او متخلص به "مجید" بود و بزرگترین خوشنویس خط شکسته نستعلیق در تاریخ خوشنویسی ایران به شمار میرود.
وی در خط شکسته مانند میرعماد در نستعلیق استاد بودهاست و این خط را به پایهای رسانید که تاکنون کسی نتوانسته به آن برسد.
در اوان جوانی رهسپار اصفهان شد و به کسوت فقردر آمد و در آن حال به مشق خط روی آورد.
در آغاز از روی خط میرعماد به تمرین و تعلم پرداخت و در این تجربه به کمال رسید. اما چون دید نام نامی و آوازه بزرگ استاد، جهانگیر است و او که خود عشق به جاودانگی داشت، در بارقه اشتهار میر بزرگ، پرتوی نخواهد یافت، روی به خط شکسته آورد.
او استعداد شگرف خود را در کامل کردن این خط زیبا به کار آورد و زمینه خط میراث استادان گذشته را مثل شفیعا کمال بخشید. تا بهجایی رسید که خط شکسته او در زیبایی و ملاحت و استواری به اوج رسید و بدون رقیب شد.
درویش مردی عارف و منزوی بود و عمر را به تجرد سپری ساخت تا اینکه در سال ۱۱۸۵ در اثر ابتلا به بیماری مالاریا چشم از دنیای فانی فرو پوشید و پیکرش در فضای جلوخان "تکیه میر" در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.
این مکان بعدها به "تکیه درویش عبدالمجید" شهرت یافت.
درویش خوشنویسی را از خط نستعلیق آغاز کرد ولی پس از مدت کوتاهی به نوشتن خط شکسته پرداخت و دیری نگذشت که در این مسند استاد مسلم شناخته شد.
وی به حدی در این خط به مهارت رسید که رونق بازار خط شکسته نویسان گذشته را شکست و با اینکه بعد از او شاگردان و پیروانش به مقام استادی رسیدند، هیچکدام به پایهٔ او نرسیدند و همان طور که کمال خط نستعلیق به دست میر عماد صورت گرفت، خط شکسته را درویش عبدالمجید به حد کمال رسانید.
درویش در اوایل کار از روی خط "میرزا حسن کرمانی" و" شفیعا" مشق میکرده، ولی در اندک زمانی به درجه استادی رسیده و سرآمد استادان شکسته نویسی شده است.
تا سال ۱۱۷۹ خط او متاثر از سبک شفیعاست ولی از آن پس او به سبک بسیار عالی مستقلی میرسد که به نام خود او شهرت یافته است. بیشتر آثار استاد در همین سبک رقم زده شده است.
عمر استاد کوتاه و محنت بار بود ولی در همین فرصت کم توانست در خط شکسته چنان تحولی ایجاد کند و آن را به چنان درجهای از کمال برساند که تحقق آن به دست گروهی از خوشنویسان در طول یک سده بعید مینماید .
او نه تنها قواعد خط شکسته نستعلیق را استوار کرد، بلکه زیبایی و شیوایی آن را به حد اعلی رسانید؛ چنانکه شش دانگ جلی را چون کتاب خفی و غبار، استوار و شیرین مینوشت.
درویش عبدالمجید از ارکان چهارگانه خوشنویسان عالم و جزء بزرگان خط است و قطعاتش اکنون زیور دهنده بزرگترین کتابخانههای دنیاست.
با اینکه درویش در جوانی درگذشته است، همطراز با آثار باقی مانده او از کمتر خوشنویسان این خط در دست است.
او در شعر هم تبحر بسیار داشت و از اعضای انجمن ادبی مشتاق به شمار میرفت و از سبک بازگشت پیروی میکرد.
در شعرهایش" خموش" و "درویش" تخلص وی بود و دیوان غزلیاتش موجود است.
درویش عبدالمجید مورد توجه ادباء، شعرا، علماء و بزرگان بود و بزرگانی چون میرزا عبدالوهاب کلانتر و محمد رشید افشار او را مورد تشویق قرار میدادند.
از او غزلهای عاشقانه ای بهجای مانده و در اشعار"مجید" تخلص دارد. راوی گروسی شماره ابیات دیوان او را هزار و پانصد و بیست ضبط کرده و نسخهای خطی از دیوان او در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار موجود است.
از معروفترین شاگردان درویش، میرزا کوچک اصفهانی است که در خط شکسته از استادان مسلم است و از معروفترین شاگردان درویش بهشمار میرود.
افرادی چون سید علی اکبر گلستانه، میرزا غلامرضا اصفهانی در دوره قاجار و از معاصرین اساتید محمدحسین عطارچیان و رضا مشعشعی را میتوان از شاگردان او نام برد.
همه خطوط باقیمانده از اوآثار ۱۵ سال آخر عمر اوست.
از او آثار فراوانی شامل کتاب، قطعه و مرقع به جای مانده است.
از گرانبهاترین آثار وی جز قطعات و مرقعات متعدد نسخه کلیات سعدی است که در موزه کاخ گلستان تهران (کتابخانه سلطنتی سابق) نگهداری میشود.