من مهدویکیا را تا حالا از نزدیک ندیدهام ولی حرفهای او برای من جالب بود که گفته بود در این جنجالها و بیاخلاقیها همه مقصر هستیم که قسمتی از آن هم به رسانهها مربوط میشود. یک بازیکن قهر میکند، جنجال میکند، سر تمرین حاضر نمیشود و حاشیه میسازد و بلافاصله تیتر یک روزنامهها میشود. مطمئنا این موضوع مشکلات دیگری را بهوجود میآورد و بیجهت نیست که فضای فوتبال مملو از ناهنجاری و بیاخلاقی میشود.
مربیان در مورد جادو و جنبل با یکدیگر درگیر میشوند. من نمیخواهم در مورد شخص خاصی حرف بزنم ولی اگر انسان اعتمادبهنفس و دانش داشته باشد هیچوقت به این مسائل اشاره نمیکند. دانش یک فرد خیلی میتواند به او کمک کند ولی متأسفانه شاهد هستیم که مسائل بیهودهای مثل جادوگری به میان میآید.
در فوتبال ایران جابهجاییهای زیاد هم مشکلساز شده و معلوم نیست چرا بازیکنان و مربیان قراردادهای یکساله دارند و پایبند نیستند. البته مشکل به مدیران هم مربوط میشود که در مورد دلالبازیها خیلی ساده گول میخورند. در فوتبال تحصیلات آکادمیک، شعور اجتماعی، آداب معاشرت، نوع حرفزدن و نحوه ارتباطبرقرارکردن موضوع بسیار مهمی است ولی این مسائل با فوتبال ایران غریبه است.
متأسفانه شاهد هستیم که کوچکتر و بزرگتر در این فوتبال دیگر مفهوم ندارد و همهچیز در پول خلاصه شده است. خیلی زشت است که امروز فلان شخص به فلان شخص دیگر فحش میدهد و فردا روی او را میبوسد.
زمان ما قهر و آشتی معنا و مفهوم داشت ولی الان اینطور نیست. این مشکل به تربیت خانوادگی افراد، اینکه کجا و در چه شرایطی بزرگ شدهاند و با چه کسی نشست و برخاست داشتهاند مربوط میشود و ربطی به فقر و ثروت ندارد.فوتبالیست هر چقدر بزرگتر باشد باید علم خود را اضافه کند ولی واقعا چند درصد بازیکنان و مربیان ما دیپلم دارند؟ من کتابی حرف نمیزنم بلکه با احساسم حرف میزنم و دلم برای این فوتبال میسوزد؛ به همین دلیل گاهی کنترل خودم را از دست میدهم.
خیلی عجیب است که یک بازیکن روی نیمکت مینشیند و در روزنامه مصاحبه میکند که اگر مربی جرأت دارد دلیل نیمکتنشینیام را بگوید. واقعا این جمله چه معنایی میدهد و بهنظر شما مربی چه واکنشی باید نشان بدهد؟ آیا به غیر از این است که باید چنین فوتبالیستی را برای همیشه کنار بگذارد؟ من امیدوارم این دعواها، بیادبیها، ناهنجاریها و بیاحترامیها در فوتبال ایران از بین برود.