امروز نهتنها کارشناسان و تحلیلگران، که حتی شهروندان ایرانی که به مدد افزایش تولید و واردات خودروها، بیش از پیش سفر به گوشه و کنار کشور را تجربه میکنند این موضوع را بهخوبی درک کردهاند که باید جایی رفت که بتوان از هر نظر لذت یک سفر آرام و جذاب را چشید. جز دلایل تجربی، یک دلیل آماری و منطقی دیگر هم این موضوع را ثابت میکند؛ ایران یکی از 10 کشور اول دنیا از نظر داشتن جاذبههای گردشگری است، اما آمارها نشان میدهد که سهم بسیار ناچیزی از درآمد این صنعت را به خود اختصاص میدهد؛ بنابراین بهنظر میرسد که در انتخاب مقصد از سوی گردشگران یا آژانسهای گردشگری، معیارهای بسیاری علاوه بر جاذبههای گردشگری در نظر است؛ معیارهایی که این آسودگی خیال را به گردشگران بدهد که سفری ایمن، آسوده، بدون زحمت و دغدغه و با بیشترین جذابیت را به نسبت هزینهای که صرف میکنند، خواهند داشت.
چرا سفر در ایران هنوز نتوانسته است از هر نظر گردشگران را راضی نگه دارد؟ این را دیگر هر ایرانی که چندین سفر چندروزه رفته باشد از نزدیک درک کرده است. از جاده، وسایل نقلیه، رستوران بینراهی و سرویسهای بهداشتی بینراهی بگیر تا بروشورهای داخل موزهها و برخورد پیشخدمت هتل، همه و همه زنجیرهای از خدمات و امکانات را تشکیل میدهند که نقص در هرکدام میتواند مسافر- یعنی کسی را که قصد دارد بهترین ساعات زمان استراحتش را به خوشی بگذراند- ناراضی کند. این مسئله نهتنها در ورود گردشگران به داخل کشور تأثیر گذاشته بلکه بر روند سفرهای داخلی نیز مؤثر بوده است. در فصول اوج سفر معمولا مسافران با مشکلات عدیدهای مواجه میشوند که خاطره خوشی را از سفر برایشان به یادگار نمیگذارد. البته نباید فراموش کرد که مسافران داخلی هم روش صحیح سفر را نمیدانند و البته زیرساختهای گردشگری هم جوابگوی نیاز آنها نیست؛ بنابراین با وجود این کمبودها فشار بیشتر بر دوش گردشگران سنگینی میکند و جذابیت سفر داخلی را کم و اشتیاق برای سفرهای خارجی را بیشتر میکند. کارشناسان میگویند برای آنکه سفر خوبی را تجربه کنید نهتنها باید مقصد خود را بشناسید بلکه باید از اقامت خود در محلی خوب و مناسب مطمئن شوید و برای رسیدن به این مقصد نیز باید مطمئنترین راه را انتخاب کرد که البته با توجه به هدف سفر مناسب با بودجه گردشگر نیز باشد.
سفر امن
راه، نخستین عرصه رویارویی گردشگر با سفر است. مسافر از لحظهای که تصمیم میگیرد به مقصدی خاص سفر کند در خیالش گردش در مقصد را تصور میکند، اما در عالم واقعیت باید پیش از هر چیز با راه و مرکبش روبهرو شود؛ با واقعیتی که گاه در سفرهای داخلی چندان خوشایند نیست؛ باید با تاخیر هواپیماها و دلهره به سلامت رفتن با آن، با نگرانی بیپایان پیدانکردن بلیت قطار، با سفرهای خستهکننده با اتوبوسهای بینشهری و از همه مهمتر به جان خریدن سفر جادهای روبهرو شود.
