زبالهها جز زشتکردن چهره شهر، بستر بسیار مساعدی را برای تولید میکروبها و رشد حشرات و موشهایی فراهم میکنند که هریک بهتنهایی ناقل بیماریهای خاصی هستند. شیرابههای بازمانده از زبالههای پخششده در سطح شهر از جمله معضلاتی است که بهویژه در سالهای اخیر توجه مدیریتهای شهری را در جهان به خود جلب کرده است. شیرابه ماده سیال و روانی است که در واکنش زبالهها به آب پدید میآید. این مایع بدبوی تیره حاوی ذرات محلول و معلق و غنی از مواد آلی و البته باکتریهاست؛ از اینرو شیرابهها منشأ مسائل زیست محیطی حادی از جمله آلودگیهای منابع آب و خاک و شیوع بیماریهای گوناگون هستند.
زبالهها در تمام مراحل جمعآوری و دفع، شیرابه تولید میکنند به همین دلیل اگر مدیریت و نظارت مطلوبی بر آنها در تمام مراحل جمعآوری اعمال نشود، به بحرانهای زیستمحیطی و بیماریهای خطرناک منجر خواهد شد. عکس حاضر که حامد فوقانی، شهروند تهرانی آن را از یکی از نقاط تهران گرفته و برای ما فرستاده است، بهخوبی شیرابههایی را نشان میدهد که در اثر تماس زبالههای ریختهشده در جوی با آب پدید آمده است، حال آنکه اگر زبالههایی که در عکس میبینید، بهموقع درون سطلها و محلهای ویژه جمعآوری زباله ریخته میشد، هیچگاه شاهد بروز این پدیده زیانبار نمیشدیم و نکته آخر اینکه شیرابهها در فصل پاییز و زمستان که بیماریهای مختلف شیوع بیشتری دارند، میتوانند سلامت شهروندان را با خطرات جدیتری روبهرو سازند.
پارک به چه قیمتی؟!
جریان زندگی در شهر از نظم خاصی برخوردار است؛ به این معنا که هر چیزی جایگاه خود را دارد و همه باید از این نظم پیروی کنند تا هرجومرج و بیقانونی در شهر مجال گسترش نیابد؛ چرا که اگر بینظمی رخ بدهد، در اصطلاح عامیانه، «سنگ روی سنگ بند نخواهد شد» و هر کس به خود اجازه خواهد داد بدون توجه به نظم عمومی، خواستههای فردی خود را ولو به ضرر دیگران پیش ببرد. عکس ستون سمت راست، موتوری را نشان میدهد که به جای پارک در توقفگاه و محلهای ویژه پارک وسایط نقلیه به صندوق صدقات، قفل شده است. درست است که همه باید از اموال شخصی خود مراقبت کامل به عمل آورند و امنیت آنها را تضمین کنند- چنانکه چندی پیش در همین بخش، از شهروندان موتورسوار خواسته بودیم که موتورهای خود را در جاهای امن و دور از گذرگاههای عابر پیاده قرار دهند- اما نمیتوان این کار را به هر قیمتی از جمله آسیبزدن به اموال عمومی انجام داد. آنچه در عکس میبینید، مصداق یک بینظمی در حوزه شهری است؛ چراکه با این شیوه پارککردن، تا چندی دیگر از این صندوق که از جمله اموال عمومیای است که باید عموم شهروندان نسبت به حفظ و نگهداری آن کوشا باشند، چیزی باقی نخواهد ماند!
خودتان قضاوت کنید!
باور کنید که ما قصد نداریم تنها درباره امور منفی و ناخوشایندی که گاهی وقتها در شهر اتفاق میافتد، بنویسیم و بهاصطلاح بهدنبال سیاهنمایی در حوزه شهری نیستیم و از سوی دیگر بهخوبی میدانیم که در سطح شهر به غیر از پدیدههای ناپسند و نامناسب، پدیدههای خوشایند و خوبی هم اتفاق میافتند که میتوان و باید درباره آنها نوشت و آنها را تقویت کرد اما اگر جای ما بودید و عکسی که میبینید، توسط خود شهروندان برایتان فرستاده میشد، آنگاه چه میکردید؟ آیا سکوت میکردید یا قلم به دست میگرفتید و از سر دلسوزی نکاتی را برای سلامت اجتماعی شهر خود گوشزد میکردید؟ هشدارهای این ستون هم تلاشی است در جهت حفظ نظم و امنیت شهری و رفاه بیشتر شهروندان. همه میدانیم که دستبرد به اموال عمومی- به هر شکلی که باشد-زندگی در شهر را با مخاطرات جدی روبهرو میسازد و امنیت و رفاه را از شهروندان سلب میکند.
بیتردید اموال عمومی شهری، نیازهای شهروندان را برطرف میسازند، به همین خاطر همه وظیفه خود میدانند که در حفاظت آنها بکوشند زیرا کوچکترین خدشه و آسیبی به این اموال، زندگی در شهر را با مشکلات زیادی همراه کرده و در برخی موارد، غیرممکن میسازد. اکنون خودتان قضاوت کنید؛ دستبرد به تلفن عمومی- آنگونه که در عکس میبینید- جز آنکه ارتباطهای ضروری شهروندانی را که به هر دلیل فاقد موبایل هستند، مخدوش میسازد، چه دستاوردی میتواند داشته باشد؟