یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۵ - ۱۵:۴۲
۰ نفر

شروین طاهری: «دانیل اوکه چوکوو اولروم» از نیجریه می‌آمد؛ پرجمعیت‌ترین کشور قاره سیاه. او از دبیرستان به هنر و فوتبال گرایش داشت.

خودش می‌گوید از 5، 6 سالگی پایش با توپ آشنا شده و از 10 سالگی به هنرهای نمایشی و موسیقی روی آورده. 16، 17 ساله بود که از باشگاه «انوگو رنجرز» نیجریه به فوتبال حرفه‌ای معرفی شد و کمی بعد در رشته ارتباطات عمومی دانشگاه نیجریه همزمان به تحصیل پرداخت.

او در «انوگو» فوتبالش را تکامل بخشید؛ جایی‌که سرشناس‌ترین ستاره‌های نسل طلایی فوتبال عقاب‌ها را بال و پر داده است؛ «تاریبو وست»، «جی‌جی‌اوکوچا»، «چارلز اوکونوو» و بالاخره «کریستین چوکوو»، سرمربی فعلی تیم‌ملی نیجریه.

وقتی از دانشگاه نیجریه با درجه هنر ارتباط عمومی و تسلط کامل به زبان انگلیسی فارغ‌التحصیل می‌شد، در «شوتینگ استارز» بازی می‌کرد؛ باشگاهی از شهر «ابادان» که با گل‌های دنی به لیگ‌برتر نیجریه بازگشت.

21 ساله بود که هوای فوتبال اروپا به سرش زد. او به دنبال یک قرارداد بلندمدت با یکی از باشگاه‌های معتبر اروپایی بود اما هیچ باشگاهی حاضر نشد قراردادی بیشتر از یک‌سال با او ببندد.

اولروم جوانی مغرور بود. فکر می‌کرد فیزیک و تکنیک عالی، قدوقامت 84/1 سانتی‌متری، پاهای سریع و زبان فصیح و تحصیلات دانشگاهی باید قرارداد او را از بقیه پسر سیاه‌هایی که از آفریقا آهنگ فوتبال اروپا می‌کنند، متمایز کند.

حتی شانس خود را برای یک قرارداد عالی در آسیای شرقی امتحان کرد ولی در نهایت دست از پا درازتر به کشورش بازگشت: «حقیقتا به فکرم هم نمی‌رسید که روزی در ایران فوتبال بازی کنم ولی مقدر بود قرارداد بعدی‌ام را در خاورمیانه امضا کنم؛ در پایتخت ایران. تصمیم گرفتم در ایران استعدادهایم را نمایش دهم. وقتی در آلمان دنبال باشگاه می‌گشتم، شنیدم بازیکنان زیادی از آنجا به بوندس‌لیگای یک آمده‌اند، برای همین امروز در ایران هستم.»

باشگاه لیگ دویی پاسارگاد به مدیریت امیر عابدینی از همان ابتدا می‌دانست یک مروارید سیاه به چنگ آورده. اولروم در 31 مسابقه لیگ و جام حذفی، 82 گل برای پاسارگاد به ثمر رساند اما گل‌های او به استقلال در ورزشگاه آزادی طعم دیگری داشتند.

پاسارگاد با فرارهای ویرانگر پدیده نیجریه‌ای و دو گل زیبای او می‌رفت که از مانع بلندی به نام استقلال فرار کند و به مراحل پایانی جام‌حذفی راه یابد اما گل طلایی عنایتی بین اولروم و شهرت دو فصل، فاصله انداخت.

آوازه این همه گل حتی اگر در زیرزمین لیگ حرفه‌ای ایران به ثمر رسیده باشند، به گوش  مربیان  کرواتی که در ایران به کار مربیگری  مشغول بودند، رسید. باشگاه پارتیزان بلگراد در ابتدای فصل 2006-2005 با دنی وارد مذاکره شد ولی فولاد خوزستان، قهرمان ایران جوان سیه‌چرده را با مبلغی مناسب شکار کرد تا از ترانسفر او به اروپا منتفع شود. انگار دنی هم با حال و هوای ایران اخت شده بود و نمی‌خواست زندگی راحتش را به هم بزند.

همان زمان در مصاحبه ای گفت: «قبل از آمدن به ایران چیزهای زیادی از ناامنی در خاورمیانه شنیده بودم ولی همه نگرانی‌ها هنگامی که خودم را با یک زندگی زیبا تطبیق دادم فراموش شدند. پذیرفته‌ام که اشتغال در هر جایی به منزله محترم شمردن همه قوانین آن‌جاست. با این که یک مسیحی سفت و سخت هستم دریافته‌ام که اسلام آئینی جالب توجه است که در مسیری یگانه آموزه‌های روحی‌اش را ارائه می‌کند.»

این‌ها نخستین نشانه‌های گرایش او به فرهنگ و آئین جدید، دو سال پیش از سفر به آستان رضوی بود. از همان زمان تسلط اولروم به زبان فارسی از او یک بازیکن خارجی خوش مصاحبه ساخته بود. اما یک فصل بی‌حاصل در اهواز او را از مسیرش دور کرد.

گلزنی مثل او در یازده بازی فصل گذشته در لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا حتی یک بار موفق نشد توپ را از خط بگذراند. فولاد حتی چشم‌انداز جهانی و اروپایی دنی را هم خراب کرد.

