این روزنامه امریکایی در پایگاه اینترنتی خود افزوده است: ایستادگی ایران این نظریه را که زمانی طرفدار داشت، به وضوح تضعیف کرد و به جای آن حالتی از ابهام و بهت و حیرت گریبانگیر غرب شد.
البته هنوز این امید ناگفته وجود دارد که شاید بشود با اعمال کارشکنی و خرابکاری، سرعت پیشرفت برنامه هستهای جمهوری اسلامی را تا یافتن یک استراتژی جایگزین یا رسیدن به توافق در مورد آن، به نحوی کند کرد.
در ادامه مقاله آمده است: غرب تصور میکرد زمان به نفع اوست و تشدید فشارها میتواند بنیه علمی ضعیف ایران را از مسیر پیشرفت خارج کند. اما برخلاف چنین پیش فرضهایی، زیرساختهای علمی ایران در در دهه اخیر رشد کرد.
واشنگتن پست میافزاید: ایران در تاریخ تولیدات هستهای یک استثنا است زیرا تقریبا تمام قدرتهایی که توانستهاند به فن آوری هستهای دست یابند، از یک حامی خارجی کمک قابل توجهی دریافت کردهاند. به عنوان مثال اتحاد جماهیر شوروی (سابق) نه تنها مشاورههای فنی در اختیار چین می گذاشت بلکه در ساخت راکتور هستهای هم به این کشور کمک میکرد. چین هم به نوبه خود اورانیوم غنی شده را دراختیار پاکستان گذاشت و به این کشور در ساخت تجهیزات غنی سازی و راکتورهای پلوتونیومی کمک کرد.
فرانسه نیز اسرائیل را به یک راکتور هستهای، یک کارخانه بازفرآوری پلوتونیوم و طراحی تسلیحاتی مجهز کرد.
هند هم که ادعا میکند برنامه هستهایاش یک دستاورد بومی است، این حقیقت را که یک راکتور هستهای از کانادا و 20 تن آب سنگین از امریکا دریافت کرده است، کتمان میکند.
این روزنامه امریکایی مینویسد: برخلاف کشورهای هستهای جهان، جمهوری اسلامی ایران در روند هستهای شدن خود هرگز از حمایت خارجی برخوردار نبوده است.علاوه بر آنکه هیچ کشور دیگری مانند ایران با چنین تلاش برنامه ریزی شدهای برای ایجاد مانع و تنش در مورد برنامه هستهایاش از طریق ارائه نشدن فناوری مورد نیاز یا نفوذ ویروس رایانهای مواجه نبوده است.
نویسنده ادامه داده است: اینکه ایران با موفقیت از آستانههای فن اوری عبور کرد، توانست به یک شبکه غنی سازی در حال رشد و پیشرفته دست یابد و به زودی نسل جدیدی از سانتریفوژ را رونمایی میکند، همه نشان دهنده فراست علمی ایرانیان است.
در ادامه نویسنده در پاسخ به این سوال که علت دستیابی به این موفقیت چه بوده است؟ مینویسد:
دهه 1980 به علت حمله عراق به ایران که بخش آموزشی کشور را از دریافت بودجه و حمایت لازم محروم کرد، دههای پر مخاطره برای دانش ایران بود. اما این شرایط در دهه 1990 با وجود تحریمهایی که پس از انقلاب 1979 به ایران تحمیل شده بود، با تلاش نخبگان سیاسی - علمی که به دنبال احیای تحقیقات علمی بودند، تغییر کرد.
موسسههای جدیدی مانند موسسه مطالعات پیشرفته در علوم پایه زنجان و موسسه فیزیک نظری و ریاضی تاسیس و نهادهای قدیمی مانند دانشگاه شریف احیا شدند. موسسه انرژی اتمی هم از یک گروه مدیریتی جدید و حمایتهای بیشتر دولت برخوردار شد.
نویسنده افزود: در کشوری که معمولا سیاست در آن پر مخاطره است، همه جناحهای رقیب در تعهدشان به توسعه علمی کشور به نقطه مشترکی دست یافتند. نتیجه این تفاهم هم موثر بود: تعداد مقالات علمی محققین ایرانی در نشریه های معتبر بینالمللی به طور قابل ملاحظهای افزایش یافت و بسیاری از دانشگاهها نیز از منابع لازم و تخصص کافی برای برگزاری دورههای دکتری برخوردار شدند.
دانشمندان ایرانی به نیروهای موثری تبدیل شدند که برای تجهیز کشورشان به دستاوردهای جدید فن آوری به ویژه در زمینه دانش هستهای عزم راسخ داشتند. دانشمندان ایرانی از اینکه توسط همکارانشان در عرصه بینالمللی نادیده گرفته میشوند و از همکاری با مراکز علمی غربی محروم هستند، رنجیده خاطر و از ترور هدفمند همکارانشان نیز خشمگیناند.
واشنگتن پست تاکید میکند: در ایران امروز مسئولان و دانشمندان یک پیمان ملی بستهاند که به موجب آن دولت زمینهها و منابع لازم را برای دانشمندان فراهم میکند و آنان نیزبا تلاش بیوقفه تخصصشان را گسترش میدهند تا کشورشان در زمینههای مختلف از جمله در عرصه پر تلاطم هستهای در ردیف کشورهای پیشرفته جهان قرار گیرد