البته نقش این دو عامل در پیشرفت ورزش یک کشور انکارناپذیر است اما در کنار آن نباید نقش مدیریت غیرفنی را نیز برای تکمیل پازل موفقیت در حوزه ورزش نادیده گرفت.اگر بگوییم که مدیریت غیرفنی در یک تیم ورزشی شرط لازم و کافی برای موفقیت آن است، ادعای گزافی را مطرح نکردهایم.برای اثبات این ادعا کافی است وقایع چند ماه اخیر ورزش ایران را مرور کنیم؛ حذف تیم امید بهدلیل استفاده از بازیکن دواخطاره، 3 بر صفر شدن نتیجه دیدار سپاهان و السد بهدلیل میدان دادن به دروازهبان محروم و دست دادن بازیکنان تیم ملی والیبال ایران با داور زن در جریان رقابتهای جام ملتهای آسیا در تهران.
بدون شک اگر مدیر غیرفنی این تیمها دارای تخصص لازم در حوزه وظایف خود میبود، هرگز چنین رسواییهایی به بار نمیآمد. الزاما باید یکبار دیگر واژه «سرپرست» یا همان مدیر غیرفنی تیم را در ورزش کشور بازتعریف کرد تا شاید از تکرار چنین اتفاقاتی که دستکمی از یک فاجعه بزرگ ندارد، جلوگیری شود.
سرپرست یا مدیر اجرایی یک تیم در ورزش جهان تعریف مشخصی دارد، درحالیکه فاکتورهای لازم برای تصدی این پست در ورزش ما، پیشکسوت بودن یا داشتن رابطه سببی یا نسبی با مسئولان باشگاه و یا روسای فدراسیونهای ورزشی است.ورزش ایران در چند ماه اخیر به اندازه کافی از ناحیه پست سرپرستی تیمهای ورزشی لطمه خورده است؛ به همین دلیل بد نیست که وزیر ورزش در اوج مواجهه با انتقادهای ناشی از انتصاب اعضای هیأتمدیره 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس، نیم نگاهی هم به رفع این معضل بزرگ داشته باشد.