سعى کنید که نسخه اینترنتى یک نشریه علمى را ببینید، آنگاه در اغلب موارد با پیام فوق رو به رو مىشوید. این وضعیت تنها مشکل افراد عادى نیست، دانشمندان و پزشکان نیز هر روز با آن مواجهند.
تعداد نشریات علمى آنقدر زیاد است که هیچ کتابخانه اى نمىتواند همه آنها را مشترک شود. اینترنت بالقوه این امکان دسترسى فورى پژوهشگران را به اطلاعاتى که نیاز دارند فراهم مى کند، اما این توان بالقوه ضایع مى شود، چرا که نشریات علمى هنوز الگوى دسترسى براساس اشتراک را به کار مى بندند که میراث دوران انتشار چاپى است.
دانشمندان قرن ها است که نتایج پژوهش هایشان را نوشتهاند و داوطلبانه آنها را به نشریات علمى سپردهاند و آنها نیز این مقالات را منتشر کردهاند و با دریافت هزینه اشتراک نه تنها مخارج خود را تامین کردهاند، بلکه سود مناسبى هم برده اند.
گرچه اکنون مقالات علمى عمدتاً بر روى اینترنت هم در دسترس است، اما این الگوى قدیمى تقریباً بىتغییر مانده است. ناشران مجلات علمى به دربانان دسترسى به نوشتههاى علمى بدل شدهاند.
اما در چند سال گذشته دگرگونىهایى آغاز شده است. تامینکنندگان مالى پژوهشها که صدها میلیون پوند را هر سال صرف پژوهشهاى علمى مىکنند، بىصبرى فزایندهاى نسبت به روش کار ناشران سنتى نشان مىدهند که نسبت به همه یافتههاى پژوهشى که در مجلاتشان به چاپ مىرسانند،براى خود حقوق انحصارى قائلند و سپس دسترسى محدود به آنها را به جامعه علمى مىفروشند.
تامین کنندگان مالى تحقیقات علمى مىدانند که نوشتههاى علمى بیانگر عصاره دانشى هستند که با هزینه هنگفتى از طریق پژوهشهایى که آنها هزینهاش را پرداختهاند به دست آمده است. این نوشته ها منبعى بسیار ارزشمندند پس چرا باید کنترل آنها را به ناشرانى سپرد که تنها مسئول مرحله نهایى این فرایند هستند؟
در بسیارى موارد حتى خود تامین کنندگان مالى تحقیقات دسترسى کامل به نتایج پژوهشهایى که آنها را تامین مالى کرده اند، ندارند. بررسى اخیر نشان مىدهد که کمتر از نیمى از مقالات حاصل از کمکهاى مالى پژوهشى "نظام بهداشت ملى" (NHS) انگلیس به صورت اینترنتى براى کارکنان NHS قابل دسترسى است.
دانشمندان نیز مى خواهند تعداد هر چه بیشترى از افراد پژوهشهایشان را ببینند، چرا که هرچه خوانندگان مقالات آنها بیشتر باشند، تاثیر پژوهش آنها بیشتر خواهد شد و نفع بیشترى براى حرفه آنها خواهد داشت.
براى همین است که هر روز تعداد بیشتر و بیشترى از آنها پژوهش هایشان را در نشریات با دسترسى رایگان (Open Access) منتشر مى کنند.
در چنین پس زمینه اى است که «تراست ولکام» بزرگترین تامینکننده مالى غیردولتى پژوهشهاى زیستى- پزشکى در بریتانیا در یک اقدام تاریخى اعلام کرده است که از اول اکتبر ۲۰۰۵ دریافت کنندگان کمک هاى مالى آن باید یک نسخه از نتایج پژوهش هایشان را در یک بایگانى اینترنتى (online) قرار دهند و این بایگانى حداکثر شش ماه پس از انتشار مقالات، آنها را به رایگان در دسترس قرار خواهد داد.
تراست ولکام سالانه ۴۰۰ میلیون پوند را صرف پژوهش مىکند و دریافت کنندگان کمکهاى مالى آن هر سال ۳۵۰۰ مقاله علمى تولید مى کنند. به نظر مىرسد که حتى بىمیلترین ناشران احتمالاً سیاستى مشابه را اتخاذ کنند و امکان دهند، مقالات پژوهشى آنها در این بایگانى قرار گیرد؛ چرا که آنها نمىتوانند از مقالات علمى دریافت کنندگان اعتبارات ولکام صرف نظر کنند.