در ایران بیشتر مردم ترجیح میدهند برای سفر از خودروی شخصی خود استفاده کنند؛ چراکه در بیشتر ایام سال بلیت قطار و هواپیما گیر نمیآید و اگر مسافر، دوست یا فامیلی در یکی از آژانسهای مسافرتی نداشته باشد، امید زیادی به تهیه بلیت قطار یا هواپیما ندارد و به ناچار باید به سفری خستهکننده با اتوبوس تن دهد؛ حتی اگر مسیری طولانی در پیش رو داشته باشد. بنابراین اگر نامناسب بودن و استاندارد نبودن جادهها را در نظر نگیریم بهترین گزینه، خودروی شخصی است که حالا دیگر با طرح هدفمندسازی یارانهها زیاد هم مقرون به صرفه بهنظر نمیرسد.
اما این گزینه آخر هم دردسرهای جدی خودش را دارد و هنگام انتخاب آن نمیتوان از کنار آمار مرگومیر جادهای بهراحتی گذشت. گزارش رسمی مرکز تحقیقات وزارت راه نشان میدهد که ایران از نظر میزان مرگومیر تصادفات جادهای در صدر کشورهای جهان قرار گرفته است بهگونهای طی یک دوره 14ساله بیش از 267هزار نفر در تصادفات جادهای برون و درونشهری جان خود را از دست دادهاند و حدود 3میلیون نفر نیز دچار مصدومیت شدهاند. تلفات جادهای در ایران طی یک دوره 10ساله با میزان تلفات انسانی جنگ ایران و عراق برابری میکند.
براساس اظهار نظر مقامات راهنمایی و رانندگی و نیز تحلیل دادههای آماری به ازای هر کشته معمولا 10 نفر مجروح وجود دارد.
تحلیل محتوایی آمارهای منتشره نشان میدهد که هر خانواده ایرانی در سال1387 بهطور متوسط حدود یک میلیون تومان بابت تصادفات ترافیکی در کشور هزینه متحمل شده است. در گزارش پژوهشکده حملونقل اینگونه نتیجهگیری شده است که در سال1387، هزینه تصادفات برای مجموع تصادفات شهری و برون شهری در مجموع 18هزارو 500میلیارد تومان معادل 18/5میلیارد دلار بوده است. براساس گزارش این پژوهشکده، هزینه تصادفات کشور در سال1387 از کل تولید ناخالص داخلی بیش از 50 درصد کشورهای جهان نظیر غنا، اردن، بحرین و... بیشتر بوده است. در این گزارش عنوان شده است که هزینه 18میلیارد دلاری تصادفات در سال1387 به تنهایی 33سال بودجه فعلی راهداری کشور، 220 سال بودجه فعلی ایمنسازی نقاط حادثهخیز کشور، هزینه ایجاد 2میلیون شغل برای جوانان، ساخت 12برج به اندازه بزرگترین برج ساختهشده در دبی یا خرید 60 فروند هواپیمای ایرباس را پوشش میدهد.
در این گزارش نرخ بازگشت سرمایهگذاری در ارتقای ایمنی ترافیکی دستکم 360درصد پیشبینی شده است و البته مرکز تحقیقات RTL انگلستان این رقم را برای ایران تا هزار درصد هم محاسبه کرده است. این پژوهشکده در پایان یادآور شده که آمارها بهشدت هشداردهنده است و چارهای جز سرمایهگذاری برای ارتقای ایمنی جادهای نیست. بنابراین میبینید که پرمخاطبترین وسیله سفر در کشورمان خطرناکترین آنها نیز هست. از سوی دیگر، وسیله نقلیهای چون هواپیما هم جز مسئله ایمنی، با مشکل کمبود ظرفیت دستوپنجه نرم میکند. سال گذشته مسئولان اعلام کردند که ناوگان هواپیمایی کشور دستکم 4هزار صندلی کم دارد. وضعیت حملونقل ریلی اگرچه از نظر ایمنی بهتر است، اما از نظر کمبود ظرفیت دستکمی از ناوگان هوایی ندارد. قطار که از نظر قیمت بلیت برای مسافران ایرانی مناسبتر است و مشتری بیشتری دارد، تقریبا در اکثر روزهای پرمسافر سال صندلی کم میآورد و موجب میشود تا مسافران دست خالی از آژانس برگردند. ضمن اینکه کیفیت خدمات همین قطارهای موجود جز اضافهشدن امکان سرو غذای رایگان در برخی قطارها، طی 30 سال گذشته تغییری نکرده و قطار، سرعت آن، سیستم گرمایشی و سرمایشی، امکانات کوپهها و خدمات داخلی همان است که از ابتدا بوده است.
