زندگی این است که ما همیشه با بسیاری از سختیها و مشکلات روبهرو میشویم اما الزاما نباید در برابر این موانع شکست بخوریم. اگر ایمان داشته باشید که همه چیز در اختیار ما نیست و ممکن است گاهی نیز با مشکل مواجه شویم، میتوانیم آنها را بپذیریم و بر مشکلات غلبه کنیم، این شیوه تفکر در همه ابعاد زندگی میتواند کاربرد داشته باشد.
شیوه تفکر مثبت، شکستناپذیر است و باعث میشود که بتوانیم به بسیاری از موفقیتهایی که در زندگی میخواهیم، دست یابیم. شما ترجیح میدهید قهرمان باشید یا ترسو؟ استوار و مقاوم یا شکننده و آسیبپذیر؟ مثبتاندیشی به شما کمک میکند تا ترس خود را به شجاعت و ضعف خود را به قدرت تبدیل کنید. بهتر است موفقیت را پیش شرط ذهنی خود فرض کنید. این یکی از اصول اولیه تفکر مثبت است.
بنابراین باید ابتدا تعریفی از موفقیت داشته باشیم. البته در اینجا منظور تنها نایل شدن به موفقیت نیست بلکه بیشتر کارآمد بودن ما در مدیریت بحران و موفقیت در این زمینه مدنظر است؛ به این معنا که فردی منظم، با برنامه و هدفمند باشیم و به جای اینکه خود را قسمتی از مشکلات جهان بدانیم، جزء موفقی از آن باشیم که میتوانیم با خلاقیت و ابتکارعمل، لحظات خود را پربارتر و لذتبخشتر کنیم. فراموش نکنید که گرایش عجیبی در نهاد و سرشت افراد وجود دارد که میخواهند دقیقا همانی باشند که تصور میکنند؛ بنابراین بهتر است همیشه در ذهن خود پیش شرطی از ذهنیت خوب داشته باشیم زیرا ذهنیت ما اعم از خوب یا بد و ضعیف یا قوی به حقیقت تبدیل میشود. پس میتوان گفت که تجسم و تصور، خیالپردازی نیست، بلکه یک هنر و علم به شمار میآید؛ به همین دلیل نوع تصویری که در ذهنتان از خودتان دارید بسیار مهم است زیرا میتواند بهحقیقت تبدیل شود.
اگر پیش شرط ذهنی و باور قلبی شما رسیدن به موفقیت باشد و به خودتان ایمان داشته باشید، به طور طبیعی راه رسیدن به موفقیت را نیز دنبال خواهید کرد.
مهم نیست چه کسی هستید یا چندبار شکست خوردهاید حتی اهمیتی ندارد چند سال دارید؛ زندگی همیشه میتواند موفقیتآمیز باشد. موفقیت در دسترس همه ماست؛ البته اگر از اصول اولیه تفکر مثبت و اندیشه سالم و صحیح پیروی کنیم.
هیچگاه نباید گمان کنید همهچیز به آخر رسیده است، حتی زمانی که همه چیز برخلاف میل شما باشد و نتوانید به موفقیت دست یابید؛ حتی در بدترین شرایط هم راه گریزی وجود دارد.
پایان شکست!
شک نکنید که اصول تفکر و اندیشه مثبت و صحیح، زمانی که به درستی و با صداقت بهکار گرفته شوند نتیجه میدهند. برای امتحان موضوع میتوانید 3زمینه اصلی شکست خود را در زمینههای مختلف روی کاغذ یادداشت کنید؛ 3موردی که در مقاطع مختلف زندگی در آنها شکست خوردهاید یا آنطور که انتظار داشتهاید نشده را یادداشت کنید.
