این جملات بخشی از پاسخهای یکی از مدیران عالیرتبه یک نهاد عالی فرهنگی بود در پاسخ به پرسش نگارنده درباره سرعت و کیفیت کار در تحقق ایده ایجاد کرسیهای آزاداندیشی، نظریهپردازی، نقد و مناظره؛ ایدهای که البته اکنون 9 سال از تاکید اولیه مقام معظم رهبری بر آن میگذرد و گویی مسئولان امر هنوز اندر خم یک کوچه آن ماندهاند و با تاکیدات هرساله معظمله در جمع نخبگان، دانشگاهیان و متولیان فرهنگی و آموزشی مملکت بهعنوان جدیترین مطالبهشان، هنوز یک علامت سؤال بزرگ پیشاروی مخاطبان قرار دارد که پس چه شد؟
رصدی کلی در بیانات راهبردی مقام معظم رهبری در تخاطب همواره ایشان با حوزویان، دانشگاهیان، نخبگان و پژوهشگران نشان میدهد یکی از مطالبات همیشگی ایشان بحث آزاداندیشی و بهتبع آن نظریهپردازی در جامعه علمی و محافل تخصصی کشور است. با تدقیق در بیانات مختلف معظم له در مواقف گوناگون این تخاطب اما میتوان متوجه شد که این مطالبات صرفا دستوری نیست بلکه نگاه راهبردی ایشان از ابتدا توامان با مباحث آسیبشناسانه سعی در روشنکردن زوایای مفهومی ایده ترویج کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی نیز داشته است.
درنگی در پیشینه سیر اجرایی این ایده نشان میدهد که پس از طرح ایده ایجاد کرسیهای آزاداندیشی، نظریهپردازی، نقد و مناظره، گامهایی چند در سطوح مختلف از سوی نهادهای ذیربط در تحقق جامع این ایده برداشته شد؛ ایدهای که فارغ از مقام منیع و رفیع قائل آن، بدون استثنا مورد توجه اندیشمندان، دانشگاهیان و پژوهشگران قرار گرفت و در نخستین گامها، هیأت حمایت از کرسیهای آزاداندیشی، نظریهپردازی، نقد و مناظره در حوزه معارف و علوم انسانی تشکیل شد. این هیات حمایتی در 3جلسه متعاقب شورایعالی انقلاب فرهنگی در دی و بهمن ماه سال 82، یعنی درست یکسال بعد از فرمان ایجاد این کرسیها در نامه معروف رهبری معظم به جمعی از دانشآموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه با اهدافی منحصربهفرد و بسیار نویدبخش تشکیل شد؛ اهدافی چون حمایت ویژه از مباحثات روشمند و قابل داوری و تبدیل آن به تجربه انباشته و جمعبندی شده، زمینهسازی ویژه برای نهضت تولید و عرضه نظریه اسلامی در علوم انسانی، علمی کردن مجادلات و تخصصیکردن گفتوگوهای فرهنگی و ایجاد فرصت رسمی و علمی و قانونی برای عرضه ایدهها و نقد و کالبدشکافی آنها، نهادینهسازی آزادیاندیشه و بیان و امکان تبادل آرای علمی با رعایت اخلاق و منطق گفتوگو و قانوناساسی و همین طور، تشویق نخبگان و مراکز علمی کشور به ارائه نظریات پژوهشی و تولید نظریه در علوم انسانی با اتکا به مبانی اسلامی بهمنظور خروج از جزمهای ترجمهای و وارداتی و نیز تحجر و قشریگری و... .
این اهداف اما در آن جلسات قرار شد با ترکیبی از اعضای بلندپایه علمی و دانشگاهی و حوزی کشور بهعنوان اعضای هیات حمایت از کرسیهای آزاداندیشی، نظریهپردازی، نقد و مناظره دنبال و متحقق شود. درصورتجلسه مصوب وظایف این هیات طبق مواردی چندگانه همچنین مقرر شد تا دانشگاهها، مراکز پژوهشی، نهاد نمایندگی، جهاددانشگاهی، سازمان صدا و سیما و تمامی نهادهایی که از بودجه عمومی بهرهمندند موظف به همکاری با این هیأت و رعایت مصوبات آن درخصوص کرسیهای مزبور شوند. اما از آن سال و بعد از تشکیل این هیأت، جامعه علمی کشور با رکودی حدودا شش ساله از آنچه باید ذیل فعالیتهای این هیأت انجام میشد، دور ماند و آن علامت سؤال بزرگ پیشگفته، بیشتر و بزرگتر رودرروی مخاطبان پیگیر این مطالبه بحق رهبری بود.
سال 88 اما فرازی دیگر در این مسیر رقم خورد و هیأت حمایت از کرسیها با تغییرات ساختاری و مدیریتی توانست با تشکیل حلقههای علمی متعدد و جذب اساتید و پژوهشگران توانمند شروع اصیلی را از پس انتظاری طولانی نوید بدهد. نگارنده در همان سال به پیشنهاد مدیر فرهنگی گروه فرهنگ و اندیشه دینی شبکه چهار سیما در تدارک اجرا و کارشناسی برنامهای برآمد که بهواسطه آن با همکاری ستاد کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی، 5 برنامه کارشناسی گفتوگومحور را به تاریخچه بحث، چگونگی تشکیل هیأت حمایت از کرسیها، کیفیت و نهایتا دستامد ایشان از ایجاد این کرسیها و آسیبشناسی آن، اختصاص داد؛ برنامهای که پاسخ یکی از مسئولان پاسخگو به پرسش بنده در یکی از آن برنامهها (که البته دوربینی در آن خاموش نشد) همان بود که ابتدای این یادداشت آمد. واقعیت این است که عدمدرک ضرورت تحقق جامع ایده ایجاد کرسیهای آزاداندیشی، نظریهپردازی، نقد و مناظره، بهویژه ازسوی مسئولان متولی امر دقیقا همان نکتهای است که سالها تحقق کامل این ایده را در رکود قرار داده است. وقتی هنوز ظرفیت شنیدن پرسشهایی خلاف میل برخی از مسئولان متولی ایجاد کرسیهای آزاداندیشی وجود ندارد و این دست پرسشها هنوز برایشان «تیز» است واقعا چقدر تا آن آزاداندیشی مطلوب نظر رهبری معظم فاصله داریم وقتی که میگویند:« آزاد فکری و عقلانیت شیعه، در کنار هم، مایه افتخار ماست».
لطفا کات ندهید!