مورد اضطراری
اما ایمن نبودن و استاندارد نبودن جادههای ایران تنها مشکل موجود نیست؛ کمبود و نامناسب بودن مجتمعهای خدماتی- بینراهی و سرویسهای بهداشتی از دیگر معضلات مسافران در سفرهای جادهای است که بر رنج سفر میافزاید، آن هم در کشوری که جایگاه نخست راههای سفر در آن، در اختیار سفر جادهای است.
در حالی که در بسیاری از جادهها مجتمعهای خدماتی- بینراهی، هر چند کیلومتر یک بار دیده میشود در برخی از جادهها و اتوبانها مانند اتوبان زنجان- تبریز تا کیلومترها حتی یک پمپ بنزین هم به چشم نمیخورد و اگر مسافری مشخصات مسیر را نداند ممکن است در میان راه بماند.
سالهاست نبود محلی بهداشتی برای سرویس بهداشتی در جادههای ایران احساس میشود و خیلیها از سر ناچاری به این کاستی عادت کردهاند. براساس قانون، وظیفه حل این مشکل بر عهده سازمان پایانهها و حملونقل کشور است اما چند سالی است که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برای رفع این مشکل دست به کار شده است. شهباز یزدانی، معاون پیشین گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در این باره گفته بود: ساخت سرویسهای بهداشتی بینراهی وظیفه ما نیست اما با توجه به کمبودهایی که در این زمینه برای گردشگران احساس میشد تصمیم گرفتیم روی این موضوع کار کنیم.
آنگونه که این مقام مسئول دولتی گفته در پایان سال88 تعداد سرویسهای بهداشتی جادهای به 3هزار و 100 دستگاه رسیده و همچنین در پایان سال89 نیز با رشدی 121درصدی تعداد سرویسهای بهداشتی بینراهی به 8هزار و 200 دستگاه افزایش یافته است. به گفته او پیش از این مردم مجبور بودند از سرویسهای بهداشتی رستورانها و فروشگاههای بینراهی استفاده کنند، به همین دلیل هم مجبور به پرداخت هزینه میشدند یا ناچار اقدام به خرید از آن رستوران یا فروشگاه میکردند.
براساس گفتههای یزدانی، نحوه مکانیابی براساس استانداردهای جهانی برای ساخت سرویس بهداشتی در یک جاده، هر60 کیلومتر به علاوه ضریبی از میزان کم و زیاد بودن تردد در آن مسیر است. با وجود گفتههای مسئولان، هنوز هم در بسیاری از جادههای کشور مشکل کمبود سرویسهای بهداشتی احساس میشود. یزدانی در این باره گفته که براساس محاسبات، برای رسیدن به وضع استاندارد باید تعداد سرویسهای بهداشتی بینراهی را به دو برابر تعداد فعلی یعنی بیش از 16هزار دستگاه افزایش دهیم.