ممکن است نتوانسته باشید بهخوبی با دیگران ارتباط برقرار کرده و شکست خوردهاید یا حتی در حفظ تناسب اندام خود موفق نبودهاید، شاید منفیباف یا ترسو باشید. اما مشکل هرچه هست، محدودههای شکست خود را به ترتیب اهمیت مشخص کنید و بگذارید ببینید چرا شکست خوردهاید و چگونه میتوان در آن زمینهها شکست را به موفقیت تبدیل کرد. اولین کاری که باید انجام دهید پاسخ دادن به این سوال مهم و اساسی است؛«چرا این شکستها نصیب من شده است؟»
ممکن است تصمیمگیری در این موارد دشوار باشد یا برای تحلیل دلایل آن نیاز به کمک گرفتن از کارشناس داشته باشید. ما اغلب دوست داریم عوامل بیرونی و دیگران را دلیل شکستهای خود بدانیم. اما اگر منصف باشیم و با صداقت، میبینیم که بیشتر مواقع مقصر اصلی خود ما هستیم. دستورالعمل سادهای وجود دارد که با استناد به آن میتوانید موفق شوید و آن توجه به این فرمول است:«تلاش واقعی، تفکرواقعی و ایمان واقعی.»
ممکن است در وهله اول، تلاشکردن کار جذاب و دلخواهی به نظر نرسد زیرا میتواند دشوار باشد و خیلی از افراد هم اهل تلاش کردن واقعی نیستند و دوست دارند موفقیت را بدون تلاش به دست آورند!
آخرین باری را که در زمینه مهمی شکست خوردهاید به یاد آورید. آیا تلاشی که برای جبران آن کردهاید، تلاشی واقعی بوده؟ دلیل بسیاری از شکستها، تلاش نکردن بهاندازه و پافشاری ماست؛ یعنی آنچنانکه باید و لازم است تلاش نمیکنیم. بسیاری از ما بعد از کمی تلاش خسته و ناامید میشویم و به این نتیجه میرسیم که فایدهای ندارد و دیگر نمیتوانیم موفق شویم؛ یعنی تلاش ما تلاش واقعی نبوده. در واقع ما به ندرت از تمام توان ذهنی و قدرت اندیشه خود استفاده میکنیم، در حالی که اگر از تمام توان فکری خود بهرهمند شویم از قدرت آن متعجب خواهیم شد. حال با خود صادق باشید؛ باتوجه به محدوده مشکلات و شکستهای خود، آیا واقعا هنگام شکست با قدرت مبارزه کردهاید؟
آیا واقعا تمام تلاش خود را به کار بردهاید؟ فراموش نکنید با تلاش و کوشش واقعی، میتوانید پیروز شوید. مشکلات، شخصیت انسان را شکل میدهند زیرا از طریق تلاش است که او خودش را میشناسد. پس بکوشید و از تمام قوا و قدرت خود استفاده کنید؛ نه اینکه زود خسته شوید و ناامیدانه اعلام شکست کنید! دومین راهکار، بهرهمند شدن از قدرت تفکر مثبت و سالم است. قدرت این تفکر به قدری زیاد است که همان طور که میتوانید خود را در میان مشکلات بیشماری ببینید؛ همان اندازه نیز قادرید خود را بیرون از آنها و به دور از آنها بدانید.
هنگامی که مشکلی به سراغ شما میآید - هر چقدر هم که بزرگ و غیرقابل حل باشد- راهحل آن نیز همراه آن میآید. تنها کافی است شهامت داشته باشید و بهدرستی از تمام ذهن و فکر خود استفاده کنید و راهحل را بیابید.
اگر میخواهید بر شکستها و مشکلات خود غلبه کنید باید نگرش خود را تغییر دهید تا به جای منفیگرایی از مثبتاندیشی و سلامت ذهن برخوردار شوید. سعی کنید همیشه روز خود را با ذهنی باز، تفکری مثبت و اندیشهای قوی آغاز کنید. اما سومین مورد داشتن ایمان و باور قلبی است که میتواند موفقیت شما را تضمین کند. ولی ایمان به چه کسی یا چه چیزی؟ نخست ایمان داشته باشید که با توکل به خدا به سمت پیروزی و موفقیت پیش میروید. با این روش میتوانید به موفقیتی که انتظارش را میکشیدید نایل شوید.
برخورد با موانع و مشکلات
سختیها و مشکلات همان قدر که میتوانند باعث از پا افتادن شما شوند و شما را شکست دهند، همان اندازه هم میتوانند شما را قدرتمند و توانمند سازند و باعث رشد بیشتر شما شوند.همه ما مشکلاتی داریم؛ اما قبول کنید که زندگی بدون آنها ارزشی ندارد. ممکن است بسیار ناخوشایند به نظر برسند اما برای رشد ما بسیار لازم و ضروری هستند.
