پرونده این جنایت خانوادگی با اعلام خبر مفقودی مردی به نام علی که به طرز مشکوکی ناپدید شده بود در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی قرار گرفت. برادر علی به ماموران گفت: برادرم صبح پنجشنبه 5 خرداد برای دیدن مادرم به خانه ما آمد و عصر به خانهاش برگشت. قرار بود با هم برای معامله یک ماشین به بنگاه برویم اما هر چه با موبایلش تماس گرفتم از او خبری نشد. با اینکه میدانستم از مدتها قبل با همسرش مشاجره دارد و همسرش تلفنهای من را جواب نمیدهد اما از روی نگرانی چند بار با او تماس گرفتم اما او هر بار به بهانههای مختلف مرا دست به سر میکرد یک هفته از زمان ناپدید شدن برادرم گذشته بود که همسرش با نگرانی تماس گرفت و از غیبت طولانی مدت علی خبر داد.
با ثبت این شکایت بلافاصله پروندهای در شعبه دوم دادیاری دادسرای ناحیه 27 تهران تشکیل و تحقیقات پلیسی برای برملا کردن راز غیبت طولانیمدت مرد 50 ساله آغاز شد. در نخستین گام، کارآگاهان اداره یازدهم با بررسی شماره تماسهای خانه پی بردند که علی کارگر خدماتی یکی از ارگانهای عمومی است و سابقه ماموریتهای یکباره را دارد اما استعلام از سازمان مربوطه نشان میداد که او نه از مرخصی استفاده کرده و نه برای ماموریت از سازمان خارج شده است.
بررسیهای پلیسی در حالی ادامه داشت که کارآگاهان در مرحله دوم تحقیقات خود متوجه مشاجرهها و اختلافات عمیق علی با همسرش شده بودند. این بار همسر علی برای ارائه توضیحات بیشتر به اداره یازدهم دعوت شد. او گفت: 10سال پیش با علی ازدواج کردم. قبل از آن، با اینکه کارمندرسمی یکی از وزارتخانهها بودم اما بهدلیل مشکلات خانوادگی فرصت ازدواج نداشتم. علی با معرفی یکی از آشنایان به خواستگاریام آمد و خیلی زود با هم ازدواج کردیم. یکسال از زندگی مشترکمان گذشته بود که متوجه شدم علی بهدلیل مشکلات مادرزادی توانایی بچهدار شدن ندارد. از آنجایی که زندگی خوبی داشتیم قرار شد با قبول حضانت یک فرزند پسر به زندگی مشترکمان ادامه بدهیم.
درحالیکه گفتههای این زن هیچ سرنخی در اختیار ماموران قرار نداده بود او آزاد شد. تلاشهای کارآگاهان در حالی ادامه داشت که سرنخها نشان میداد علی به احتمال قوی باید به قتل رسیده باشد. ماموران در ادامه بررسیهای فنی و پلیسی با بازجویی از پرستار بچه متوجه شدند علی و همسرش از یک هفته قبل بهشدت با هم اختلاف و مشجره داشتند. درحالیکه 2ماه از زمان اعلام فقدانی مرد 50 ساله میگذشت بار دیگر ماموران همسر او را برای بازجویی به اداره آگاهی دعوت کردند.
زن جوان که این بار هم ادعا میکرد از همسرش خبر ندارد با ضدو نقیض گویی این فرضیه را قوت بخشید که در قتل همسرش دست داشته است. سرانجام پس از یک هفته سکوت قفل لبهای این زن باز شد و ادعا کرد بعد از ظهر پنجشنبه با همسرش دعوای سختی داشته و او را هل داده است بهصورتی که سر علی به دیوار برخورد کرده و دیگر نفس نکشیده است. متهم اعتراف کرد بعد از محرز شدن مرگ علی با ادعای اینکه همسرش بیماری صرع دارد او را با کمک راننده آژانس به بیمارستان منتقل کرده اما بعد از رفتن راننده با کرایه یک در بستی و پیشنهاد کرایه 200 هزار تومانی جسد علی را با کمک راننده راهی بیابانهای اطراف کرج کرده است.با اعتراف صریح متهم او با قرار راهی زندان شد و تحقیقات برای پیدا کردن جسد همچنان ادامه دارد.