در تبریز 13محله وجود دارد که سکونتگاه غیررسمی حاشیهنشینان به شمار میرود. درباره مشکلات ساکنان این محلهها و راهکارهای رفع مشکل حاشیهنشینی در کلانشهر تبریز به گفتوگو با شهرام دبیری، رئیس شورای شهر تبریز، پرداختیم.
- تبریز کلانشهری است که توانسته خود را از برخی مشکلات دامنگیر شهرهای بزرگ رها کند. برای نمونه در شهر شما معضل تکدیگری حل شده است، اما گویا نتوانستهاید جلوی حاشیهنشینی را بگیرید، دلیل شکلگیری این پدیده در شهرتان چیست؟
تبریز بهدلیل اینکه به یک شهر صنعتی تبدیل شده در آن فرصتهای شغلی بیشتری در مقایسه با مناطق اطراف وجود دارد، از این رو، خیلیها از شهرستانهای اطراف به تبریز کوچ میکنند. کوچ از شهرهای کوچک اطراف تبریز بیشتر اتفاق میافتد. برای نمونه تاکنون عده زیادی از اهالی اهر و کلیبر به تبریز آمدهاند. به هرحال از آنجا که بسیاری از مهاجران محل مناسبی برای زندگی در این کلانشهر پیدا نمیکنند به ساختوسازهای غیرمجاز در حاشیه شهر دست میزنند. البته همه مهاجرتها به این صورت نبود که مردم خودبهخود از شهرهای دیگر کوچ کنند و به تبریز بیایند؛ بهنظر من عدهای سودجو با برنامهریزی به این روند دامن زدند.
- منظورتان این است که در گذشته دور این اتفاق افتاده یا در سالهای اخیر؟
منظورم سالهای اخیر است. انگار عدهای اصلا در این زمینه فعال هستند. این عده برخی زمینها را در حاشیه شهر شناسایی کرده، دور آن حصار میکشند و آن را تملک میکنند... .
- مگر در این بخشها هر کسی میتواند زمین را با حصارکشی به تملک خود در آورد؟
نه، غیرقانونی است. این اشخاص خودسرانه دور زمین حصار میکشند و آن را به دیگران میفروشند. با وجود اینکه به ماموران شهرداری تأکید کردهایم که به این موضوع توجه کنند و با نظارت مستمر مانع از انجام این کارها شوند اما در برخی موارد اهمال شده است. بعضی اوقات هم این سودجویان که به زور دست به تصرف زمین زدهاند، شبانه به ساختوساز در این مناطق پرداختند. گرچه کنترل بخشی از این ساختوسازها خارج از توان شهرداری بوده، بهنظر من درصورت دقت بیشتر میتوانست جلوی بخش عمدهای از این ساختوسازها را همان ابتدای کار بگیرد.
- روند فروش و ساختوساز غیرقانونی در بافت حاشیهای شهر هنوز ادامه دارد؟
نه به آن شدت، الان خیلی کندتر شده است.
- دلیلش چیست؟
خب نظارت بیشتر شد و برنامهریزیهایی هم برای این مناطق صورت گرفت. از سازمانها و ارگانهایی که زمینهایی در این بخشها داشتند خواستیم آنها را حصارکشی کنند تا کسی وارد آنها نشود. در واقع سعی کردیم از تصرف غیرقانونی زمین پیشگیری کنیم. برای مثال، دانشگاه علوم پزشکی در یکی از مناطق حاشیهای شهر زمینی داشت که در آن ساختوسازهای غیرمجاز انجام میشد ولی از وقتی دور آن سیمخاردار کشیدند، این اتفاق متوقف شد.
- شما خودتان به مناطقی که مشهور به حاشیهنشینی است، رفتهاید؟
بله، بارها.