البته جادههای ایران و مسافرانی که در آنها طی طریق میکنند تنها با مشکل کمبود سرویسهای بهداشتی مواجه نیستند، چه بخش زیادی از همان تعداد سرویسی هم که ساخته شده و مورد استفاده قرار میگیرند مشکلات عدیدهای دارند؛ مشکلاتی اعم از نداشتن آب یا شیر و شیلنگ، عدمنظافت، نبود در و پنجره و مسائلی از این دست. به همه این موارد باید نبود متولی خاصی برای محافظت، نظافت و نگهداری سرویسهای بهداشتی را نیز اضافه کرد. وجود همین مشکلات باعث شده است که همچنان برخی از مسافران دامن صحرا و طبیعت را به سرویسهای غیربهداشتی بینراهی ترجیح دهند.
نخستین بار در اواخر اسفند سال86 رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در مراسم «گشایش طرح امدادگران خودرو کشور برای تعطیلات نوروز87» وعده داد در فواصل 25کیلومتری جادههای کشور یک سرویس بهداشتی (تا پیش از سال90) ساخته خواهد شد. در همان تاریخ بنا بر مصوبه هیأت دولت وظیفه ساخت این سرویسهای بهداشتی در قالب مجتمع خدماتی ـ بهداشتی بینراهی طی قراردادی به شرکت توسعه ایرانگردی و جهانگردی واگذار شد و عملیات عمرانی ساخت این پروژهها، پس از ابلاغ بودجه در سال1387 آغاز و قرار بر این شد که احداث این پروژهها در مدت 4سال به پایان برسد اما با این همه، آنگونه که معاون گردشگری سازمان گفته است جادههای کشور و مسافرانی که در آنها تردد میکنند از کمبود دستکم 8هزار سرویس بهداشتی رنج میبرند.
هتل، استراحتگاهی مطمئن
مسافر پس از تحمل مشقتهای راه و رسیدن به مقصد، طبیعتا دنبال کنج آرامی میگردد که دمی بیاساید. لابد شما هم تجربه کردهاید که این کنج آرام، گاه به راحتی گیر نمیآید؛ بهخصوص در فصول اوج سفر. در واقع برخی از شهرها و مقاصد سفر، در تعطیلات با هجوم مسافران روبهرو میشوند و هتلها و مهمانپذیرهای آنها ظرفیت گنجایش همه مسافران را ندارند و در بیشتر ایام سال این مسافران شب را در چادر (کنار خیابانها) به سر میبرند. این شرایط در ایام اوج سفر در بیشتر مناطق ایران به همین منوال است؛ برای مثال در ایام نوروز مدارس برخی از شهرها آماده پذیرایی و اسکان مسافران میشوند. این در حالی اتفاق میافتد که بقیه مسافرانی که هتل یا مهمانسرای مناسبی را برای اقامت پیدا نکردهاند یا به خانههای اجارهای ساکنین آن شهر پناه میبرند و یا در چادر سفری شب را به روز میرسانند.
در حالی که تعداد هتلها و مهمانپذیرهایی که مردم عادی بتوانند در ایام اوج سفر با خیال راحت و در شرایط خوب و پاکیزه از آن استفاده کنند، نمیتواند نیاز مسافران را برآورده کند، کلنگ ساخت هتل هفتستارهای در رامسر زده شد که تازه بعد از این کلنگزنی مسئولین متوجه شدند که در حال حاضر ساخت 142هتل 3، 4 و 5ستاره در اولویت برای تأمین نیاز گردشگران است پس ساخت این رؤیای بزرگ ماند برای بعد از رفع نیازهای اصلی مسافران. بعد از گذشت 5سال از آغاز اجرای این تصمیم نیز تنها چند هتل ساخته شده که هنوز نمیتواند نیاز گردشگران داخلی را در ایام خاص برطرف کند. البته دبیر جامعه هتلداران ایران در مصاحبهای در این باره میگوید که قرار شد مسئولان گردشگری مشکلات را از سر راه سرمایهگذاری خصوصی بردارند و با هماهنگی با فرمانداریها و شهرداریها با معرفی سایتهایی که مشتری نیاز بیشتری به آن دارد امکان ساخت هتلهای سه و چهار ستاره را فراهم کنند؛ 55قرارداد هم بسته شد اما بعد متوجه شدند که بهتر است به جای سرمایهگذاری برای ساخت هتل این سرمایهگذاری را در گردشگری عام انجام دهند؛ یعنی آنچه مورد نیاز زیرساختهای صنعت گردشگری است توسط سرمایهگذار بخش خصوصی انجام شود؛ مثل ساخت هتل، متل، مهمانپذیر، مجتمعهای رفاهی بینراهی و حتی مرمت هتلهای قدیمی.
