عباس پازوکی : طی روزهای گذشته و به ناگهان حجم عظیمی از تخریب مدیریت شهری و شخص دکتر قالیباف شهردار تهران در برخی رسانه های خاص آغاز شد و این موج جدید از تخریب ها همچنان ادامه دارد.
اما واقعاً این روزها چه اتفاقی افتاده است که ناگهان تخریب گران به سمت قالیباف حمله می برند و شروع به تخریب می کنند ؟ همه ما می دانیم که همه این جارو جنجال های صورت گرفته بر سر اتفاق غیر فرهنگی اخیر در پارک حضرت ابراهیم(ع) که از طریق یک قرار فیس بوکی رخ داد ، ریشه اصلی جنجال ها نیست . چرا که کسانی که با پول های هنگفت جریان انحرافی گذران زندگی می کنند دلشان به حال فرهنگ این مملکت نسوخته است . آنان خودشان خوب می دانند بودجه های فرهنگی مملکت چگونه و کجاها هزینه می شود و چه کسانی در این سال ها به اسم فعالیت فرهنگی هم فرهنگ و فرهنگ سازی را تعطیل کردند و هم برخورد با بی فرهنگی را .
در واقع مشکل تخریب گران و هوچی ها با رخداد غیر فرهنگی نیست . چون آنها می دانند وظیفه شهرداری ساخت پارک است و تذکر نسبت به رعایت حجاب و انجام ندادن اعمال غیر فرهنگی از وظایف نهادهای دیگری است که اتفاقا با مانع تراشی همان ها این وظیفه قانونی مدتی است تعطیل شده است . اما چرا به شهرداری تهران حمله می شود و حتی کوچکترین انتقادی از نهادهایی که متولی اصلی فرهنگ در این کشور هستند ، نمی شود ؟
واقعیت این است که مشکل آنها با بدحجابی و رفتارهای غیر فرهنگی نیست . بلکه مشکل آنها با عمران و آبادانی در تهران و بویژه تبعیض زدایی از جنوب و شمال شهر است . آنها می گویند شهرداری تهران پارک نسازد چون ممکن است بد حجاب ها به پارک بیایند . آنها می گویند شهرداری تهران اتوبان نسازد چون ممکن است چند نفر تند برانند و تصادف شود ، آنان می گویند شهرداری تهران در نیمه شعبان جشن برگزار نکند چون ممکن است در میان ده ها هزار خانم مومنه چند خانم بدحجاب هم در جشن حضور پیدا کنند . این بهانه گیری ها در واقع نشان می دهد که مشکل آنان چیست . چون اگر در جامعه بدحجابی است ریشه مشکل را باید در جای دیگری جست و جو کرد . اما اینکه عده ای دوربین به دست بگیرند و بگردند در میان یک جمع ده ها هزار نفره چند نفر خانم بد حجاب پیدا کنند و فریاد بزنند که مدیریت فرهنگی شهرداری فشل است مشخصاً رفتاری بیمارگونه است . چون اینها اگر درد دین داشتند آن خانواده های متدین را می دیدند نه آن چند خانم را . در ماجرای پارک جضرت ابراهیم (ع) هم اینها چندین سال حضور خانواده ها در این پارک و استفاده مشروعشان را ندیدند و ناگهان موقعی که تعدادی جوان معلوم الحال قرار فیس بوکی گذاشتند به جای بررسی ریشه های اصلی ماجرا به جان شهرداری تهران افتادند ! چرا ؟ چون شهرداری تهران این پارک را ساخته است !
اما به نظر می رسد ریشه این ماجراها به یک عزم جدی چندین ساله بر می گردد . عزم جدی برای حذف قالیباف و شیوه مدیریتی قالیباف از عرصه مدیریتی کشور . شاید عده ای بپرسند چرا باید چنین عزمی از سوی عده ای وجود داشته باشد که قالیباف از عرصه مدیریتی کشور حذف شود ؟
برای پاسخ به این پرسش نیازمند بررسی ویژگی های شخصیتی و مدیریتی قالیباف هستیم . او مدیری است ارزشی ، بسیجی ، جهادگر و در عین حال کارآمد . قالیباف نماد جمع شدن مدیریت ارزشی و کارآمد است و این برای خیلی ها سخت است . خیلی هایی که مدیریت کارآمدی ندارند و یا در دوران مدیریت شان ارزش ها زیر سوال رفته است نمی خواهند برای مردم یک سنگ محک از نمونه مدیریت موفق ارزشی و کارآمد وجود داشته باشد .