وقتی «ابر عقاب‌های» سبزپوش نیجریه برای صعود به جام جهانی مبارزه می‌کردند او روی نیمکت فولاد دور از نگاه «چوکوو» سرمربی تیم ملی قرار گرفته بود. و در نهایت او به آخرین شکست ترانسفرهای اروپایی مسعود رضاییان بدل شد.

حالا باشگاه‌های متمول آن سوی خلیج‌فارس مثل الوحده و الوصل امارات هم که قبلاً برای پسر بادپا سرودست می‌شکستند اولروم سقوط کرده و پرحاشیه را به جا نمی‌آوردند چه رسد به دلال‌های اروپایی.

در انتهای فصل 85-84 با این که شنیده می‌شد چند باشگاه لیگ برتری از جمله استقلال پرسپولیس به شدت دنبال جذب او هستند اما در واقع هیچ  فردی بیش از خداداد همه کاره جدید ابومسلم به دنی علاقه نشان نمی‌داد. جانشین شفق، او را تنها در ازای 45 هزار دلار به ابومسلم آورد در حالی که میثاقیان کاملاً مخالف این انتقال بود.

اما هرطور بود مهاجم گلزنی که حالا به عرفان اولروم تغییر نام داده بود در سیاهه خریدهای خارجی موفق خداداد «فرانک آلستو»، «ایوان پتروویچ» و «سابروجس» ملحق شد.

عرفان با این که فصل را با گشودن دروازه پرسپولیس به عنوان یک تعویضی طلایی آغاز کرد ولی تا زمانی که با دو گل کلیدی هفته هشتم ابومسلم را مقابل پاس پیروز نساخت هنوز کسی او را باور نکرده بود.

تازه پس از آن مهاجم تازه مسلمان ابومسلم دچار افتی وحشتناک شد و در مدت زمان 2 ماه و طی پنج بازی تنها یک بار گلزنی کرد. کار به جایی کشید که مروارید سیاه خداداد به دستور قیاسی مقابل ملوان نیمکت‌نشین شد. این زنگ خطر کار خودش را کرد و اولروم به محض بلند شدن از نیمکت دروازه ملوان را گشود.

اما آغاز سرمربیگری خداداد پیام خوشی برای عرفان داشت. حالا به دستور خداداد همه پاس‌های آخر باید به اولروم منتهی می‌شد. انگیزه‌های مهاجم 24 ساله یک بار دیگر پس از فصل ورودش به ایران فوران کردند و او با برپایی رکورد دو هت‌تریک پیاپی در لیگ برتر، کشتی دو مربی به نام‌های دنیزلی و کربکندی را غرق کرد.

در فاصله هشت روز، شش گل به حساب او واریز شد تا او در پایان هفته هفدهم علی دایی 8 گله را جا بگذارد و با یازده گل آقای گل جام خلیج‌فارس لقب بگیرد.

عرفان اولروم خودش در توجیه این درخشش غیرمنتظره می‌گوید: «می‌دانید چرا دو بار پی‌درپی هت‌تریک کردم؛ چون پشت سرم بهترین هافبک‌های ایران را دارم. در ابومسلم همه در خدمت من هستند. من در فولاد صفر بودم اما به کمک خداداد عزیزی در ابومسلم احیا شدم. حالا می‌خواهم با کمک خداداد 25 گله شوم.»

و البته این جمله آخر را با اطمینان ادا می‌کند چون او از وقتی پایش را به فوتبال ایران گذاشت کاملاً متوجه تفاوت‌هایش بود: «فوتبال ایران حتی از نیجریه هم فیزیکی‌تر است! این‌جا توجه زیادی به وجهه فیزیکی بازی‌ها می‌شود در حالی که در نیجریه تکنیک بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. در ایران تو به قدرت نیازمندی و باید سرعت کافی برای سبقت گرفتن داشته باشی ولی از آن‌جا که بازیکنان ایرانی کم‌کار هستند من می‌توانم با سرعتم فاصله زیادی با بازیکنان ایرانی ایجاد کنم.»

حالا او بیش از هر زمان دیگری به رؤیای اروپایی‌اش نزدیک شده و در این باره می‌گوید: «من همیشه اطمینان داشته‌ام که روزی در سری A یا حداقل لیگ برتر گلزنی خواهم کرد و هنوز راه زیادی در پیش دارم. ولی آرزوی اصلی من همراهی «ابر عقاب‌ها» (تیم ملی نیجریه) در جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی است.»

اما آخرین شایعات مربوط به تغییر تابعیت نیجریه‌ای مسلمان است که حالا با همسری ایرانی و فارسی نسبتاً روان ایرانی‌تر از هر مهاجم خارجی دیگر فوتبال ما به نظر می‌آید.

جالب این‌جاست که عرفان با وجود آرزوهای بلندپروازانه‌ اروپایی‌اش از همه چیز فوتبال ایران راضی است و حتی فکر می‌کند اگر به یک باشگاه بلژیکی، سوئدی یا دانمارکی می‌رفت در نهایت همین مبلغی را دریافت می‌کرد که از ابومسلم می‌گیرد.

در پایان فصل جاری آیا سابقه اشتغال سه‌ساله‌اش در ایران اتفاق ویژه دیگری در زندگی عرفان 24 ساله رقم خواهد زد؟

کد خبر 14910

پر بیننده‌ترین اخبار فوتبال ايران

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز