اطلاع از مشکلات پرورشدهندگان طیور در کشور و ناتوانیشان در سرپا نگهداشتن این صنعت، به آسانی گویای همه چیز است.
مرغداران میگویند دیگر تولید مرغ و تخممرغ نه تنها به صرفه نیست بلکه به قیمت هزینه کردن از اصل سرمایههایشان تمام میشود. آنان همچنین از نبود حمایتهای دولت از این صنعت و ناکافی بودن پوششهای بیمهای در مواردی مانند شیوع آنفلوانزای مرغی گلایهمندند و معتقدند که اگر مسئولان به داد صنعت مرغداری نرسند، این صنعت با سر به زمین خواهدخورد. اعداد و ارقامی که در این گزارش از هزینههای تولید مرغ و تخممرغ و مقایسه آن با قیمتهای آن در بازار ارائه کردهایم براساس حساب دودوتا چهارتای زحمتکشان این حرفه است، نه آمار و ارقام رسمی.
«وقتی آنفلوانزای مرغی در سال86 گسترش پیداکرد، مسئولان حاضر نبودند شیوعش را اعلام کنند که همین اطلاعرسانی دیرهنگام باعث گسترش بیماری شد و خسارت زیادی به مرغداران وارد کرد. سال گذشته هم اخبار ابتلا را منتشر نکردند و آنفلوانزا در چند استان منتشر شد در حالی که میشد از شیوع آن پیشگیری کرد.» اینها را محمدرضا یوسفی، صاحب یک واحد مرغداری در جاده پاکدشت استان تهران میگوید و ادامه میدهد: «آنفلوانزا از قزوین شروع شد و به استانهای البرز، تهران، قم، مازندران و حتی اصفهان رسید. این استانها چیزی حدود نیمی از تولیدات مرغ کشور را تأمین میکردند، بهویژه استان قزوین که واحدهایش بیش از یک میلیون قطعه مرغ تولید میکردکه بیشترشان طی 3روز نابود شدند.»
یوسفی از نابودی گله 110هزارتایی مرغهایی که چهار ماه و نیم برای پرورش آنها وقت و هزینه صرف شده بود، میگوید که چطور در چند روز جلوی چشمش از بین رفتند. وی میافزاید:«گلهام نابود شد آن وقت شرکت بیمه 460میلیون تومان به ما پرداخت کرد که حدود 30میلیون تومان کمتر از میزان خسارت وارد شده بود.»
به گفته وی، گله بیمار مرغداری از 5فروردین سال90 معدوم شده و هنوز سازمان دامپزشکی اجازه جوجهریزی دوباره را به این واحد نداده است. او با انتقاد از این وضع میافزاید: « از 8ماه پیش تاکنون هیچ درآمدی نداشتهایم؛ خب، ما از کجا بیاوریم بخوریم؟ مجوز جوجهریزی در بعضی استانها دادهشده ولی برای ما هنوز صادر نشده است.»
مرغدار دیگری در استان تهران که حاضر نیست نامش برده شود، از یکسان نبودن رویه صدور مجوز جوجه ریزی برای مرغداریها گلایهمند است و میگوید:«20 روز پیش برای گرفتن مجوز جوجهریزی به اداره کل دامپزشکی استان تهران مراجعه کردم که موافقت نشد، اما به مرغداری همسایه که برادرش یکی از مسئولان شهرمان است، مجوز دادند. به قول معروف میگویند ظلم اگر بالسویه باشد، نوعی عدل است؛ حالا نمیخواهند مجوز جوجه ریزی بدهند به هیچکس ندهند.»
هر صبح 4میلیون ضرر
به گفته مرغداران قیمت تمامشده تولید تخممرغ برای آنان بسیار بیشتر از قیمت مصوب فروش درمیآید. محمدرضا یوسفی در این باره توضیح میدهد: «2سال پیش، قیمت تخممرغ کیلویی 700تومان بود اما هزینه تولید برای مرغداران کیلویی 1100تومان تمام میشد؛ یعنی هر صبح که گله مرغهای من تخم میکردند، 4میلیون تومان ضرر میدادم. نامهای به فرمانداری پاکدشت و چند مسئول دیگر نوشتم و پیگیر شدم، اما هیچ کس به مشکلم رسیدگی نکرد.»
یوسفی در پاسخ به اینکه چرا با وجود این همه زیان هنوز به مرغداری ادامه میدهد، میگوید: «انسان به امید زنده است. مثال ما مرغدارها مانند گرگهایی شده است که در زمستان گرسنه ماندهاند. آنها دورتادور هم مینشینند و منتظرند که یکی بمیرد و او را بخورند. همین آنفلوانزای مرغی که اتفاق افتاد سبب نابودی حدود 40درصد از مرغداریها شد، اما آنهایی که جان سالم بهدربردند، حسابی سود کردند. خب، نوش جانشان، ولی اگر برنامهریزی وجود داشت، این مشکلات بهوجود نمیآمد.»
