مهم این است که آیا بانک مرکزی از استقلال کافی در تنظیم سیاستهای ارزی برخوردار است و مدیران منصوب شده اختیار لازم برای تصمیمگیری را دارند یا نه؟
چه اینکه اگر بانک مرکزی در اجرای سیاستهای پولی و ارزی کشور از استقلال عمل کافی برخوردار بود، این امکان وجود داشت که تصمیمات اقتصادی مبتنی بر کار کارشناسی اتخاذ کرده و تحت فشار یا اعمالنظرهای سیاسی، سیاستهای غیرواقعی و غیرکارشناسی اتخاذ نکند. از اینرو تغییر مدیران و جابهجایی افراد در نتیجه اعمال سیاستهای دستوری طبیعی است. یادآوری چند نکته ضرورت دارد.
واقعیت این است که در ماههای گذشته وضعیت ارزی از چند منظر دشوار شده است. یکی اینکه مسافران و افراد دیگری که تقاضای ارز دارند، با عرضه کافی در این بازار مواجه نیستند که این مسئله را میتوان یکی از دلایل تشدید تنگناهای ناشی از تحریمهای سیاسی علیه ایران دانست. بر این اساس دسترسی بانک مرکزی به دلار و یورو به اندازه کافی کاهش یافته و این امر زمینهساز تصویب مقرراتی مبنی بر «ارائه ارز به مسافران فقط یک بار در سال» شده است.
علیالقاعده باید این مسئله از زمان صدور بخشنامه اعمال میشد، اما بعد از چند هفته این بخشنامه عطف به ماسبق شده و اینگونه عنوان شده است که افرادی که قبل از صدور این بخشنامه هم یک بار سفر کرده و ارز گرفتهاند، تا 12 ماه بعد از تاریخ سفر قبلی خود نمیتوانند ارز دریافت کنند.
این اقدام در سیاستهای ارزی یکی از نمونههای بدیع و نو بوده که نشان میدهد ظاهرا برنامه منسجم و مدونی برای اداره نظام ارزی کشور در شرایط فعلی وجود ندارد.
از طرفی سیاستگذاران در سطوح مدیریتی کلان اقتصاد کشور معتقدند که فشارهای خارجی آنگونه که عنوان میشد، تأثیر چندانی بر اقتصاد ایران نداشته است. حال سؤال اینجاست که اگر تأثیری از این ناحیه متوجه کشور نبوده، پس چرا اینقدر نوسان در سیاستهای ارزی کشور مشاهده میشود؟ و چرا مردم باید در نتیجه سیاستهای دفعی و ناگهانی بانک مرکزی در بازار ارز با یک نوع سردرگمی مواجه باشند؟
معتقد هستیم اگر بانک مرکزی تدابیری بیندیشد و بخشهای اقتصادی را درخصوص تدابیر ارزی خود راهنمایی کند، امکان ایجاد هماهنگی بین بخشهای سیاستگذاری و فعالان اقتصادی برقرار میشود اما زمانی که این سیاستها شفاف نیست و از آینده آنها اطلاعات دقیقی در دست نیست، نمیتوان انتظار داشت که سر و سامان مطلوبی به بازار ارز داده شود.
در حال حاضر آنچه مسلم است این است که دیگر نرخ ارز تکرقمی نیست و دستاوردهای 10ساله نظام پولی و ارزی کشور از زمان مرحوم نوربخش تاکنون درخصوص تک نرخی کردن ارز همه از بین رفته و اوضاع اقتصادی از این نظر به زمان قبل از مرحوم دکتر نوربخش برگشته است. حتی در شرایط فعلی که تحریمها تشدید شده و با سالهای گذشته بسیار متفاوت است، این ادعا ناصواب نیست اگر بگوییم که سیاست تکنرخی قطعا بهتر از شیوه فعلی عرضه ارز در کشور است؛ چرا که طبیعتا عرضه چند نرخی منشأ فساد است و تبعات منفی بسیاری بهدنبال دارد.
اما ظاهرا تصمیمات مسئولان بانک مرکزی متکی بر کار کارشناسی نیست و این قبیل سیاستها از ناحیه عناصر غیرکارشناس مطرح شده و به اجرا در میآید.