مهاجم سابق پرسپولیس در اردوی بروجرد و اردوی اول فرانسه جزو اعضای تیم ملی بود و بعد از جام جهانی هم با توجه به علاقهای که ایویچ به سبک بازیاش داشت، از او خواست که به استاندارد لیژ بلژیک بپیوندد.
ترابیان که از مرگ ایویچ متأثر بود، خاطرات زیادی از وی دارد. او درباره مربی سابق تیم ملی گفت: «او با تیمهای بزرگی کار کرده و مربی مشهوری بود. ایویچ در شروع کار میگفت که تیم ملی در جامجهانی98 کار سختی دارد. او معتقد بود که ما نمیتوانیم از نظر سطح فوتبالی و تاکتیکی در برابر حریفان مقاومت کنیم، پس باید این فاصله را با بالابردن قدرت بدنیمان جبران کنیم. او به بچهها گفته بود که در اردوی بروجرد تمرینات سختی خواهیم داشت. ما صبحها 2ساعت کار بدنی خیلی سخت داشتیم و بعدازظهر کار تاکتیکی داشتیم. فرمی که ایران در جامجهانی98 بازی میکرد، در اردوی بروجرد استارت خورد». ترابیان درباره سبکی که ایویچ برای بازی تیم ملی در نظر گرفته بود، گفت: «او معتقد بود که باید فوتبال فشرده و با دفاعی چندلایه بازی کنیم و با بازیکنان سرعتیمان روی ضدحمله برنامهریزی کنیم. ایویچ در بروجرد 2هفته تمرین پرفشار برای مدافعان در نظر گرفته بود و ما باید ضمن دفع حملات، توپ را به مهاجم سرعتی میرساندیم.در مجموع، اردوی خیلی خوبی بود».
ترابیان در پرسپولیس بهعنوان مهاجم کناری بازی میکرد، ولی ایویچ با توجه به سرعتش از او خواست که در دفاع آخر بازی کند. این مربی در اکثر بازیهای دوستانه از ترابیان در ترکیب اصلی استفاده میکرد ولی در نهایت او از فهرست تیم برای سفر به ایتالیا خط خورد. ترابیان درباره این ماجرا گفت: «من در اردوی بروجرد و فرانسه خیلی آماده بودم. قرار بود خانواده بازیکنان هم در کنار تیم به ایتالیا بروند، به همین خاطر از ایویچ سؤال کردم که اگر در فهرست تیم هستم، کارهای گذرنامه همسرم را هم انجام بدهم. ایویچ عصبانی شد و گفت تو در تیم هستی. بعد که فهرست تیم اعلام شد، دیدم که در تیم نیستم. او بعدا در بلژیک به من گفت که تو در تیم بودی، ولی نام تو را از فهرست خط زدهاند».
البته ایویچ هم در میانه راه اردوی ایتالیا و پس از شکست7 بر یک مقابل رم برکنار شد تا جلال طالبی در جامجهانی98 روی نیمکت تیم ملی بنشیند. ترابیان در بلژیک از زبان ایویچ شنیده که او قبل از این سفر از ماجرای برکناریاش خبر داشته است؛ «ایویچ در فرودگاه متوجه تصمیم فدراسیون شده و عصبانی شده بود. او گفته بود که اگر مرا نمیخواهید، همینجا صحبت میکنیم و من کنار میروم ولی اینکه بخواهید مرا در ایتالیا برکنار کنید، غیراخلاقی است».
او درباره خاطراتش از همکاری با ایویچ در استاندارد لیژ هم گفت؛ «او وقتی دید که از کشور دوری آمدهایم و آشنایان زیادی نداریم، از باشگاه خواست که خانه ما در مرکز شهر و نزدیک خانه خودش باشد، در حالی که باشگاه معمولا برای بازیکنان بیرون از شهر خانه میگرفت تا ارزانتر باشد. او انسان مهربانی بود و چون زبان فرانسه بلد نبودیم غروبها زنگ در خانهمان را میزد و میپرسید که چیزی احتیاج داریم یا نه؟ او در باشگاه برای بازیکنان مثل پدر بود و همه دوستش داشتند. او حتی با تدارکات باشگاه هم صمیمی بود. بعد از جدایی از استاندارد یکی دو بار به بلژیک رفتم و او را دیدم، ولی بعد از آن تماسی نداشتم».
او در پایان درباره ایویچ و جدایی تلخش از تیم ملی گفت: «او همه ویژگیهای یک مربی بزرگ را داشت؛ از نظر شخصیتی فوقالعاده بود،مدیریت بالایی داشت و بهخوبی حاشیهها را کنترل میکرد. او مربی خیلی بزرگی بود که فدراسیون فوتبال ایران قدرش را ندانست؛ درست مثل مربیان دیگری که قدرشان را ندانستیم. اگر ایویچ میماند، میتوانست فوتبال ایران را متحول کند».