این مرغدار حتی جوجهریزی و پرورش مرغ تخمگذار را با توجه به قیمت فعلی تخممرغ در بازار اقدامی ضرر ده میداند و دراین باره توضیح میدهد: «قیمت امروز پولت (مرغ تخمگذار 3ماهه) 7هزار تومان است در حالی که شرکت بیمه، به ازای هر پولت 4 و نیم ماهه که بر اثر آنفلوانزا نابود شد، 3700تومان به من پرداخت کرد. حالا فرض کنیم که اداره دامپزشکی استان تهران به ما مجوز جوجهریزی داد، هر پولت 3ماهه باید تا 6ماهگی در قفس، دان بخورد تا به مرحله تخمگذاری برسد و بتواند بهمدت 12 تا 13ماه تخم بگذارد.»
وی اضافه میکند:« هر مرغ تخمگذار در دوره 20ماهه 19کیلوگرم تخم میدهد. ازسویی با احتساب 200 تومان برای واکسن پولت و 5کیلوگرم دانی که در این مدت میخورد، برای ما در مجموع 10هزار و 500تومان تمام میشود. این جوجه در زمان تولید نیز 2200 گرم دان میخورد تا یک کیلو تخممرغ بدهد. امروز هر کیلو دان دستکم 500تومان تمام میشود که اگر هزینههای دوره پرورش، هزینه جاری کارگر، برق، گازوئیل و 10درصد تلفات را هم در نظر بگیریم، قیمت تمامشده هر کیلو تخممرغ برای مرغدار 1950تومان درمیآید و این در حالی است که در بازار قیمت تخممرغ کیلویی 1800تومان است؛ یعنی کیلویی 150تومان ضرر.»
رشد قیمت «دان» و رونق بازار دلالان
افزایش قیمت خوراک مرغ یا بهاصطلاح مرغداران «دان»، از مشکلاتی است که در کنار دیگر موارد، صاحبان مرغداریها را با تحمل خطر و هزینههای فراوان روبهرو کرده است. جواد امرآبادی، مرغدار گیلانی در این باره میگوید: «قیمت ذرت طی 3 هفته از کیلویی 380 تومان به 550 رسید و سپس تا 504تومان کاهش یافت. بهای سویا نیز از کیلویی 460تومان به 585تومان افزایش پیدا کرد.» وی اضافه میکند: «به محض اینکه قیمت مرغ کمی افزایش مییابد، مردم اعتراض میکنند، اما آنان از مشکلات مرغداران بیخبرند، با قیمت دان سروکار ندارند و البته مسئولان هم چندان به فکر این موارد نیستند.»
اینطور که امرآبادی میگوید، ذرت و سویا از اقلامی است که از آرژانتین، هند، پرو و... وارد میشود و افزایش قیمت آنها ناشی از گران شدن دلار است. این مرغدار که بهطور تخصصی مرغ گوشتی تولید میکند، درباره هزینهها اینطور توضیح میدهد؛ برای افزایش وزن در حدود 2ونیم کیلوگرم باید 5کیلو دان به مرغ داد که از این مقدار، 63درصد ذرت، 30درصد سویا و بقیه نمک و کربنات و کنستانتره است. در گذشته جهاد کشاورزی بابت سویا و ذرت یارانه پرداخت میکرد اکنون هیچ کمک و حمایتی از سوی دولت نمیشود اما قیمتها را نیز میخواهند پایین نگهدارند.»
به گفته امرآبادی، مشکلات مرغداریهای کوچک، بیش از واحدهای بزرگ است، زیرا مرغداریهای بزرگ خودشان واردکننده دان هستند. این مرغدار ساکن گیلان اضافه میکند: «در یک سال میتوان 5دوره جوجهریزی کرد، اما من اکنون جرات انجام این کار را ندارم چون نمیتوانم برای جوجهها دان تهیه کنم. در بهترین حالت 3 بار در سال جوجهریزی میکنم.»
وی که از حضور دلالان در بازار مرغ گلایهمند است، دراینباره میگوید: «هنوز نهادی که مرغدار سرش را راحت بر بالینش بگذارد و از حمایتهایش استفاده کند، وجود ندارد. ما مجبوریم تولیداتمان را به دلالان با «شرایط عرفی» بازار بفروشیم. منظورم از شرایط عرفی این است که دلال 45روز بعد قیمت مرغ را پرداخت میکند، اما در بیشتر موارد این مدت به 2ماه میرسد.»
به گفته امرآبادی، حضور دلالان در بازار مرغ سبب شده است اختلاف قیمت از تولیدکننده تا مصرفکننده به 700 تا 1000تومان در هرکیلو برسد؛ سودی که فقط به جیب دلالان و فروشندگان مرغ سرازیر میشود.