این در حالی است که بسیاری از هتلها و مهمانپذیرهای موجود نیز فرسوده بوده و قابل استفاده نیست، تجهیزات بیشتر آنها قدیمی بوده و نمیتواند رضایتمندی مشتریان را فراهم کند و با ماندن در چادر فرق زیادی نمیکند؛ ضمن آنکه اجاره این اتاقها که مسافر رغبتی برای ماندن در آن نمیکند با امکانات موجود در آن مکان هماهنگی ندارد. در واقع ایران کشوری است که قیمت خدمات اقامتی در آن برای مسافران در مقایسه با بسیاری از کشورها گران است و همین موضوع هم گردشگران داخلی را به این فکر میاندازد که برای اقامت از چادر و منزل فامیل استفاده کنند یا اینکه زمان کمتری را در مقصد سر کنند؛ گزینه دیگری هم میماند و آن اینکه اندکی به هزینه سفر خود بیفزایند و سفری خارجی را در کشورهای اطراف تجربه کنند و از امکانات اقامتی مناسب نیز بهرهمند شوند.
البته نکته جالب درباره خدمات نامناسب هتلها اینکه مسافرانی هم که موفق به استفاده از این سرویسها میشوند هرگز شکایتی از اینکه خدمات مناسبی در اختیار آنها قرار داده نمیشود (از آنجا که به حقوق خود آگاهی ندارند)به مسئولان صنف هتلداران نمیکنند.
در این بین خدمات ناقص و کمتر راضیکننده هتلها، چندین علت دارد که یکی از مهمترین آنها نبود نیروی آموزشدیده و متخصص در هتلهاست. در ایران در بیشتر هتلها، کارکنان هتلها بهجز زبان مادری، زبان دیگری نمیدانند، از حقوق مشتریان خود بهخوبی آگاه نیستند، در فراهمکردن امکانات کامل رفاهی که هزینه زیادی هم ندارد، عاجزند و گاه گمان میکنند که چون سرپناهی به مسافر دادهاند پس لطف بزرگی به وی کردهاند. این کاستیها که ریشه در دلایل بسیاری بهویژه نبود آموزش تخصصی دارد، اگر مسافر را از واحد اقامتی فراری ندهد، دستکم خاطره ناخوشایندی در ذهن او باقی میگذارد که برای تلخکامیاش در تمام سفر کافی است.
سفر گروهی، راه را هموار میکند
میتوان گفت که تقریبا بیشتر مشکلاتی که ذکر شد، با رونق گرفتن سفر گروهی یا همان سفر با تور قابل حل است. در ایران سفر با تور چند سالی است که مورد توجه قرار گرفته و اگر در این سالها به تجربهای موفق تبدیل شود، میتوان امیدوار بود که گردشگری دستکم در سطح داخلی وارد چرخه مناسبی بشود. البته ترویج سفرهای گروهی هم نیاز به برنامهریزی و حمایتهای بسیار دارد چراکه این موضوع در ایران هنوز بسیار نوپاست و به همین خاطر، با مشکلاتی روبهروست.
