ترکیه به خاطر عدم عذرخواهی تلآویو برای حمله به کشتیهای حامل کمک به غزه و کشتن 9تبعه ترک، سفیر رژیمصهیونیستی را اخراج کرد و روابط تجاری و نظامیاش را با این رژیم به حالت تعلیق درآورد. اندکی بعد مردم مصر با حمله به سفارت اسرائیل در قاهره آن را به آتش کشیدند و سفیر را فراری دادند. درباره موقعیت جدید تلآویو در منطقه با حسین رویوران، کارشناس مسائل خاورمیانه گفتوگو کردهایم.
- چگونه نظامیان حاکم در مصر و دولت بعدی که با انتخابات بر سر کار میآید، میتوانند خلاف خواسته مردم این کشور به رابطه با اسرائیل ادامه دهند و اگر ادامه ندهند سرنوشت این رابطه چه خواهد شد؟
مردم مصر حرف خود را زدهاند و کاملا برای همه مشخص است که آنها خواهان رابطه با اسرائیل نیستند و این دولت فعلی دولت منتخب نیست و ادامه دولت قبلی است ولی تحت فشار مردم تصمیم میگیرند و همین که شورای فعلی درباره رابطه با تلآویو تردید دارد این نشان میدهد که حجم فشارها بر این دولت چه قدر زیاد است. اما دولت منتخبی که بعد از انتخابات روی کار بیاید قطعا رفتار متفاوتی در این زمینه از خود نشان خواهد داد و سعی نمیکند که این رابطه را که هیچ سودی برای مردم مصر هم ندارد، حفظ کند.
- آیا این به معنای پایان یا لغو قرارداد کمپدیویداست؟
این به معنای پایان یا لغو قرارداد کمپدیوید نیست. لغو قرارداد شرایط دیگری دارد. به عبارت دیگر، قرارداد کمپدیوید یک قرارداد ترک مخاصمه است و لغو آن بهمعنای اعلام جنگ است و مصر تا زمانی که شرایط مناسب نظامی نیابد این قرارداد را لغو نخواهد کرد. در نهایت تصور میکنم رابطه دچار دگرگونی میشود اما کمپدیوید نیاز به زمان زیادی دارد تا دچار دگرگونی شود.
- همین بحث دگرگونی، در چه چیزهایی میتواند نمود یابد؟ آیا فرضا نمود آن در موضوع کاهش سطح روابط دیپلماتیک خواهد بود یا اینکه نمودهای دیگری خواهد داشت؟
من تصور میکنم این تیرگی رابطه بین مصر و اسرائیل در هفتههای آینده بیشتر مشخص و نمود خواهد یافت. قطعا به دلیل نوع موضعگیری سیاسی، رابطه در حد سفیر آنهم با مراودات مختلف امکانپذیر نیست. تصور کنید از زمان برسرکار آمدن مبارک در 1981 تا 2011 که به 30سال میرسد، در این مدت او فقط یک بار بیشتر به اسرائیل نرفته و آن هم در زمان فوت رابین بود. این نشان از آن دارد که حتی مزدورترین افراد یعنی مبارک نیز حاضر به حفظ رابطه و یا تظاهر به رابطه با اسرائیل نیست چه برسد به افرادی که از طرف مردم انتخاب خواهند شد.
- با این تفاصیل، موضوع فشارهای آمریکا چه خواهد شد و این فشارها تا چه اندازه میتواند بر رفتار دولت مصر در تعامل با این موضوع تاثیرگذار باشد؟
آمریکا با توجه به اینکه 2میلیارد دلار کمک مالی به مصر میکند این کمکهای مالی یکی از مهمترین ابزارهای باجگیری خواهد بود. به دلیل همین فشارهاست که ممکن است دولت مصر در قطع رابطه با تلآویو دچار تردید و تعلل شود. اما در عین حال، من تصور میکنم جامعهای که در شرایط انقلابی قرار دارد ممکن است از کمکهای مالی آمریکا چشمپوشی کند و عزت و کرامت ملی خود را مافوق این نوع دیکتههای خارجی قرار دهد.
- به نظر شما تغییر در مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین یعنی امتیازدادن اسرائیل به فلسطینیها میتواند از میزان خشم مردم مصر بکاهد؟
به هر حال بحث حقوق فلسطینیها مهمترین بحثی است که برای مردم منطقه مطرح است. الان هم بحث کشور فلسطینی مطرح است. تحقق این خواسته میزان فشارها را کم خواهد کرد و تا حدودی میزان تضاد با اسرائیل را کاهش خواهد داد و این یک امر طبیعی است اما این به معنای پذیرش موجودیت غاصبانه اسرائیل در فلسطین یا منطقه نمیتواند باشد.