برای همین است که همزمان با افتتاح 120 پروژه در جنوب شهر تهران ناگهان با هزینه های هنگفت پوسترهای " مرگ بر قالیباف " منتشر می شود و بر دیوارهای جنوب شهر نصب می شود . حالا چرا شعار نویسی و شب نامه پراکنی در جنوب شهر تهران ؟! مشخص است که عده ای از اتفاقات رخ داده در جنوب شهر تهران از جمله طرح های عظیمی چون بوستان ولایت ، پل جوادیه و صدها طرح بزرگ عمرانی در جنوب شهر و محرومیت زدایی از این منطقه ناراحت اند . از دید این افراد مردم جنوب شهر که در سال های مدیریت قالیباف شاهد تلاش پیگیر و منسجم مدیریت شهری برای " رفع تبعیض میان شمال و جنوب شهر " بوده اند نباید به آینده امیدوار شوند .
منحرف کردن افکار عمومی از تلاش شهرداری تهران برای رفع محرومیت از جنوب شهر تهران و رفع تبعیض میان شمال و جنوب پایتخت دلیل اصلی تلاش های تخریبگرانی است که امید مردم را نشانه گرفته اند . کسانی که ادعای ولایتمداری می کنند اما از امیدوار شدن مردم به آینده نگران اند و دائم دنبال راه انداختن یک جنجال سیاسی هستند تا مسائل اصلی کشور در گیرو دار مسائل فرعی و دست چندم گم شود .
اما این یک واقعیت است که این گروه های افراطی که شکم هایشان از مال بیت المال سیر است و به مدد برخی رانت خواری های سال های اخیر فراموش کرده اند کجا بوده اند و به کجا رسیده اند تمام تلاش شان این است که مردم تهران را از آینده ناامید کنند . غافل از اینکه تهران نشینان با شعار و تبلیغات امیدوار یا ناامید نمی شوند . گذشت آن دوره ای که عده ای سعی می کردند با حلوا حلوا کردن دهان مردم تهران را شیرین کنند . گذشت آن دوره ای که عده ای سعی می کردند با برخی ظاهرسازی ها نظر مردم را جلب کنند . اکنون مردم هوشیار و متدین تهران به خوبی می دانند که " به عمل کار برآید " پس عمل مدیران را می بینند .
البته این هم از تلخی های داستان اخیر است که عده ای درک نمی کنند که قالیباف بخشی از همین نظام است و کارنامه او در واقع کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه مدیریت شهری پایتخت است . از نظر نگارنده این سطور حامیان قالیباف نیز بر این عقیده اند آنچه در تهران صورت می گیرد کارنامه پر افتخار نظام جمهوری اسلامی است و البته افتخار می کنند که قالیباف به عنوان یک مدیر بسیجی که از عرصه جهاد و شهادت پا به عرصه مدیریت گذاشته است توانسته سهم خوبی در ارائه این کارنامه داشته باشد . وقتی نگاهمان به مدیران کشور این باشد که اینها مدیران نظام هستند و بازی را بزرگتر و با دیدی واقع بینانه تر نگاه کنیم حتما درک خواهیم کرد هرگونه سیاه نمایی علیه مدیران کشور به بهانه های سیاسی و انتخاباتی بازی در زمین دشمن است. این موضوع درباره همه مدیران کشور مصداق پیدا می کند . ما حق داریم مدیران کشور را نقد کنیم ، اما حق نداریم سیاه نمایی کنیم وامید مردم را از بین ببریم . از بین بردن امید مردم در واقع جفا به اصل " نقد" و ضایع کردن حق نظام و ملت است. حق نداریم به بهانه انتقاد سیاسی به احمدی نژاد عملکرد دولت جمهوری اسلامی ایران را که در بسیاری از زمینه ها انصافاً خدمات خوبی ارائه داده است زیر سوال ببریم و سیاه نمایی کنیم . حق نداریم به بهانه انتقاد سیاسی به شخص علی لاریجانی علیه مجلس شورای اسلامی را که عصاره فضائل ملت است سیاه نمایی کنیم. حق نداریم به بهانه انتقاد به آیت ا... آملی لاریجانی خدمات دستگاه قضایی کشور را زیر سوال ببریم .
اما نکته تاسف بار این ماجرا این است که عده ای نمیخواهند درک کنند مردم از درگیری و دعوا خسته شده اند و تلاش برای از میان بردن امید مردم بازی کردن در میدان دشمن است . اگر واقعاً کسی عاقلانه به تحولات جهانی و منطقه خاورمیانه بنگرد به خوبی می تواند درک کند دلسوزی برای نظام و مردم این است که مدیران با کارشان و رسانه ها با اطلاع رسانی درست شان " امید " را در دل ملت زنده نگهدارند . از اینرو به نظر نگارنده تخریب قالیباف هر چند اقدامی غیر اخلاقی است ، اما تلاش برای از بین بردن امید یک ملت ظلمی نابخشودنی است که باید نسبت به آن هوشیار بود . می توان در برابر تخریب یک شخصیت حتی شخصیت ارزشمندی مانند قالیباف صبوری به خرج داد و سکوت کرد اما واقعاً نمی توان نسبت به سیاه نمایی ، رفتار غیر اخلاقی و تلاش برای از میان بردن امید یک ملت به داشتن آینده ای روشن و بازی در زمین دشمنان اسلام و ایران سکوت کرد.