سفرهای گروهی هزینه سفر را نسبت به سفر انفرادی بهشدت کاهش میدهد. سفر با تور همچنین موجب میشود که یک راهنمای باتجربه در مواقع دشوار به جای مسافر تصمیمگیری و از بروز مشکل جلوگیری کند. همچنین در این سفرها، گردشگر مطمئن است که از وقت خود بیشترین بهره را میبرد ضمن اینکه مجموعه عوامل مرتبط با سفر، نظیر هتلدار، آژانسدار، رانندگان و حتی رستورانداران هم با قرارگرفتن در چرخه این نوع از سفر، امکان برنامهریزی و درآمدزایی بیشتری پیدا میکنند و در نهایت، رونق این صنعت بیشتر میشود.
اما این نوع از سفر هم این روزها با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند. صنعت گردشگری در حال حاضر از کمبود تورگردانان و راهنمایان باتجربه و آموزشدیده رنج میبرد و این موضوع در افزایش تعداد سفرهای ناموفق نقش دارد. از سوی دیگر نبود نظارت بر برگزاری تورها موجب شده است که گروههایی که تخصص و مسئولیت حقوقی در برنامهریزی سفر ندارند، حتی خارج از مجوز آژانسها با یک آگهی کوچک در روزنامهها، تور سفر برگزار کنند و نابسامانیهایی را در این حرفه بهوجود بیاورند.
حال باید دید با وجود چنین مشکلاتی اگر تمام عجایب هفتگانه هم در این سرزمین جای داشته باشد، آیا باز هم سفر به ایران با اتکا به آن جذابیتها رونق خواهد گرفت؟ البته نباید فراموش کرد که برای رفع آنچه از مشکلات زیرساختی صنعت گردشگری در این نوشته گفته شد، جز در بخش حملونقل، بیشتر به مدیریت و برنامهریزی نیاز است تا صرف بودجههای کلان و خرید امکانات. بنابراین باید امیدوار بود تا روند اخیر تغییر مدیریتها در دستگاه متولی ساماندهی گردشگری تغییر کند و برای یکسال هم که شده یک مدیر بر کرسی معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تکیه بزند تا امکان برنامهریزی و تصمیمگیری مناسب فراهم شود.
کمبود در همه بخشها به چشم میخورد
فخرالدین حیدری، نماینده مردم شهرستانهای سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی معتقد است که مشکلات گردشگری، تقریباً همه را بهگونهای آزار میدهد؛ از کمبود عرضه خدمات حملونقل زمینی و ریلی و هوایی تا کمبود هتل و مراکز اقامتی و معضلات کوچکتر و البته تأسفبارتری همچون کمبود استراحتگاه و نمازخانه و... حتی در توریستیترین شهرها و نقاط کشور.به گفته او، گردشگری در دنیای امروز به تمام معنا، یک صنعت است ولی در کشور ما تا بهرهبرداری کارآمد از همه جاذبههای تاریخی و فرهنگی و طبیعی راههای نرفته بسیاری وجود دارد.
نماینده مردم شهرستانهای سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی در اینباره میگوید: زیرساخت گردشگری از جاده و راه آمدوشد، آغاز میشود و به امکانات مربوط به این صنعت از جمله امکانات اقامتی، تفریحی، فرهنگی و... میرسد. یک گردشگر باید با هر نوع درآمد و از هر قشر توان استفاده از امکانات رفاهی و تفریحی را داشته باشد و از این نوع خدمات بهرهمند شود و اطلاعات لازم و مفید را درباره منطقه هدف گردشگری خود دریافت دارد.
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس همچنین میافزاید: به باور من، بهسازی راههای ارتباطی برای جلوگیری از تحمیل هزینههای ناشی از سوانح و تلاش برای کمکردن از هزینه تمامشده محل تفریح و اسکان، مهمترین کاری است که میتوان برای تسهیل سفر خانوارهای کمدرآمد انجام داد.