لازم به توضیح نیست که این امر بیانگر چه تغییر قابل ملاحظه اى در حوزه علوم محسوب مى شود. تاکنون ولکام هیچ بایگانى مرکزى براى پژوهش هایى که میلیاردها پوند صرف آنها کرده نداشته است. دسترسى به چنین آرشیوى که نه تنها حاوى پژوهش هایى با پشتیبانى مالى ولکام، بلکه بالقوه همه پژوهش هاى علمى جهان باشد، چشم انداز جدیدى از فرصت ها را مى گشاید.
نمونه منافع دسترسى آزاد به دانش، پروژه ژنوم انسانى است.
از آنجایى که داده هاى پژوهشى مربوط به ژنوم انسانى که از بودجههاى عمومى استفاده کردهاند، به رایگان در دسترس هستند، دانشگاهیان و سازمانهاى تجارى توانستهاند طیف بزرگى از ابزارها براى دستکارى، دیدن و تفسیر اطلاعات ژنومى را به وجود آورند.
دسترسى آزاد به نوشتههاى علمى منافع مشابهى را وعده مىدهد. اکنون ابزارهایى به وجود آمدهاند که مىتوانند میلیونها مقاله علمى منتشرشده در هر سال را وارسى کنند تا الگوها و ارتباطاتى مشخص شود که در غیر این صورت ممکن بود هرگز مشخص نشود.
ولکام در این اشتیاق به دسترسی رایگان به مقالات علمی تنها نیست. در ایالات متحده "موسسه هاى ملى بهداشت" (NIH) سیاستى برگزیدهاند که مبنى بر درخواست ذخیرهکردن مقالات پژوهشى که تامین مالىشان کردهاند، در بایگانى با دسترسى آزاد خودش است، به طورى که پس از ۱۲ ماه براى همه دسترسى به آن امکان داشته باشد.
این اقدام گرچه با استقبال پزشکان و هم گروه هاى حامى بیماران روبه رو شدهاست، اما مخالفت هایى را هم از سوى بعضى از ناشران برانگیخته است که آن را به عنوان نمونهاى از دخالت دولت در یک صنعت پولساز تلقى مى کنند.
اما به نظر مى رسد با توجه به این که یک چیز که دموکرات ها و جمهورىخواهان آمریکا در آن اتفاق نظر دارند، این است که پژوهشهایى که پردازندگان مالیات آن را تامین مالى کردهاند، باید براى آنها قابل دسترسى باشد، این اقدام NIH با حمایت گستردهاى از طرف دو حزب در مجلس نمایندگان رو به رو شود.
در انگلیس نیز شوراهاى پژوهشى دولتى درصدد اعلام سیاستشان در این مورد در آینده نزدیک هستند. انتظار مىرود آنها هم از دسترسى آزاد به مقالات علمى حمایت کنند؛ چرا که آنها نیز معتقدند : "به عنوان یک موضع اصولى، برونده پژوهشهایى که از بودجههاى عمومى تامین مالى شدهاند، باید به گسترده ترین و سریع ترین وجه در دسترس عموم قرار گیرند."
حرکت به سوى دسترسى به پژوهشهاى علمى اکنون شتابى غیرقابل توقف پیدا کرده است. دسترسى با تاخیر که در طرح هاى ولکام و NIH پیش بینى شده، پیشرفتى به حساب مىآید، اما سنگ بنایى نیز براى هدف نهایى دسترسى آزاد فورى و فراگیر به نوشته هاى علمى است.
در حال حاضر دایرکتورى نشریات با دسترسى آزاد Journals Directory of Open Access
۱۵۷۷ نشریه را فهرست کرده که مقالات پژوهشى از جمله همه نشریات منتشر شده بوسیله Biomed Central را به رایگان به محض انتشار در دسترس قرار مىدهند،
تعداد نشریات با دسترسى آزاد روز به روز در حال افزایش است؛ نشریات جدید با دسترسى رایگان آغاز به کار مى کنند و نشریات موجود به الگوى دسترسى آزاد تغییر رویه مى دهند.
براى دانشمندان و اعضاى جامعه که خواستار دسترسى به آخرین پژوهش هاى پزشکى و علمى هستند، این وقایع بسیار جالبند.
صفحات وب که مى گویند: «این مقاله تنها براى مشترکان قابل دسترسى است.» ممکن است به زودى به امرى مربوط به گذشته ها بدل شوند.
*ماتیو کوکریل مدیر اجرایى Biomed Central است.
Guardian Unlimited, June 2, 2005