رسانههای آمریکایی این جنبش را حرکتی غیرسازمانیافته، متشکل از دانشجویان مرفه و به بن بست رسیده کالجها به تصویر کشیدهاند که فاقد اهداف منسجم و روشنی است.اما همانطور که طی سال 2011 در سراسر خاورمیانه شاهد بودهایم، جنبش جوانان خوشفکر و دلزده میتواند به سرعت بهمنی بهوجود آورد و منشأ تحولات بزرگی شود. فارین پالسی با یکی از چهرههای سرشناس حاضر در میدان تحریر قاهره در روزهای نخست بهار عربی مصاحبهای انجام داده است. وی از اعضای پرتحرک طغیان عمومی مردم مصر بود که نهایتا تا سرنگونی حسنی مبارک، رئیسجمهور این کشور پیش رفت.
مصعب الشامی، دانشجوی رشته پزشکی و عکاس آزاد که صفحه توییترش در روزهای نخست سال 2011 تبدیل
به منبع اطلاعات تظاهرکنندگان شده بود در این مصاحبه از درسهای بهار عربی در قاهره برای جنبش اشغال وال استریت میگوید:
1 - داشتن خطمشی برای جنبش ضروری است
مانند جنبش اشغال والاستریت، جنبش مخالف حسنی مبارک در مصر نیز فاقد رهبری مشخصی بود. الشامی میگوید که فقدان رهبری، تا هنگامی که معترضان بدانند برای چه هدفی در خیابانها تجمع کردهاند، موضوع مهمی نیست.
الشامی به خاطر میآورد که تظاهراتکنندگان فهرست مطالبات خود را روی یک بنر بزرگ به ارتفاع یک ساختمان نوشته بودند، طوری که هرکسی در داخل و خارج از میدان تحریر میدانست آنها چه میخواهند.
2 - گسترش پایگاه اجتماعی
از سوی دیگر، اهداف جنبش باید آنقدر گسترده باشد که نظر طیف وسیعی از جامعه را بهخود جلب کند. الشامی با بیان این نکته میگوید: در مصر گسترش اهداف و آرمانهای جنبش موجب قرار گرفتن گروههایی در کنار یکدیگر شد که در حالت عادی در جناح مخالف جامعه به لحاظ فرهنگی قرار دارند.
چپها و اخوانالمسلمین، هر دو به یک نسبت از حسنی مبارک متنفر بودند و باور داشتند که سرنگونی او نقطه آغازی برای مصر خواهد بود.
الشامی میگوید: یافتن زمینه مشترک ممکن است برای جنبش اشغال وال استریت کار دشواری باشد؛ جنبشی که هدف اعضای آن، سرنگونی یک دیکتاتور منفور نیست و در واقع خواهان اصلاح نظام سیاسی و مالی ایالات متحده هستند. با این حال او میافزاید: 2جنبش (معترضان عرب و معترضان حاضر در وال استریت) در یک زمینه مشترکند؛ اینکه هر دو باید ثابت کنند تحتتأثیر رسانهها قرار ندارند.
3 - رفتار دوستانه با پلیس
رابطه بین پلیس نیویورک و معترضان تاکنون بسیار پرتنش و بحث انگیز بوده است. روز دوم اکتبر بیش از 700 تظاهرکننده تلاش کردند روی پل بروکلین جمع شوند. پس از آن معترضان، پلیس را به بدرفتاری با خود متهم کردند و اینک در مقام تلافی سعی میکنند با نامبردن از افسران پلیسی که با آنها بدرفتاری کردهاند، آنان را در تنگنا قرار دهند.
الشامی میگوید: با آنکه رابطه بین پلیس و تظاهراتکنندگان ذاتا پرتنش است، کمی ملایمت و مدارا راه را هموارتر میکند. وی توضیح میدهد: حتی زمانی که ما با شلنگ آب فشار قوی مورد حمله قرار میگرفتیم، پلیس را تشویق میکردیم. این کار، هم برای کاهش بار روانی سنگین روی تظاهراتکنندگان بود و هم برای اینکه محیط کمتر متشنج باشد. ما برای پلیس دست تکان میدادیم، با آنها صحبت میکردیم و به آنان میگفتیم که ما آنگونه که رسانهها جلوه میدهند نیستیم.
4 - رسانهها را سرزنش نکنید، سعی کنید نحوه روایت آنها را تغییر دهید
حامیان جنبش اشغال والاستریت از یک سو رسانهها را به خاطر نحوه پوشش اقدامات خود مورد انتقاد قرار میدهند و از سوی دیگر آنها را به خاطر بیاعتنایی به آرمانهای جنبش سرزنش میکنند. الشامی در این باره میگوید: رسانهها در ایالات متحده نیز بیاعتنایی به جنبش را سرلوحه کار خود قرار دادهاند و معترضان را متوهم و دارای ذهنی کودکانه میخوانند. این رفتار بسیار شبیه نحوه برخورد رسانههای مصری با مخالفان مبارک است؛ رسانههایی که در آن زمان ما را تبهکار یا عامل خارجی که پول میگیرند و اهداف دیگری درسر دارند، توصیف میکردند. حتی یک رسانه مصری معترضان را متهم کرد که با وعده غذا خوردن در شعبههای مرغ کنتاکی (KFC) در میدان تحریر تجمع کردهاند.واکنش معترضان مصری به این اتهام تحقیرآمیز، فروش تیشرتهایی بود که روی آنها نوشته شده بود من یک تبهکارم یا من عامل خارجیام و نیز نصب تابلویی روی چادر امدادهای اولیه در میدان تحریر تحت این عنوان، بیمارستان KFC !
5 - باید انرژی جنبش را بالا نگه داشت
انقلاب کردن کار دشوار و فرایند پیچیدهای است. انقلاب مصر پس از حدود یک ماه اشغال مناطق مرکزی قاهره در اوج زمستان ادامه یافت تا درنهایت مبارک وادار به کنارهگیری شد و بسیاری از معترضان هنوز نسبت به دولت نظامی این کشور احساس نارضایتی دارند. الشامی به خاطر میآورد که هر زمان احتمال کند شدن حرکت معترضان میرفت، فعالان، ایدههای جدیدی را مطرح و پیگیری میکردند تا خون تازهای در رگهای جنبش جریان یابد. ازجمله اقدامات و ایدههای مورد اشاره الشامی، برگزاری راهپیمایی در روزهای جمعه و گاهی اواسط هفته بود؛ مواقعی که گروههای تندرو از میدان تحریر عبور میکردند و ناخواسته در جمع معترضان قرار میگرفتند و نیز ایده برگزاری تفریحات روزمرهای مانند کنسرت، جلسات بحث عمومی و سخنرانی چهرههای سرشناس رسانهای.در نیویورک نیز چهرههای بسیاری، از روزنامه نگاران گرفته تا حتی جوزف استیگلیتس، برنده جایزه نوبل اقتصاد، به جمع تظاهرکنندگان سر زدهاند. به گفته الشامی، بهخصوص در مورد شرکتکنندگان فعال در تجمعات، مهم است که روحیه و انگیزه آنان حفظ شود.
فارین پالسی