ما چه بخواهیم و چه نخواهیم مشکلات وجود داشته و خواهند داشت. بنابر این بهترین راه این است که ببینیم چگونه میتوانیم آنها را مدیریت کنیم و برای این کار قبل از هر چیز باید تا آنجا که میتوانید خود را آرام سازید و از آرامش برخوردار باشید. زیرا اگرخود را ناتوان فرض کرده و ترس و اضطراب را چاشنی ناتوانی کنید قطعا نمیتوانید مشکلی را حل کنید بلکه وجود ناآرام، خود مشکلی بر مشکلاتتان خواهد افزود. البته معمولا وقتی مشکلی بهوجود میآید، ما قبل از هرچیز ترجیح میدهیم شروع به شکایت و گله کنیم، غصه بخوریم و با عصبانیت و ناراحتی خود را ناتوان و ضعیف بدانیم.
بنابر این لازم است قبل از هر چیز آرام باشید و بهترین راه برای این کار این است که سکوت کنید و نگذارید فکرتان مشوش و پریشان شود. زیرا سکوت عنصری است که بسیار مؤثر و کارآمد است. سکوت شرایط ذهن را برای پذیرفتن شرایط جدید آماده میکند. شما نمیتوانید شرایط جدید حاکم را در میان هیاهوی ذهنتان بپذیرید. بنابراین خود را آرام کنید تا در عمق سکوت و اطمینان بتوانید راهحلی برای حل مشکلتان بیابید. در اینجا سکوت ذهن به معنای این است که بتوانید خونسرد باشید و با خونسردی به دنبال جوابی برای سؤالتان باشید.یکی دیگر از روشهای کارآمد برای برخورد با مشکلات، ماندن در کنار آنهاست؛ به این معنا که مشکلات را به حال خود رها نکنیم؛ بلکه هوشمندانه و با استقامت و باوری قوی در صدد رفع آنها برآییم. مطمئن باشیم به این ترتیب به نتایج شگفتانگیزی هم خواهیم رسید.
یکی از دلایل اصلی که باعث شکست افراد در برابر مشکلات میشود این است که به خودشان اجازه میدهند پیشبینی کنند که نمیتوانند راهی برای حل مشکلات پیدا کنند و بدینترتیب حتما شکست میخورند در حالی که یکی از بزرگترین ترفندها برای غلبه بر مشکلات این است که یاد بگیریم چگونه خود را باور کنیم، خودمان را دستکم نگیریم و باور کنیم که موفق خواهیم شد.
یکی از بزرگترین کارهایی که تفکر مثبت برای افراد به ارمغان میآورد این است که به آنان یاد میدهد دیگر به ضرر خودشان کار نکنند. در حقیقت هنگامی که اشخاص خود را متقاعد میکنند که نمیتوانند مشکلشان را حل کنند، خودشان باعث شکست خودشان میشوند. پس اگر از افکار منفی استفاده کنید، مسئول ناتوانی خود در دستیابی به موفقیت نیز خواهید بود.
متأسفانه ما در دنیایی مملو از فشار، تنش و اضطراب زندگی میکنیم اما در این میان افرادی موفق هستند که اجازه نمیدهند این تنشها وارد وجود و زندگیشان شوند و میپذیرند که این مسائل وجود دارند ولی نمیتوانند آنها را از پا درآورند.
همه ما تواناییهایی داریم که اگر آنها را بشناسیم، با استفاده از همین تواناییهاست که میتوانیم بر مشکلات غلبه کنیم. هر کس برای حل مشکل خود باید با توجه به تواناییهایش، روش منحصربهفرد خود را پیدا کند. البته ممکن است راههای مشابهی هم وجود داشته باشند؛ ولی اگر بتوانید با توجه به نیرویی که در خود سراغ دارید مشکلتان را حل کنید، شناخت بیشتری نیز از خود به دست خواهید آورد که در مراحل بعدی زندگی نیز بسیار کمکتان خواهد کرد.اگر احساس ضعف میکنید، فراموش نکنید که هزاران نفر مانند شما توانستهاند برمشکلات خود غلبه کنند. پس شما هم خواهید توانست. به قدرت و شهامت خود ایمان داشته باشید و تصمیم بگیرید آنها را به کار بگیرید تا پیروز شوید.
life magazine