خشکی زایندهرود در کوتاهمدت و بلندمدت اثرات جبرانناپذیر فراوانی به همراه داشت. تخریب محیطزیست منطقه، نابودی تالاب بینالمللی گاوخونی، آسیب جدی به کشاورزان و صنعت دامپروری، کاهش جذب گردشگران خارجی و داخلی و آسیب دیدن بنای پلهای تاریخی تنها بخشی از اثرات مستقیم خشکی زایندهرود بود. ماهها طول کشید و مردم خوندلها خوردند تا بالاخره صدای پای آب در بستر خشک زایندهرود پیچید. همزمان با عید قربان، آب در شاهرگ اصفهان جاری شد تا مردم با دف و شادمانی به استقبالش بروند؛ استقبالی که تا بدرقه، 35 روز بیشتر فاصله ندارد. البته بهنظر میرسد با توجه به بارشهای مناسب امسال، روزهای جاری شدن آب در زایندهرود، بیش از روزهای اعلام شده (35روز) باشد.
منظر شهر اصفهان در روز عیدقربان و همزمان با جاری شدن آب در زایندهرود دیدنی بود. اشتیاق مردم برای دیدن آب در زایندهرود آنچنان زیاد بود که مردم با برافروختن آتش در وسط رودخانه، نواختن دف، دویدن در میان آب، دست زدن و ... به استقبال آب رفتند؛ شور و شوقی که هنوز هم بعد از گذشت چند روز ادامه دارد. مردم اصفهان که در کنار رود جمع شدهاند، در گفتوگو با خبرنگار ما نظرات مختلفی درباره زندهشدن زندهرود دارند. برخی از مردم معتقدند که سیاست نادرست مسئولان در مدیریت آب زایندهرود و جاری شدن کوتاهمدت آب در رودخانه به مرگ گرفتن مردم است تا به تبی رضایت دهند. یکی از شهروندان اصفهانی میگوید: نوشدارو بعد از مرگ سهراب؛ باز کردن آب آن هم در فصلی که نه تنها سرمای خشک و استخوانسوز اصفهان اجازه نشستن در کنار رود را نمیدهد بلکه بسیاری از خانوادهها که فرزندان محصل دارند فرصتی برای گذراندن اوقات خود در کنار زندهرود را پیدا نمیکنند. دلیل باز کردن آب بعد از پایان یافتن تابستان چیست؟
بسیاری از شهروندان اصفهانی معتقدند که جاریشدن آب در این فصل هیچگونه ارزش تفریحی ندارد و با انتقاد از مدیریت استان در این بخش، نسبت به بستهشدن آب پس از 35 روز نارضایتی و اعتراض خود را عنوان میکنند. تعدادی از شهروندان نیز با لحنی اعتراضآمیز میگویند: حال که کشاورزان شرق اصفهان در تابستان امسال بهدلیل خشکسالی میلیاردها تومان ضرر و زیان کردهاند بازشدن آب در این زمان چه دردی از آنان را درمان میکند؟ خسارت آنان را چه کسی باید پرداخت کند؟
عدهای از ریشسفیدان و سالمندان اصفهانی که سالهای طولانی از عمر خود را در کنار زایندهرود به شنیدن نجوای آب گذراندهاند نیز معتقدند زایندهرود حتی در خشکسالیهای شدید هم هیچگاه بیآب نشده بود. چرا باید برای توجیه یک سیاست غلط یا مدیریت نادرست بهانهای مانند خشکسالی یا بلایای آسمانی تراشیده شود؟ عدهای از جوانان اصفهانی نیز بیان میکنند آن زمان که زایندهرود همیشه زنده بود صنعت گردشگری با بحران جدی روبهرو بود و اصفهان که قطب گردشگری ایران و پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی محسوب میشود بسیاری از گردشگران خود را پس از خشکشدن زایندهرود از دست داد؛ حال جاری شدن موقتی آب در زایندهرود چگونه میتواند این زخم کهنه را التیام بخشد؟