- چه دورنمایی برای آینده رابطه اسرائیل با کشورهای پیرامونش میتوان متصور شد؟
ژنرال ایزنبرگ، فرمانده جبهه داخلی اسرائیل اخیرا در گفتوگو با شبکه 10اسرائیل توصیفی دقیق از شرایط اسرائیل داده است. اینکه جوامع منطقه نسبت به اسرائیل نفرت دارند و اسرائیل در منطقه دوستی ندارد و در آینده در برابر جنگی فراگیر قرار خواهد گرفت اما به علت تغییرات و تحولات در منطقه و مشغول بودن کشورها به تحولات داخلی، این جنگ از لحاظ زمانی نزدیک نیست؛ به تعبیری دیگر، تعدد جبههها را مطرح میکند. در حالی که قبلا فقط جبهه لبنان و جبهه داخلی فلسطین فعال بوده اما الان جبهه اردن، سوریه و مصر هم را به آن اضافه میکند. اگر در گذشته در جنگهای 33روزه و 22روزه، عربستان، مصر یا به قول غربیها محور اعتدالیون عرب در کنار اسرائیل بوده الان با موج خشم مردم، دیگر این صحنه قابل تکرار نخواهد بود. اگر اسرائیل به کشوری حمله کند هیچ کشور منطقه در آن شرایط نمی تواند در کنار اسرائیل قرار بگیرد. خود ایزنبرگ میگوید که اگر ما درگیر جنگ شویم، تصور کنید که در قاهره و استانبول چه اتفاقاتی و چه تظاهراتی راه خواهد افتاد. این نشان از آن دارد که شرایط منطقه در حال دگرگونی است و اگر در گذشته اسرائیل به دلیل وابستگی برخی رژیمها از فرصتهایی استفاده میکرد اما الان این فرصتها از دست رفته است و عقبنشینی اسرائیل در هر زمینه از جمله فلسطین شدت تضاد را کاهش خواهد داد بدون اینکه پذیرشی نسبت به این رژیم غاصب در منطقه صورت بگیرد.
- به نظر شما حمله به سفارت اسرائیل در اردن نیز تکرار خواهد شد؟ خاصه اینکه اخیرا شماری از نمایندگان پارلمان اردن در اعتراض به ادامه شهرکسازیهای اسرائیل، خواستار قطع رابطه با این رژیم و اخراج سفیر از اردن شده بودند.
بله . در اردن به صورت شدیدتر و گستردهتر خواهد بود؛ چرا که به هر حال، مصر هیچگاه به صورت جدی درگیر بحث فلسطین نبوده است. بین مصر و فلسطین صحرایی به نام صحرای سینا وجود دارد و در واقع مانعی طبیعی وجود دارد اما جامعه اردن، اساسا با جامعه فلسطین در هم آمیخته است. 60درصد در اردن، فلسطینیتبار هستند و نسبت به بحث فلسطین حساسیت فوقالعاده دارند. شک ندارم که واکنش در ارتباط با بحث رابطه اردن با اسرائیل در آینده شدیدتر، محکمتر و گستردهتر خواهد بود و جامعه اردن چالشهای جدیتری برای اسرائیل ایجاد خواهد کرد. اما در ارتباط با مصر محدودیتهای زیادی وجود دارد. مصر کشوری فقیر اما تاثیرگذار است. در مصر 40درصد مردم زیرخط فقر زندگی میکنند. اما در اردن جریان اسلامگرایی و حزب عمل در آنجا تقریبا قویترین تشکل است. 60درصد جامعه اردن فلسطینی تبارند و اساسا کرانه باختری بخشی از اردن بوده و بخشی از فلسطینیها تابعیت اردن را دارند و همه اینها نشان از آن دارد که واکنش در اردن متفاوت و شدیدتر خواهد بود.
- حال این رویدادها چقدر میتواند در تحولات جاری در سوریه تاثیرگذار باشد؟
تضاد با اسرائیل نشاندهنده نوع گرایشهای حاکم بر جوامع منطقه است. در سوریه هم این مسئله به نوعی نشان میدهد که تضاد در سوریه علیه سیاستهای نظام در ائتلاف و اتحاد با مقاومت نیست؛ بخشی از اعتراضات علیه استبداد است و بخشی از حوادث سوریه به عنصر خارجی و دخالتش در امور داخلی سوریه برمیگردد. لذا بخش اصیل و مردمی در سوریه مشکلی با مقاومت ندارد و هرچه تضاد دارد با بحث استبداد و انحصار در قدرت است که این خودش نشان میدهد در منطقه، جوامع طرفدار مقاومت هستند حتی در سوریه و اگر تضادی هست نسبت به مقاومت نیست بلکه نسبت به استبداد است. بنابراین تحولات اخیر در مصر باعث تقویت روحیه مقاومت در سوریه علیه رژیمصهیونیستی میشود.