- مشکل اصلی مردمی که در آنجا زندگی میکنند چیست و وضع زندگی آنان چطور است؟
بخشهای حاشیهنشین تبریز در شمال و شمال غربی شهر قرار دارند. این مناطق روی خط گسل واقع شده است؛ یعنی محلی که این اشخاص برای سکونت انتخاب کردهاند بدترین محل برای ساخت و ساز است، همچنین بخش عمدهای از ساختوسازهایی که در این مناطق انجام شده روی شیب تپههاست، به همین دلیل نگرانی جدی درباره استحکام این خانهها وجود دارد. از سوی دیگر مشکل عبور و مرور در این محلهها وجود دارد، زیرا معابر این محلهها که خود ساکنان بدون هیچ نظارتی آنها را ساختهاند، به هیچ وجه استاندارد نیست. کوچههای بخشهای حاشیهنشین تبریز خیلی کمعرض و پیچدرپیچ است، به همین دلیل درصورت بروز حادثه، امدادرسانی به ساکنان این مناطق بسیار دشوار و محدود خواهد بود. از نظر تأسیسات و امکانات رفاهی هم خیلیها آب، برق یا گاز ندارند. جالب اینجاست که ساکنان این مناطق اصرار دارند اشتراک آب و برق بگیرند، در حالی که کل ساختمان آنها غیرقانونی ساخته شده است. ما میخواهیم جلوی ارائه خدمات به بافت غیرمجاز در حاشیه شهر را بگیریم، ولی ساکنان آنها آنقدر فشار میآورند که مجبور میشویم حتی به آنها کمک کنیم.
- بهنظر میرسد نهادها و ارگانهای مسئول برخورد با این معضل، تکلیف خودشان را روشن نکردهاند که چه برخوردی باید با حاشیهنشینان داشته باشند. وقتی کسی در شهر خانهای ساخته است به هر حال باید امکاناتی در اختیارش گذاشته شود، اما اگر قرار نیست به این افراد که غیرقانونی ساختوساز میکنند آب، برق یا گاز داده شود، خب اصلا نباید اجازه داد چنین ساختوسازی اتفاق بیفتد. اکنون وضع زندگی این اشخاص در حاشیه تبریز واقعا دور از کرامت انسانی است، چیزهایی که در این مناطق میبینیم باورکردنی نیست؛ چرا اقدامی جدی برای رفع این مشکل انجام نمیشود؟
برای مواجهه با این مشکل باید قانون کشوری اصلاح شود، به عبارت دیگر مجلس باید قوانین تازهای در این بخش تصویب کند. در گذشته مصوبهای اعمال میشد مبنی بر اینکه اگر زمینی سند نداشته باشد، شهرداری اجازه ندارد برای آن پروانه ساخت صادر کند. بعد مصوبهای تصویب شد که شهرداری در جاهایی که ساختوساز وجود دارد و نه در زمینهای خالی، به ساکنان اجازه بازسازی بدهد، اما چون این مصوبه با دیگر قوانین کشور تعارض داشت، ضمانت اجرایی پیدا نکرد.
- این قوانین باید به چه شکل باشند و چه مواردی در آنها منظور شود؟
باید به ساکنان این خانهها اجازه بدهند برای منازل قولنامهای خود، سند بگیرند. قبلا یک بار این اتفاق افتاد و به آنان فرصتی دادند، اما چون عدهای از این فرصت استفاده نکردند، باید دوباره چنین قانونی به شکل سراسری برای تمام کشور تصویب و اجرا شود، چون الان تمام کلانشهرهای ایران با این مشکل مواجه هستند. البته بهنظر من به زمینهایی که قولنامهای هستند اما هنوز در آنها ساخت و ساز انجام نشده است، نباید سند داد اما با سند دادن به خانههایی که ساخته شدهاند میشود نوسازی و مقاومسازی بناهای موجود را تشویق کرد؛ همچنین اصلاح معابر و اعطای انشعاب آب، برق و گاز را در دستور کار قرار داد.
- خب الان که این قوانین وجود ندارد در بعضی از این محلهها چند خانواده مثلا 20خانه از یک انشعاب گاز استفاده میکنند و خودشان به همدیگر انشعاب میدهند.
