خود مهماندوست هم هنوز باور ندارد که رسانهایکردن مشکلاتش تااین حد به مسئولان تکواندو گران آمده باشد که بدون توجه به آن کارنامه پربار عذرش را بخواهند. فرشته نجات تکواندو که 4سال پیش در روزهایی که تکواندوی ایران با ناکامی در میدان جهانی چین و بهدست نیاوردن سهمیه المپیک دچار بحران و بنبست بود با حضورش سرفصل جدیدی برای این ورزش گشود، درست در آستانه بازیهای المپیک لندن با وجود گرفتن 2سهمیه المپیک در همان قدم اول از تیم ملی کنار گذاشته شد. مهماندوست در گفتوگو با همشهری به تشریح اتفاقاتی پرداخت که منجر به جداییاش از تیم ملی شده است.
من هرگز پول اضافه نخواستم؛ همان پولی را خواستم که سایر همتاهایم در تیمهای ملی کشتی و وزنهبرداری از کمیته ملی المپیک میگرفتند. من فکر میکنم این یک توطئه و تراژدی بود که یکی از مسئولان فدراسیون پیاده کرد تا گروه خودش را سر کار بیاورد.
4سال پیش بعد از اینکه تکواندو نتوانست سهمیه المپیک را با شکست کرمی مقابل لوپز و ساعی برابر حریف چینتایپهای به دست آورد، آقای پولادگر مرا فراخواند و از من خواست قبول مسئولیت کنم درحالی که همان موقع هم به دلیل انجام مصاحبهای مرا محروم کرده بودند و بعد آمدند گفتند حق با تو بود. میگویند یک مومن از یک سوراخ 2بار گزیده نمیشود ولی فکر میکنم حالا آقای پولادگر از یک سوراخ 100بار هم گزیده میشود.
ساعی، یک دوست خوب
هادی ساعی از دوستان خوب من است. چند وقت پیش از او مصاحبهای خواندم که گفته بود مربیان بهتر از مهماندوست هم داریم. به او زنگ زدم و گفتم آیا مشکلی پیش آمده؟ کاری کردهام؟ هرکسی را تو بگویی قبول دارم. ساعی در جواب گفت: داستان این بود که مصاحبهگر از من پرسید اگر برای مهماندوست اتفاقی بیفتد آیا مربیانی داریم که بتوانند جای او را پر کنند که من فکر کردم اگر بگویم خیر، کل مربیان را با خود بد خواهم کرد و بعد گفتم مربیان خوب دیگری هم داریم.
عناوینی که اعلام نشد
من طی این 4سال 2بار بهترین مربی جهان و 2بار هم بهترین مربی آسیا شدم که هر عنوان فقط یکبار رسانهای شد. چون قبلا آقای ذوالقدر سرمربی تیم ملی بود و آقای پولادگر هم سالهاست با او دوستی نزدیکی دارد، به همین دلیل 2بار از اعلام این عناوین خودداری کردند. من تمام این کاپها و احکام را دارم و هرکسی به این موضوع شک دارد میتوانم آنها را ارائه دهم.
رودررویی با افشارزاده
من اصلا قصدم این نبود که مشکلات بروزکرده در مورد دستمزد واقعیام را رسانهای کنم؛ من واقعا لنگ این پول بودم. مشکلات نگهداری از 2بچه معلول و سکونت در طبقه چهارم یک آپارتمان و مشکلاتی که همسرم داشت، موجب شد تا بعد از مهلت دوماهه طاقتم طاق شود. باتوجه به تعیین حقوق ویژه 5 میلیونی برای سرمربیان چند رشته از جمله تکواندو و حقوق 2/5 میلیونیفدراسیون، در مجموع من میبایستی هر ماه 7/5میلیون تومان دریافت میکردم و این در حالی بود که مسئولان فدراسیون میگفتند با یککاسهشدن حقوقها من باید 5میلیونتومان بگیرم. از قضا در یکی از روزهای تمرینات تیم ملی در حالی که خیس عرق بودیم آقای افشارزاده به همراه اصغر رحیمی، ناظر کمیته ملی المپیک و آقایان پولادگر و ذوالقدر، سر تمرینات حاضر شدند.
افشارزاده با تجلیل از ورزشکاران تکواندو گفت: تلاش ما این است که از ورزشکاران و مربیان المپیکی حمایت ویژهای به عمل آوریم و به همین دلیل برای سرمربیان 5، مربیان 3 و ورزشکاران یک میلیون تومان مقرری ماهانه در نظر گرفتهایم. در این بین من پریدم وسط حرفهایش و از او پرسیدم: این مبلغ جدا از حقوقی است که مربیان از فدراسیون دریافت میدارند؟ که او بلافاصله با لهجه شیرین اصفهانی در جمع حاضر (آقای مرتضی کریمی، مربی سابق تیم ملی هم شاهد ماجرا بود) عنوان داشت: بله. این چه حرفی است؟ این دستمزد ربطی به فدراسیون ندارد وبعد از بازیهای المپیک قطع خواهد شد. در این میان آقای پولادگر کاملا صورتشان سرخ شد و بعد رفتند. فردا که به فدراسیون رفتم، گفتم: دیدید حرف من درست بود؟ ولی آنها در پاسخم گفتند بعد از رفتن از پیش شما با آقای افشارزاده صحبت کردیم که حقوقها یککاسه شود و به شما همان مبلغ 5 میلیونتومان داده خواهد شد.
