از زمانی که دو ابرقدرت غرب و شرق دین و اخلاق الهی را کنار گذاشته بودند، با اراده خداوند مردی از تبار هابیلیان با دست خالی و بدون پشتوانه قدرت مادی و با توکل بر قدرت لایزال الهی و حمایت مردم حقطلب و عدالتخواه و با تأسی به عاشورا، با استکبار جهانی و رژیم طاغوت وارد صحنه درگیری میشوند، و در مقابل ارتش تا دندان مسلح رژیم شاه و با حضور 45 تا 50 هزار مستشار آمریکایی که از پایینترین رده تا بالاترین رده را هدایت و خطدهی و کنترل میکردند ایستادگی کردند.
در روزهای آخر عمر رژیم منحوس پهلوی آمریکا برای نجات طاغوت، افسر عملیاتی خودش یعنی ژنرال هایزر را به ایران فرستاد تا از حالت سردرگمی وسقوط ارتش، نظام شاهنشاهی را نجات دهد.
اما زهی خیال باطل که انقلاب با رهبری حضرت امام(ره) و یاران باوفایش و امت اسلامی کار را به آخر و پیروزی رسانده بود.
آنها خیال میکردند با عملیات روانی و کشتار میتوانند مانند سال 42 مردم را منصرف و خانهنشین کنند.
اما بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام(ره) با آیندهنگری و دشمنشناسی همیشگیشان، درکودتای ژنرال سرشکسته و بیخاصیت آمریکا در روزهای آخر رژیم طاغوت، با درخواست از مردم برای حضور در خیابانها نگذاشتند مجدداً 28 مرداد 32 تکرار شود.
آنها قصد داشتند حتی تا 500 هزار نفر را به خاک و خون بکشند و صدای بهحق مردم را خفه کنند.
امام امت(ره) با این تصمیم بجا نهتنها دشمنان را ناامید کرد، بلکه انقلاب اسلامی را به پیروزی نهایی رساند و با فریادهای اللهاکبر و مشتهای گرهکرده و دستهای خالی و با توکل بر خداوند بزرگ و الگوی پیروزی خون بر شمشیر نظام اسلامی حاکم گردید.
ولی باید توجه داشت که نگهداری این نظام بهمراتب سختتر از پیروزی آن میباشد.