حیدری در ارزیابی کلی وضعیت گردشگری کشور یادآور میشود: متأسفانه، گردشگری در کشور ما، چندان مورد توجه قرار نگرفته و همچنان دارای کمبودهای فراوانی است، بهگونهای که حتی مناطق برخوردار نیز در این زمینه پوشش مناسبی نمیدهند و عملاً پاسخگویی مطلوبی به گردشگران ندارند؛ چه در زمینه سکونتگاههای مربوط به گردشگران و چه به لحاظ راههای ارتباطی کموبیش در همه کشور شاهد کاستیهایی در این زمینه هستیم که امیدواریم با توجه بیشتر و نیازسنجی دقیقتر به مقوله گردشگری توجه بیشتری شود.
تنگناهای صنعت گردشگری
اگرچه توسعه و گسترش ایرانگردی و جهانگردی بهمنظور استفاده هرچه بیشتر از مزایای متعدد اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی آن اجتنابناپذیر است ولی مشکلات و تنگناهای متعددی در راه رشد صنعت گردشگری ایران وجود دارد که نباید از نظرها دور بماند. مهمترین مشکلات و چالشهای موجود در این زمینه را میتوان اینگونه برشمرد:
مشخصنبودن هدفها و سیاستهای ایرانگردی و جهانگردی
وجود تبلیغات منفی در رسانههای خارجی بهمنظور ارائه تصویری نامطلوب از کشور و منزوی کردن ایران
عدمتطبیق و هماهنگی فرهنگی جهانگردان برخی از کشورهای خارجی با فرهنگ اسلامی در روابط و برخوردهای فرهنگی
نبود اطلاعرسانی کافی از جاذبههای گردشگری و تبلیغات مؤثر برای روشنکردن افکارجهانی نظیر سازمانها، دفاتر و نمایندگیهای اطلاعرسانی در امور سیاحتی در خارج کشور
فقدان نیروی انسانی کارآزموده و متخصص در امور جهانگردی و بیاطلاعی کادر شاغل در مؤسسات جهانگردی (از قبیل هتلها، کارکنان آژانسها و راهنمایان جهانگردی)
فقدان تسهیلات لازم برای واردکردن تجهیزات و تأسیسات مورد نیاز صنعت جهانگردی، با استفاده از تخفیفهای ویژه گمرکی و سود بازرگانی و ترخیص سریع
نبود هماهنگی و همکاری سازمانهای دولتی که در بهبود وضع جهانگردی مؤثرند مانند استانداریها، فرمانداریها، شهرداریها، وزارت امور خارجه، وزارت راه و ترابری، سازمان تبلیغات و گمرک
نبود تسهیلات لازم بهمنظور اعطای وام با شرایط مناسب برای تشویق بخشخصوصی و عدمنظارت کافی و کمبود تسهیلات لازم در زمینه نگهداری و حفظ اماکن باستانی و تاریخی کشور
کمبود امکانات اقامتی بین شهرها و نبود وسایل حملونقل کافی مطابق با استانداردهای جهانی و غیراستاندارد بودن راههای ارتباطی بین شهرها در ایران
عدمتمایل و تضمین سرمایهگذاری داخلی و خارجی نسبت به مشارکت و احداث اماکن و تأسیسات جهانگردی
برخی پیشنهادها و راهکارها
ارتقای ظرفیتهای کمی و کیفی تأسیسات جهانگردی بهویژه تعداد تورهای داخلی و خارجی بهمنظور تعدیل شکاف موجود در مقایسه با کشورهای پیشرفته در زمینه جهانگردی
توسعه و تقویت برنامههای تبلیغاتی جهت معرفی جاذبههای گردشگری ایران اسلامی
تأمین تدریجی شرایط خودکفایی در صنعت جهانگردی
اصلاح قوانین ورود و خروج اتباع خارجی بهویژه مقررات موجود در مبادی ورودی کشور
فعالکردن بخش خصوصی
آموزش نیروی انسانی و تربیت کادر متخصص
ایجاد شبکه کارت اعتباری برای رفاه گردشگران خارجی
ایجاد پایگاه اطلاعرسانی و بانک اطلاعات گردشگری