امضای قرارداد مجدد
بعد از آن ماجرا آقای پولادگر قراردادی را جلویم گذاشت که مبلغ دستمزدم 5میلیونتومان تعیین شده بود و البته با این توضیح که من حق مصاحبهکردن با رسانهها را ندارم و من هم گفتم نمیشود که به عنوان سرمربی تیم ملی با رسانهها صحبت نکنم و آنها در جواب گفتند این کار برای این است که برای تکواندو حاشیه درست نشود. من هم پس از توضیحاتی گفتم آقای پولادگر ما شما را قبول داریم و اگر پول هم ندهید امضا میکنم و امضا هم کردم.
حرفی که مرا آتش زد
بعد از بازگشت از مسابقات منچستر به بانک مراجعه کردم و دیدم به جای 30میلیون تومان واریزی کمیته ملی المپیک 17میلیون در حسابم است. به امور مالی فدراسیون زنگ زدم. دیدم میگویند حقوق ماهانه 2/5 میلیونیام از فدراسیون از مبلغ واریزی کمیته ملی المپیک کم شده است. به آقای ذوالقدر زنگ زدم و گفتم این رسمش نیست؛ 2تا بچه معلول دارم و باتوجه به مشکلات جسمانی همسرم قرار بود با این پول خانهام را عوض کنم. او هم در جواب گفت: شما خودت قرارداد را امضا کردی. ما هم همین پولها را قبلا میگرفتیم.
او در حالی که میتوانست با مهلتخواستن، مشکلات را حل کند، با این حرفش بیشتر آتشم زد. من هم گفتم اگر پولم را ندهید دیگر با شما کار نخواهم کرد و زنگ زدم به روابط عمومی کمیته ملی المپیک و با آقای افشارزاده مشکل را در میان گذاشتم که او هم گفت: من به آنان احترام گذاشتم و اعتماد کردم وگرنه خودمان میتوانستیم این پول را به حساب شما بریزیم. بعد از آن تماسهای رسانهها آغاز شد که من نیز همهچیز را گفتم.
هرگز استعفا نکردهام
بعد از یک برنامه رادیویی که من نمیدانستم آقای ذوالقدر هم پشت خط برنامه است، کارمان به دعوا کشید و بلافاصله نیم ساعت بعد دیدم اعلام شد که با استعفای مهماندوست موافقت شده است. در این میان برخی مسئولان از جمله افشارزاده درصدد برقراری آشتی میانمان برآمدند ولی مسئولان فداسیون گفتند چون مهماندوست با ادبیات بد صحبت کرده امکان آشتی وجود ندارد. بعد هم صحبت از مربیگری چند نفر در تیم ملی از جمله عسگری به میان آمد. در این اثنا از من هم خواسته شد که چند روزی ساکت باشم و با هیچکس مصاحبه نکنم که فکر میکنم این اقدام در جهت آن بود که دوستان راحتتر و بدون سروصدا بتوانند کار خود را انجام دهند. در این مدت هم رئیس فدراسیون هیچگاه مرا نخواست تا با هم صحبتی در زمینه مشکلات داشته باشیم و حتی مرا به مراسم تجلیل رئیسجمهور از ورزشکاران تکواندو دعوت نکردند و نمیدانم جایزهام نیز چه سرنوشتی پیدا کرده است!
بدون ملاقات با وزیر ورزش
در یکی دوماه گذشته خیلیها تلاش کردند تا با وساطتکردن شرایط همکاری مجددم را فراهم کنند که جا دارد از همه این دوستان - از غلامرضا محمدی گرفته تا محمد بنا، کوروش باقری و علیرضا دهقان (عضو کمیسیون تربیت بدنی مجلس)- تشکر داشته باشم، ضمن آنکه از شاگردانم نیز خواسته شده است که در این زمینه سکوت کنند و هیچ عکسالعملی از خود نشان ندهند. از مسئولان هم از پورعلیفرد، نایبرئیس سابق فدراسیون تکواندو ممنونم ولی وزیر ورزش با وجود چندین بار تقاضا، به من فرصت ملاقات نداد و یک بار هم در راهروی وزارت ورزش گفتوگویم با سجادی، معاون این وزارتخانه به مجادله کشیده شد و به من گفت: در شأن شما نیست که به دنبال جایزهات باشی و بهتر است از طریق فدراسیون اقدام کنی. دبیرکل کمیته ملی المپیک هم که قرار بود در این زمینه پادرمیانی کند، پس از آنکه از من خواست سکوت کنم دیگر دنبال کار را نگرفت.
ردکردن تمام پیشنهادها
من به خاطر اعتلای نام ایران از همهچیزم گذشتم و به همه درخواستهای مربیگری از کشورهای دیگر جواب منفی دادم. امیدوارم که حداقل تکواندو با این تغییرات، موفق به حفظ موقعیت کنونی خود شود.