بله، این مشکلی است که از نظر قانونی نمیتوانیم هیچ کاری برای حل آن انجام دهیم. البته ما در نظر داریم به بخشی از این محلهها یا خانهها که ساختوساز در آنها و معابرشان دستکم کمی با استانداردهای لازم مطابقت داشته باشد، برای انجام بهینهسازی و ساماندهی کمک کنیم. این راهکاری است که در دیگر جاهای دنیا هم از آن استفاده میکنند.
- گمان نمیکنم در محلههایی مانند آخرسیلاب ساختوسازها و معابر به هیچ وجه به چیزی که شما میگویید نزدیک باشد.
در مجموع نخستین کاری که باید برای مقابله با حاشیهنشینی انجام داد این است که از ورود افراد جدید به محلههای حاشیه شهر جلوگیری کنیم و بعد با یکی از راهکارها به ساماندهی مناطق موجود بپردازیم.
در برخی مناطق وضع کمی بهتر است که در آن مناطق باید از این شیوه استفاده کرد. یک راهکار هم اخراج ساکنان سکونتگاههای غیررسمی از محل زندگیشان است. راهکار دیگری نیز مطرح است مبنی بر اینکه جایی در نزدیکی همین محلهها در نظر گرفته شود، خودمان به ساختوساز استاندارد در آن بپردازیم و واحدهای مسکونی را به ساکنان این مناطق بدهیم. الان تفاهمنامهای با انبوهسازان امضا شده که بر اساس آن در ضلع جنوبی بزرگراه پاسداران، ساختوسازهای استانداردی به شکل انبوهسازی برای این افراد انجام شود.
این طرح در مرحله تملک زمین است. محل ساخت این مجتمعها در نزدیکی همان محلههای حاشیهنشین در نظر گرفته شده تا ساکنان این محلهها حاضر به سکونت در آن باشند.
- این ساختسازها شامل چند واحد مسکونی است؟
الان تعدادش مشخص نیست ولی در فضای خیلی بزرگی قرار است این کار انجام شود.
- برای ساخت این مجتمعها باید خانههایی که الان در حاشیهشهر وجود دارد، تخریب شوند؟
نه، از زمینهای شهرداری استفاده میکنیم و از وامهای مسکن مهر هم برای تکمیل این طرح کمک میگیریم.
- اگر تمام حاشیهنشینان به یک مجموعه بزرگ و خیلی مدرن منتقل شوند، اما هیچ کار فرهنگی انجام نشود و مجددا سبک زندگی قبلی ادامه پیدا کند، باز هم بسیاری از مشکلات محلههای قدیم به مجموعههای مسکونی جدید منتقل میشود. برای این مشکل فکری کردهاید یا هدف شما فقط این است که محل زندگی حاشیهنشینان تغییر کند؟
ما در درجه اول باید در این مجموعهها جاذبههایی ایجاد کنیم که این افراد مشتاق باشند در آنها زندگی کنند، بعد میتوانیم به کار فرهنگی هم بپردازیم.
اگر گروهی از آنان به زندگی در مجموعههای مسکونی رو بیاورند، دیگران هم به همین کار روی میآورند.
- در آمارهای غیر رسمی تعداد حاشیهنشینان تبریز 400هزار نفر اعلام میشود. این آمار درست است؟
آماری که داده بودند نزدیک به 300هزار نفر بود اما با بررسیهای دقیقتری که انجام شد این آمار در حدود 400هزار نفر برآورد شد.
- پس با این حساب ایجاد مجتمعهای مسکونی برای این تعداد حاشیهنشین، طرحی است که اجرای آن خیلی طول میکشد؟
بله، اما همان طور که گفتم همه قرار نیست در این مجموعهها زندگی کنند و برخی از محلههای مناسبتر باید با همکاری شهرداری، بهسازی و بازسازی شوند.