نرخ بیکاری دانشآموختگان در ایران براساس آمارهای ارائه شده از سوی مسئولان دستکم بین 10 تا 20درصد است و هیچ دستگاه یا وزارتخانهای هم خود را موظف به اشتغال این گروه نمیداند و هر یک دیگری را مسئول اشتغال دانشآموختگان معرفی میکند، وزارت علوم میگوید وظیفه ما ارائه آموزش عالی است، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم مسئولیتی نمیپذیرد.وزرای کار در دولتهای نهم و دهم تنها به انتقاد از روند آموزشی در وزارت علوم بسنده کرده و دانشگاهها را به مثابه کارخانه تولید مدرک قلمداد کردهاند اما هیچکدام ایجاد اشتغال برای فارغالتحصیلان دانشگاه را برعهده نمیگیرند یا قبول ندارند و البته هر از گاهی نیز نرخ بیکاری دانشآموختگان را در مقایسه با سایر گروهها اعلام کردهاند، برای مثال در اسفندماه89 شیخالاسلامی، وزیر کار نرخ بیکاری فارغالتحصیلان نسبت به دیپلمهها را 20برابر اعلام کرده و اکنون پس از گذشت 6ماه و در مسند وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی این نرخ را 10برابر اعلام میکند. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در اجلاس شورایعالی استانها گفت: «نرخ بیکاری در فارغالتحصیلان دانشگاهی 10برابر نرخ بیکاری در دارندگان مدرک دیپلم و پایینتر است.»
مقایسه دانشگاهها با سازمان فنی و حرفهای
عبدالرضا شیخالاسلامی که بارها نظام آموزش عالی کشور را ناکارآمد معرفی کرده اما دورههای آموزشی سازمان فنی و حرفهای وابسته به وزارت کار را بسیار کارآمد دانسته و بر این باور است که «دورههای آموزشی وزارت کار معادل فوق دیپلم است.»وی اعلام کرد: در برخی رشتههای آموزش دادهشده توسط سازمان فنی و حرفهای کشور، نرخ جذب به بازار کار بالای 90درصد است.البته جناب وزیر اشارهای به این موضوع نکرده که اغلب افرادی که برای گذراندن دورههای آموزشی به سازمان فنی و حرفهای مراجعه میکنند شاغل هستند و برای استفاده از تسهیلاتی مانند وام، اخذ جواز کسب از اتحادیه مربوطه نیاز به گواهینامه این دورهها هستند. شاید به همین دلیل است که وی بر این نکته تأکید دارد که «توسعه آموزش عالی باید منجر به کار و توسعه ثروت شود.»
بیماری نظام آموزش عالی
در باره علل بیکاری دانشآموختگان نظریات متفاوتی وجود دارد؛ گروهی بر این باورند که مقصر اصلی وزارت علوم است که بدون توجه به نیازهای جامعه و صرفا برای افزودن بر تعداد دانشجویان اقدام به پذیرش دانشجو میکند. گروهی نیز براین باورند که دستگاههای متولی اشتغال توانایی ایجاد زمینه اشتغال را ندارند و در انجام وظایف خود کوتاهی میکنند.نکته مهم و غیرقابل انکار این است که نظام آموزش عالی کشور بیمار است و ادعای مسئولان وزارت علوم برای درمان نیز تاکنون نتیجه مثبتی نداشته؛ مانند اجرای طرحهای آمایش سرزمینی.
نظر مرکز پژوهشهای مجلس
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی اردیبهشت ماه امسال نظر کارشناسی خود را چنین اعلام کرد: ضروری است برای رفع یا کاهش مشکل بیکاری دانشآموختگان، بهگونهای در پی ایجاد تعادل عرضه و تقاضا در بازار کار باشیم که این امر به دو طریق ممکن است؛ اول نیاز سنجی نیروهای متخصص مورد نیاز بازار کار در شرایط موجود و کاهش عرضه نیروی انسانی متخصص در رشتههایی که در آنها مازاد نیروی انسانی وجود دارد که در حال حاضر، سیاستهای موجود بهویژه در ارتباط با توسعه نظام آموزش عالی کشور اینگونه نیست و به هیچ رو انتظار نمیرود در آیندهای نزدیک شاهد تغییر این سیاست و تلاش برای کاهش عرضه نیروی کار از طریق نظام آموزش عالی باشیم.دوم، افزایش تقاضا برای نیروی کار متخصص که میتواند از طریق افزایش سرمایهگذاریهای دولتی و غیردولتی یا از طریق هماهنگسازی نیازهای بازار کار با مهارتها و تواناییهای دانشآموختگان آموزش عالی و یا هر دو عامل، صورت پذیرد.
چند برابر شدن نرخ بیکاری دانش آموختگان
اکنون اغلب داوطلبان آموزش عالی وارد دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور میشوند، روند خروجی دانشگاهها شتاب گرفته و از سوی دیگر بهدلیل اشباع بازار کار آمار داوطلبان تحصیلات تکمیلی به امید ادامه تحصیل برای یافتن مشاغل بهتر روبه افزایش است و باید در اینباره بهطور اساسی چارهاندیشی شود.متأسفانه نظام آموزشی رسمی پاسخگوی نیازهای بازار کار نیست و آموزشها تقاضامحور نیست و نحوه آموزش با نیازهای بازار کار نسبتی ندارد.بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی در چند عامل اصلی و مهم خلاصه میشود که مهمترین آن بیتوجهی آموزشعالی به مهارت و کارآفرینی است.
معاون آموزشی وزارت علوم، آذرماه89 در حاشیه همایش معاونان آموزشی دانشگاهها در زاهدان به ایرنا گفت: فرصتهای شغلی منطقهای متناسب با خروجی دانشگاهها نیست.
حسین نادریمنش افزود: ضروری است برای جلوگیری از بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی بین مراکز آموزش عالی کشور و بخش صنعت خصوصی و دولتی تعامل بیشتری به وجود آید تا هم بخشهای مختلف تولیدی از نیروهای متخصص و مرتبط بهرهمند شوند و هم از شمار بیکاران افراد تحصیل کرده کاسته شود. وی گفت: تعامل بین دانشگاهها و بخش صنعت موجب اصلاح کیفی آموزشها و رشتههای تحصیلی و نیازسنجی مطلوب برای تولید رشته و اشتغال میشود و اولویتهای وزارت علوم نیز تأمین نیازهاست و به همین سبب طرح آمایش سرزمینی آموزش عالی به اجرا در آمده است.