بسماللهالرّحمنالرّحیم
این بیاناتى که آقاى نجفى* کردند - که واقعاً بسیار پرنکته و درست بود - اگر همین مطالب در مجموعهى کار بزرگداشت و آثارى که به دنبال او پخش خواهد شد رعایت بشود، به نظر من ما کار بزرگى انجام دادهایم؛ به همین نکات باید توجّه بشود.
یک نکتهى اساسى اینجا وجود دارد که به نظر من شاید مؤثّر است در همهى این نکاتى که گفته شد، و آن حضور روحانیّت است.
حضور روحانیّت - با خصوصیّاتى که روحانیّت شیعه دارد، حالا آن که ما در بین خودمان در تاریخ دیدهایم - در مسائل اجتماعى، به طور طبیعى معنا و هویّت خاصّى میدهد به آن مسائل اجتماعى. وقتى که عالم شیعى در حوادث بزرگ اجتماعى حضور دارد، این طبعاً اسلامیّت درش هست، مقابلهى با هر دستگاه ظلم و استعمار و استکبار - اعمّ از استعمار خارجى یا استبداد داخلى - درش هست، مردمى بودن قهراً درش هست، امتداد داشتن در متن مردم و در خودِ روحانیّت درش هست. خب شما ملاحظه کنید، همین کارى که مرحوم آقاى آقانجفى اصفهانى و اخوى ایشان مرحوم حاج آقا نورالله انجام دادند، این کار از قبل از مشروطه شروع شده - یعنى از زمان تحریم تنباکو - و تا زمان رضاخان ادامه پیدا کرده؛ در حالى که در خلال این مدّت چه حوادث تلخى براى اینها پیش آمده: هم براى خود مرحوم آقانجفى که تبعید شد، مورد تحقیر قرار گرفت، به او اهانت شد، همین طور که شما میگوئید مورد تهمت قرار گرفت و ابهاماتى در مورد ایشان به ذهنها القاء شد؛ مرحوم حاج آقا نورالله(1) هم که معلوم است، بعد آمد و مسموم شد و به شهادت رسید. بنابراین نفسِ حضور روحانى - عالم برجستهى دینى - خودش یک موضوعیّتى دارد.
بخصوص حالا این خانواده. یکى از نکاتى که غالباً در علماى اصفهان و در محیط دینى و علمى اصفهان نظر من را جلب میکند، این است که خانوادههاى پرعالم در اصفهان زیاد است؛ ما کمتر جاهاى دیگر این را دیدهایم. مثلاً خود همین خانواده: مرحوم حاج شیخ محمّدتقىِ صاحبحاشیه(2) - حاشیهى «هدایة المسترشدین»(3) که کتاب اصولىِ عمیقِ قوىِّ ماندگارى است و داراى حرفهاى نو - که شخصیّت معروفى است در حوزههاى علمیّه؛ بعد فرزند ایشان مرحوم حاج شیخ محمّدباقر؛ بعد پسرهاى مرحوم حاج شیخ محمّدباقر که همین چهار پنج تا برادرند که ظاهراً از همه بزرگتر مرحوم آقاى آقانجفى بوده، حاج شیخ محمّدعلى، حاج شیخ محمّدحسین؛ بعد پسر حاج شیخ محمّدحسین که مرحوم حاج شیخ محمّدرضاى اصفهانى است - معروف به آقا رضاى اصفهانى - که امام و دیگران در قم توانستند یک مدّت کوتاهى از درس او استفاده کنند و همین براى اینها یک نکتهاى است، امام در بحث مکاسب محرّمه مطلب مرحوم آقا رضاى اصفهانى را حدود دو سه صفحه تلخیص میکنند و نقل میکنند، ایشان از لحاظ ادبى شخصیّت معروفى است، حالا ایشان در اصفهان خیلى مردمى و بین مردم نبوده بلکه بیشتر نجف و در حوزههاى نجف و بخصوص در بین ادبا و اینها معروف است؛ بعد مرحوم حاج آقا نورالله است؛ بعد مرحوم حاج آقا جمال(4) است - برادر دیگرشان - که سالها در تهران بودند؛ یک خانوادهى علمى. بقیّهى خانوادههاى اصفهان هم همین جورند: خانوادهى کلباسىها - که خب عدّهشان هم زیاد بوده - خانوادهى شفتىها، خانوادهى درچهاىها - همین آقایان درچهاى، مرحوم آ سیّد محمّدباقر درچهاى، آ سیّد مهدى درچهاى و بعضى از اولاد اینها - خانوادهى چهارسوقىها - که اصلاً خوانسارى هستند و بعد آمدند اصفهان و چقدر عالم در بین اینها از علماى بزرگ و برجسته هست - هم این خصوصیّت علمى را دارند. حضور اینها خیلى مؤثّر بوده.
به هر حال کار بسیار خوبى است این بزرگداشت صد سالگى رحلت ایشان. و انشاءالله که بتوانید از آن استفاده کنید در همین جهاتى که ذکر کردید؛ حرفهاى شما کامل و خیلى خوب بود. انشاءالله موفّق باشید.
*محورهای گزارش دکتر موسی نجفی نجفی
آقاى دکتر موسى نجفى اهداف برگزارى و رئوس برنامههاى کنگرهى آقانجفى اصفهانى را - که قرار است چهاردهم مهر ماه سال جارى در اصفهان گشایش یابد - به شرح زیر توضیح داد:
- شکستن انحصار شرقشناسان در روایت تاریخى دورهى انتقالى تاریخ ایران (تقریباً دورهى مشروطیت) و جلوگیرى از تحریف و سیاهنمائى آنان از این دورهى تاریخى با بررسى زندگى و افکار شخصیتهائى که در این دوره میزیستهاند.
- رفع شبهاتى که شرقشناسان و نویسندگان بابى و ازلى در مورد مرحوم آقانجفى مطرح کردهاند به منظور روشن شدن بخشى از تاریخ ایران و محسوب شدن شخصیتهاى این دورهى تاریخى بعنوان ریشههاى بیدارى اسلامى.
- تبیین نقد نظریهى اندیشهى ترقى و استبداد با استفاده از نظریهى اندیشهى تعالى از سوى مرحوم آقانجفى.
توجه مرحوم آقانجفى به استفادهى درست از مدنیت شیعه و شروع نظامسازى در حرکت ایشان به منظور مقابله با احساس تحقیرشدگى.
- مشخص شدن قسمتى از آسیبهاى دو قرن اخیر استعمار به کشور ما با بررسى زندگى مرحوم آقانجفى (بعنوان مثال صدور لوح بهائیان و یا چاپ کتاب رؤیاى صادقه علیه ایشان بعنوان یک روحانى شیعه).
- اعتقاد مرحوم آقانجفى به استفاده از مردم و ظرفیت ایمانى آنها (بعنوان مثال در سرکوب بابیه).
- تلاش این کنگره براى تقویت دشمنشناسى و غلبهى تحلیل تاریخى ما بر تحلیل تاریخى دشمن با شناخت شخصیتهاى این دوره از تاریخ، به منظور رسیدن به بصیرت تاریخى بعنوان مقدمهى بصیرت سیاسى.
--------------------------------------------------------------------------------------
1) برادر مرحوم آقانجفى
2) شیخ محمّدتقى رازى صاحب هدایةالمسترشدین
3) این کتاب حاشیهاى بر معالم الاصول است.
4) جمالالدّین، برادر مرحوم آقانجفى